امام رضا(ع) امام هشتم شیعیان که خود در سراسر دوران زندگیاش تحت ستم و ظلم پیدا و پنهان حکومت عباسیان و بهخصوص مأمون عباسی بود، در سیره و گفتار خود به ابعاد متعدد ظلم و چگونگی مقابله با آن پرداخته است.
در بخشی از این گفتار آمده است: لازم است جایگاه علمی حضرت رضا (ع) در دوران حیاتشان در مدینه و تأثیر ایشان بر نشر معارف و حقایق، بهدرستی بازشناسی شود. نقشی که امامرضا(ع) در حوزه تفکر شیعی دارند، نیازمند خوانشی دوباره است.
مشهد- پایان نامه مناسبات امام رضا(ع) با فرق شیعی غیر امامیّه توسط زهرا بختیاری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نگارش شده است.
حضرت رضا(ع) از هر فرصتی برای بیان معیارها و بایسته ها در ارتباط اجتماعی بهره بردند، آن بزرگوار بالاترین سطح خیات جمعی را عرضه کردند تا از فردیت ها کاسته شود.
مراجعه به سخنان اهل بیت(ع) سرشار از مضامینی است که هرکدام بیانگر یکی از ارزش های اجتماعی است. در این میان احادیث رضوی جایگاه ویژه ای دارد، روایت های نورانی حضرت رضا(ع) فلسفه جامعه را توضیح می دهد و معیارها و ارزش های جامعه دینی را آشکار می سازد.
امام رضا(ع) یک شخصیت کامل انسانی است که تمام رفتارها و گفتارهای ایشان منطبق با آیات قرآنی است و به همراه پیامبر و ائمه(ع) بهترین الگو برای ساخت زندگی اسلامی است. سیرهشناسی به معنای سبکشناسی و رفتارشناسی است و در واقع، شناخت اصول، معیارها و روشهایی است که یک فرد در رفتار و کردار خود دارد. این نوشتار در پی تطبیق سیرة ...
وجود مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام شخصیت با عظمتی هستند که هر چه درباره کمالات علمی و معنوی ایشان گفته و نوشته شود باز هم کسی نمی تواند شانی از شوون والای مقام امامت ایشان را انطور که هست بیان نموده و توصیف نماید.
هر چه درباره عظمت امام مجتبی علیه السلام و خدمات ایشان به اسلام و تشیع نوشته شود ...
کتاب "دین زیسته و زندگی روزانه" که به همت ابراهیم موسی پور بشلی تالیف شده است کوششی روش شناختی برای تبیین شماری از مفاهیم کلیدی در مطالعات تاریخ دین است که می تواند بسیاری از سوالات امروز ما در رابطه سبک زندگی دینی در جامعه حاضر را پاسخ دهد.
«بی قید و بند شده بود و هر کاری که دلش می خواست انجام می داد. تغییر کرده بود... آنقدر زیاد که دیگر نمی توانستی شباهتی بین او و گذشته اش پیدا کنی! به هیچ چیز اعتقادی نداشت و می گفت معیار انجام کارهای من خوشایند خودم است! اگر هم کسی به او تذکر می داد که برخی از رفتارهایش هم به خودش آسیب می زند و هم به دیگران داد و ...
روضه خوان مقتل می خواند... واقعه هر روز محرم را می گفت... همه روزها یک طرف... روز هفتم محرم به بعد یک طرف... به روز هشتم که می رسید گریه اش بند نمی آید... وقتی می خواست روضه روز هشتم را بخواند به صاحب مجلس می گفت لیوان آب را از مقابلش بر دارند... می خواست از تشنگی بگوید... می خواست از بیتابی کودکان بگوید... می خواست عطش ...
مقام معظم رهبری، با اندیشهای ژرف و دانشی وسیع، درسها، پیامها و عبرتهایی از مدرسهی عاشورا مطرح نموده و جان تشنهی شنوندگان را از درسهای سازنده و الهامآفرین عاشورا سیراب میکند.
سرویس فرهنگ/ عزداری یکی از ارکان مهم در مذهب شیعه است تا جایی که گاهی هویت شیعه با عزاداری مشخص می شود. بررسی معنایی عزاداری و عناصر مهم در آن می تواند بسیاری از سوالات نسل جدید در رابطه با نحوه شکل گیری و تداوم فرهنگ سوگواری دینی و اساسا این سوال که چرا تشیع به عزاداری اهمیت می دهد را پاسخ دهد.
بنابر رویکردی اجتماعی ...
"رجز" یکی از انواع شعر است که می شود آن را نوعی شعر حماسی دانست. رجز، شعری برای حماسه آفرینی و پایمردی در میدان جنگ است؛ در میان رجز های میدان نبرد، رجز عاشورا تبلور ویژه ای دارد.
"رجز" یکی از انواع شعر است که می شود آن را نوعی شعر حماسی دانست. رجز، شعری برای حماسه آفرینی و پایمردی در میدان جنگ است؛ در میان رجز های میدان نبرد، رجز عاشورا تبلور ویژه ای دارد.
محرم که می رسد شهر پیراهن سیاه اش را می پوشد و پرچم عزای حسینی اش را کوچه به کوچه و خیابان به خیابان علم می کند... خیمه های عاشقان اش در گوشه و کنار شهر برپا می شود و پس از قرن ها، مظلومیت حسین(ع) منبر به منبر روایت می شود و بغض فروخفته شیعه جان می گیرد... اصلا محرم قرار عاشقی دلدادگان حسینی است... فرقی نمی کند گوشه ای ...
هر وقت می خواست کسی را نصیحت کند عیب دیگری را برای مثال می زد. مثلا می خواست کسی را به ورزش کردن نصیحت کند فلانی را مثال می زد که "دیدی چه هیکل بدی داره؟ چقدر چاق شده؟! تو هم ورزش نکنی همین میشی!" یا مثلا می خواست تذکر بدهد که روی تربیت بچه باید حساس تر بود؛ عیب شخص دیگری را به زبان می آورد که: " فلانی چقدر ...
به خودش سخت می گرفت. تا جایی که ممکن بود کار می کرد و برای رفاه خانواده اش تلاش می کرد. می گفت: " کار کردن عار نیست، همین که خدا قوت کار کردن داده و می توانم برای خانواده اش تلاش کنم آرامش دارم". برایش سخت و آسان معنی نداشت. فقط مهم این بود که کاری را که به او سپرده اند به درست ترین شکل ممکن انجام بدهد و در نهایت ...
همیشه تسبیح کوچکی داشت که توی دستش می گرداند و ذکر می گفت. همینطور که پای صبحت دیگران نشسته بود، تلویزیون نگاه می کرد... در مسیر کوچه و خیابان تا به مقصدش می رسید... همیشه آن تسبیح تربت کربلا توی دستش بود. وقتی هم که توی جمعی می نشست که درباره چیزهای مختلف صحبت بود و اغلب حرفهای بی نتیجه و بیهوده و... می گفت: "...