۱
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۹
خبرگزاری رضوی بررسی کرد:

ابعاد پنهان تحولات جاری پشت مرزهای شمالغرب در قفقاز

ابعاد پنهان تحولات جاری پشت مرزهای شمالغرب در قفقاز
خبرگزاری رضوی. ماه ها است منطقه شمالغرب ایران و محیط پیرامون آن خصوصا قفقاز جنوبی دستخوش تحولات قابل توجهی است. روندی که بعد از آخرین جنگ قره باغ میان ارمنستان و آذربایجان افزایش چشمگیری یافت. تحرکات جمهوری آذربایجان، ترکیه و حتی رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای جمهوری اسلامی با هشدارهای صریح مقامات نظامی و امنیتی و سیاسی کشورمان مواجه شده است و حتی رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیس جمهور روسیه صریحا آن را یادآور شدند. این در حالی است که این روزها رزمایش بزرگ سپاه در منطقه رود ارس در حال برگزاری است و اقتدار و قاطعیت جمهوری اسلامی در صیانت از منافع خود را به نمایش می گذارد. در این رابطه  آقای دکتر هیراد مخیری، پژوهشگر و کارشناس امور قفقاز در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در مطلبی برای خبرگزاری رضوی به بررسی و تحلیل آخرین ابعاد تحولات جاری در شمالغرب ایران پرداخته است.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که در کنار مسئله رخنه در حوزه استحفاظیِ روسیه در قفقاز، با ابتکار عمل غربیها در حمایت از متحدین امروزی جمهوری آذربایجان، یعنی ترکیه و رژیم صهیونیستی؛ اهداف مهمتری از سمت این جبهه پیگیری میشود که عصاره ی آن چیزی نیست جز رسیدن به مقاصدی کلیدی در جهت ضربه زدن به منافع ملی جمهوری اسلامی ایران تا با ایجاد تنوع بخشی بر آنارشی سازی هایی این منطقه، خصوصاً در مرزهای مشترک و راههای ارتباطی زمینی و ترانزیتی ایران و ارمنستان و تعرض به استان سیونیک و دالان زنگزور که از خطوط قرمز از پیش تعین شده ایران هستند؛ بتوانند در جهت اهداف خود و حامیان غربی خویش، بهره برداریهای لازم را داشته باشند.
در این باب، باید گریزی داشته باشیم به این موضوع که یکی از عوامل مهم همگرایی سیاسی و نظامی-اطلاعاتی سالهای اخیر ترکیه و رژیم صهیونیستی در جهت نفوذ امنیتی و اطلاعاتی و دخل و تصرف بر زیرساختهای سیاسی و فرهنگی و مذهبی در جمهوری آذربایجان را میبایست در تقابل با روند تثبیت سازی قدرت و سیر صعودی نفوذ ایران در سوریه و لبنان و یمن دانست.
مشخصاً دست برتر ایران در شمال سوریه که علناً زنگ خطری برای آنکارا بوده و از سویی دیگر قدرتمند شدن نیروهای همپیمان ایران در لبنان و جنوب سوریه نیز، از دلایل اصلی ایجاد همکاری و همگرایی چندبعدی ترکیه و رژیم صهیونیستی برای تغییر جبهه تقابل علیه ایران محسوب میشود که متقابلاً این فرآیند اتحاد مذکور تالشی است تا این پارادایم شیفت تغییر جبهه های نزاع و جنگ خاورمیانه ای را به قفقاز هدایت شود که مشخصاً این فرآیند با حمایت چراغ خاموش ایالات متحده آمریکا و غرب از سالیان گذشته هدایت و پیگیری میشد و در شرایط حال نیز، این خط و مشی با سفرهای پی درپی رسمی و غیررسمی مقامات آمریکایی و اروپایی به جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان و جمهوری گرجستان، به صورت واضح، قابل رصد میباشد.
با توجه به توضیحات فوق، میتوانیم به ضرس قاطع بیان کنیم که در شرایط حال، مرزهای شمال غربی ایران، خصوصاً مرزهای مشترکش با ارمنستان، به عنوان پاشنه آشیلی حساس برای ایران در جهت پیشبرد اهداف ترکیه و رژیم صهیونیستی و نهایتاً جمهوری آذربایجان محسوب می شود که نهایتاً از قِبَل تحرکاتشان در این مناطق جغرافیایی حساس، هدایت اهدافی چندمنظوره نظیر تهدیدات امنیتی و مرزی و همچنین پیاده سازی و اشاعه اهدافی تفرقه افکنانه قومیتی با بن‌مایه‌ تزریق و تقویت جریانهای پانترکی و پانکردی، پی ریزی و مدیریت می گردد. برای مثال بیشتر در باب اثبات توضیح مان میتوانیم اشاره نماییم به ضربات جبران ناپذیری که طی سالهای اخیر از طریق مرزهای جمهوری آذربایجان در مقابل جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفت؛ نظیر ترور شخصیتهای نخبه دانش هسته‌ای و نظامی، ورود تجهیزات نظامی-جاسوسی نظیر پهبادهای اسرائیلی و تحرکات جنگ سایبری در جهت اختلال و آسیب‌رسانی به پایگاههای کلیدی و استراتژیک ایران.
با توجه به توضیحات مذکور، با این سؤال روبه‌رو هستیم که چه سناریوی مطلوبی را میتوان برای جمهوری اسلامی ایران در مصاف با این شرایط پرتلاطم حاکم بر منطقه قفقاز جنوبی و نهایتاً حفظ و ارتقای جایگاه هژمونیک و حفاظت از خطوط قرمز تعریف شده ایران در این منطقه، متصور شد؟ در پاسخ به این سؤال، باید اشاره کنیم که جمهوری اسلامی ایران با توجه به این تغییر گذارنظم های بین‌المللی در شرایط مناسبی قرار گرفته است که نسبت به شرایط پیشین نظام بین‌المللی که در حالت تک‌قطبی آمریکایی قرار داشت و اکنون نیز این شرایط در حال تغییر به نظام چندقطبی با شرایطی جدید است؛ این  
شرایط ویژه به تعبیری بزنگاه مهم تاریخی برای ایران محسوب میشود تا علاوه بر اینکه بتواند در منطقه‌ی خاورمیانه جایگاه جدید خویش را به‌ عنوان قدرت منطقه‌ای تثبیت نماید، بلکه از سویی دیگر بتواند از شرایط هرج‌ومرج اختلافات قدرتهای بزرگ درگیر این شرایط گذارنظم های بین‌المللی نهایت فرصت سازی را در جهت اهداف خویش داشته باشد؛ که مسلماً تصمیم سازان سیاسی ایران میبایست، پیشبرد اهدافی نظیر گسترش عمق استراتژیک و ارتقای روابط دیپلماسی چندگانه مانند دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی در برابر کشورهای همسایه، با رویکردی هوشمندانه در دستور کار خویش قرار دهند، خصوصاً در مقابل کشورهای قفقازی که از لحاظ تاریخی و فرهنگی در حوزه ی ایرانشهری قرار میگیرند. با توجه به اینکه مشاهده میکنیم در شرایط پیش رو، نیاز به ایفای نقش فعالِ بین‌المللی ایران از جانب بلوک شرقی در این گذارنظمه ای بین‌المللی به شکلی جدی عیان گشته که نمونه بارز آن را میتوانیم در پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای مشاهده نماییم.  
نتیجتاً تقویت این شرایط با گره خوردن بیشتر منافع چندگانه ایران با جبهه اتحاد شرقی خصوصاً تقویت همگراییهای سیاسی و امنیتی اقتصادی با روسیه در حوزه‌ی منطقه‌ی قفقازی که در یک سال گذشته شاهد ارتقای آن هستیم، این مسیر همکاری برای ایران میتواند شرایط متفاوتی را نسبت به گذشته رقم بزند.
تحلیلگران حوزه‌ی روابط بین‌الملل نیز این تغییر رویکرد روسیه در مقابل ایران در منطقه قفقاز را چراغ سبزی از سمت روسیه برای وسعت عمل و نقش آفرینی بیشتر ایران در این منطقه توصیف نموده‌اند. این تغییرات مهم مذکور میتواند با شرایط فعلی استیصال گونه و حمایت طلبانه ی ارمنستان از ایران در مصاف جنگ با جمهوری آذربایجان و متحدانش، فرصت سازی مناسبی را برای نقش‌آفرینی تمام و کمال ایران در تثبیت جایگاه نوین و هژمونیک خود در قفقاز جنوبی و متقابلاً حفظ امنیت مرزهای شمال غربی خود، سبب گرداند. مسلماً جمهوری اسلامی ایران ناگزیر است که هزینه‌هایی قابل‌توجهی برای توازن سازی قدرت و ثبات در این منطقه مهم قفقازی که به نوعی حوزه‌ی غنی تمدنی و فرهنگی ایران محسوب می شود را در دستور کار خود داشته باشد. مشخصاً تعلل نقش‌آفرینی ایران در ژئوپلیتیک و شرایط جدید قفقاز جنوبی، میتواند در آینده نزدیک، قواعد بازی را در جهت تضعیف چندوجهی منافع ملی ایران به همراه داشته باشد.
https://www.razavi.news/vdchvwnw.23nwzdftt2.html
razavi.news/vdchvwnw.23nwzdftt2.html
کد مطلب ۹۹۹۱۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما