گفتگو با جواد مدرسی؛
نقاشی که دین انسانی خود را نسبت به جنگزدهها در قالب تصویر ادا کرد
مرضیه وحدت/سرویس هنر خبرگزاری رضوی؛ جواد مدرسی، متولد 1357 در مشهد دارای فوق لیسانس نقاشی از دانشکده هنر دانشگاه شاهد است؛ وی تاکنون 10 نمایشگاه انفرادی و تعدادی نمایشگاه گروهی و انفرادی در ایران و کشورهای مراکش، انگلستان و ... برگزار کرده است. وی در سال 1388 از موزه هنرهای معاصر تهران موفق به دريافت بورس مطالعاتي Cite شد.
وارد گالری که میشوی صدای آهنگی که یادآور جنگ و مقاومت است به گوش میرسد؛ صدا را دنبال میکنم به سالن نمایشگاه میرسم، عدهای در حال تماشای نقاشیها هستند؛ پخش این آهنگ در فضایی که تابلوها روایتگر جنگ و آوارگی بودند به تماشاگر این حس را میدهد که در میان درگیریهای جنگ است.
در ورودی سالن نمایشگاه بر روی دیوار متنی کوتاه از سفرنامه ناصرخسرو نوشته شده است « شنبه دوم رجب ثمان و ثلثین و اربع مائه به سروج آمدیم و دوم از فرات بگذشتیم و به منبج رسیدیم و آن نخستین شهری است از شهرهای شام،اول بهمن ماه قدیم بود و هوای آنجا عظیم خوش بود. هیچ عمارت از بیرون شهر نبود و از آنجا به شهر حلب رفتیم. از میافارقین تا حلب صد فرسنگ باشد. حلب را شهری نیکو دیدم. بارهای عظیم دارد، ارتفاعش بیستوپنج ارش قیاس کردم و قلعهای عظیم همه بر سنگ نهاده به قیاس چند بلخ باشد همه آبادان و بناها بر سر هم نهاده.»
تابلوها را نگاه میکنم چند تصویر توجهم را جلب میکند، تصویر کودکی که در میان خرابهها در حال بازی است یا دو دانشآموزی که در کلاس نشستهاند در حالی که دیگر نیمکتها خالی است یا میکروفنهایی که در میان مخروبههای حاصل از جنگ بدون مسئول پاسخگو است. در زیر هر تابلو کلماتی نامفهوم به زبان عربی نوشته شده است.
وارد گالری که میشوی صدای آهنگی که یادآور جنگ و مقاومت است به گوش میرسد؛ صدا را دنبال میکنم به سالن نمایشگاه میرسم، عدهای در حال تماشای نقاشیها هستند؛ پخش این آهنگ در فضایی که تابلوها روایتگر جنگ و آوارگی بودند به تماشاگر این حس را میدهد که در میان درگیریهای جنگ است.
در ورودی سالن نمایشگاه بر روی دیوار متنی کوتاه از سفرنامه ناصرخسرو نوشته شده است « شنبه دوم رجب ثمان و ثلثین و اربع مائه به سروج آمدیم و دوم از فرات بگذشتیم و به منبج رسیدیم و آن نخستین شهری است از شهرهای شام،اول بهمن ماه قدیم بود و هوای آنجا عظیم خوش بود. هیچ عمارت از بیرون شهر نبود و از آنجا به شهر حلب رفتیم. از میافارقین تا حلب صد فرسنگ باشد. حلب را شهری نیکو دیدم. بارهای عظیم دارد، ارتفاعش بیستوپنج ارش قیاس کردم و قلعهای عظیم
تابلوها را نگاه میکنم چند تصویر توجهم را جلب میکند، تصویر کودکی که در میان خرابهها در حال بازی است یا دو دانشآموزی که در کلاس نشستهاند در حالی که دیگر نیمکتها خالی است یا میکروفنهایی که در میان مخروبههای حاصل از جنگ بدون مسئول پاسخگو است. در زیر هر تابلو کلماتی نامفهوم به زبان عربی نوشته شده است.
در ادامه با این هنرمند چیرهدست به گفتگو مینشینیم؛
آقای مدرسی در خصوص نمایشگاه «برای حلب» توضیح بفرمایید؟
20 سال است که به صورت جدی در حوزه نقاشی فعالیت میکنم و بیشتر نمایشگاههای من با موضوع فضای شهری و اجتماعی بوده است و این نمایشگاه به عنوان اولین نمایشگاه نقاشی من است که با موضوع جنگ برگزار شده است.
چه چیزی موجب شد تا تصمیم بگیرید با موضوع جنگ نمایشگاه برگزار کنید؟ از سوی نهاد خاصی به شما سفارش شده بود؟
سؤال بسیار خوبی است؛ من فقط به دلایل شخصی این نمایشگاه را برگزار کردم برای برخی این شائبه به وجود آمده که من از سوی نهاد یا ارگانی برای این نمایشگاه حمایت شدهام در صورتی که این گونه نیست.
اما اینکه چه شد تصمیم گرفتم با این موضوع نمایشگاهی را بر پا کنم؛ من اگر چه در کشوری زندگی میکنم که در امنیت کامل است اما با دیدن اینکه برخی از کشورهای همسایهام درگیر جنگ هستند که قربانیان آن را اکثراً زنان و کودکان تشکیل میدهد برایم بسیار تأثرانگیز است. این کودکان باید در مدرسه و در خانه با آرامش زندگی کنند اما جنگ، کلاسهای درس را خالی و خانهها را ویران کرده است.
من تلاش کردم در آثارم روایتگر زنان و کودکانی باشم که علیرغم جنگ، باز هم سرشار از روح زندگی هستند، یا افرادی که سعی دارند از این مخمصه با فرار رهایی یابند. و این موضوع را در میان آوارها و تلی از خاک به تصویر بکشم.
آقای مدرسی در خصوص نمایشگاه «برای حلب» توضیح بفرمایید؟
20 سال است که به صورت جدی در حوزه نقاشی فعالیت میکنم و بیشتر نمایشگاههای من با موضوع فضای شهری و اجتماعی بوده است و این نمایشگاه به عنوان اولین نمایشگاه نقاشی من است که با موضوع جنگ برگزار شده است.
چه چیزی موجب شد تا تصمیم بگیرید با موضوع جنگ نمایشگاه برگزار کنید؟ از سوی نهاد خاصی به شما سفارش شده بود؟
سؤال بسیار خوبی است؛ من فقط به دلایل شخصی این نمایشگاه را برگزار کردم برای برخی این شائبه به وجود آمده که من از سوی نهاد یا ارگانی برای این نمایشگاه حمایت شدهام در صورتی که این گونه نیست.
اما اینکه چه شد تصمیم
من تلاش کردم در آثارم روایتگر زنان و کودکانی باشم که علیرغم جنگ، باز هم سرشار از روح زندگی هستند، یا افرادی که سعی دارند از این مخمصه با فرار رهایی یابند. و این موضوع را در میان آوارها و تلی از خاک به تصویر بکشم.
آیا در مشهد تاکنون نمایشگاهی برگزار کردهاید؟
بیشتر نمایشگاههای من در تهران برپا شده است و این اولین نمایشگاهی است که در مشهد برگزار کردهام. فضای هنری مشهد بسیار محافظه کارانه است، در مشهد به نقاشی هایی که با موضوع طبیعت و یا قرآنی باشد اهمیت می دهند.
چه تعداد آثار در این نمایشگاه وجود دارد ؟ و تکنیک شما برای طراحی این آثار چیست؟
42 اثر در این نمایشگاه وجود دارد؛ در این آثار از تکنیک آب مرکب، گواش و اکرولیک روی کاغذ و مقوا استفاده شده است.
در واقع این آثار
هدف شما برای برگزاری نمایشگاهی با موضوع جنگ چه بوده است؟
هدف از برگزاری این نمایشگاه ادای دین انسانی در خصوص یک فاجعه است؛ برای من فرقی نمیکند که افراد جنگزده ایرانی نیستند بلکه به عنوان انسان وظیفه خود میدانم که با این فاجعه انسانی همدردی کنم و من این همدردی را در قالب نقاشی به تصویر کشیدم. بسیاری انتقاد می کنند چرا جنگی را به تصویر کشیده ام که خارج از مرزهای ایران است، سوال من این است مگر اینها انسان نیستند چرا ما باید مرز بکشیم؟ به عنوان انسانی که در زمینه هنر فعالیت دارد وظیفه خود میدانم که حس انسانی خود را در قالب نقاشی به تصویر بکشم.
نمایشگاه طراحیهای جواد مدرسی که از 30 فروردین تا 11 اردیبهشت میزبان علاقهمندان است در نگارخانه آرتین در حال برگزاری است. این نمایشگاه طراحیهای هنرمند چیرهدستی است که روایت جنگ و صلح و زندگی را در کشورهای همجوار ایران که درگیر جنگ هستند به نشانه ادای دین به انسانیت به تصویر کشیده است.