گزارش رضوی به مناسبت روز ملی حجاب و عفاف:
حجاب، اصل همیشه جاری در زندگی زنان کشورهای اسلامی
به گزارش سرویس بین الملل و جهان اسلام خبرگزاری رضوی، مسئله حجاب از احکام ضروری دین اسلام و متکی بر دستورات صریح قرآنی است. این مقوله یکی از اصول همیشگی سبک زندگی زن مسلمان در جوامع اسلامی بوده است چرا که تمامی مذاهب اسلامی نسبت به آن اتفاق نظر دارند.
موج اسلام خواهی در نیمه دوم قرن بیستم کشورهای اسلامی را به شدت تحت تأثیر قرار داد و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسید. در این میان جنبش بیداری اسلامی که حاصل زحمات علماء و مصلحان مسلمان در بیش از نیم قرن به شمار می رفت هویت گرایی اسلامی را برجسته ترین جلوه خود ساخت و بر این اساس مقوله حجاب در صدر موضوعات اجتماعی ملل مسلمان قرار گرفت.
تقسیم جغرافیا و فرهنگ جهان میان دو اردوگاه شرق و غرب همزمان با اوج گیری مبارزات ملت های مسلمان در نیمه دوم قرن بیستم، عرصه جوامع را صحنه یورش و ترویج هدفمند ارزش های مادی دولت های استعماری قرار داد و اقدام برای ممانعت از پوشش زنان در مقدمه آن بود.
در ایران ماجرای کشف حجاب پهلوی که ریشه در سفر رضاخان به ترکیه آتاتورک داشت بنا بر همین ریشه تاریخی از ابتدا یک مسئله تقلیدی از خارج از مرزهای فرهنگی و دینی کشور بود که با جبر حکومتی همراه گردید اما مقاومت جامعه ایرانی آن را در دوره پهلوی کم اثر ساخت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توجه به شعائر دینی خصوصا حجاب اهمیت چشمگیری یافت.
در این سیر، هجمه بی سابقه فرهنگی غرب بر ضد جهان اسلام بخاطر نگرانی از موج بیداری ناشی از انقلاب اسلامی، مقوله حجاب را به یک نماد اساسی در اسلامگرایی معاصر تبدیل کرد و حتی به نمادی از استبدادستیزی تبدیل شد.
تداوم این جرکت، پوشش و به ویژه پوشش سر زن مسلمان را تبدیل به یک نشانه صریح بر وجود اسلام در اروپای غربی کرد. این موضوع در تعدادی از دولت های غربی، سبب بروز اختلافات سیاسی و طرح پیشنهادهایی جهت ایجاد محدودیت برای حجاب گردید. کشورهای فرانسه و هلند و بلژیک و برخی دیگر دولت های اروپایی قانون منع پوشش دینی یا استفاده از نمادهای مذهبی را تصویب کردند.
جنبش حجاب درحالی بصورت یک مطالبه و هویت خواهی در اروپا بروز می کند که ریشه های زنده ای در میان زیست مسلمانی در میان تمام ملل اسلامی دارد. علاوه بر ایران که خود از الگوها و صاحبان سبک در ترویج امر حجاب در کل منطقه اسلامی غرب آسیا است، کشورهای دیگر مسلمان نیز صورت های مختلفی از زندگی با حجاب را دارا هستند.
مثلا در افغانستان، زنها برقعهای سبک و رنگی به سر میکنند. روی قسمت صورت این برقع یک پنجره پنج ضلعی وجود دارد تا بتوانند اطرافشان را ببینند. رنگ برقع در افغانستان معمولا آبی است.
در قاره سیاه، زنان نیجریه روسریهایی به سر میکنند که از پارچههای مورد استفاده در تولید لباس، درست شدهاند. در حقیقت هم جنس و همرنگ لباسشان است. نوع روسری سر کردنشان با دیگر مسلمانان بسیار متفاوت است. در واقع آن را به دور سر میبندند. نکته مهمی که در حجاب این زنان دیده میشود، علاقه بسیار آنها به رنگهای گوناگون و ترکیب آنهاست.
در شرق آسیا و در کشور صنعتی کره جنوبی کمتر از یک درصد مردم مسلمان هستند و بیشتر زنان مسلمان نیز از روسری و شال برای حجاب خود استفاده میکنند. که البته حجاب بیشتر مسلمانان آسیایی به همین سبک است. آنها بیشتر مواقع از لباسهای رنگی و طرحدار به همراه روسری یا شال تکرنگ و بدون طرح استفاده میکنند.
زنان مقید و ملتزم به حجاب در امارات متحده عربی، عمان و قطر برقع یا حجاب عربی میپوشند و با وجود عدم الزام حجاب در این کشورها، غالب زنان حتی دانشگاهی و روشنفکر و فعال اقتصادی از حجاب استفاده می کنند و بی حجابی بیشتر در میان خارجی های مقیم این دولت ها رایج است.
برخی زنان عمان نیز به جای پوشیدن برقع، لباسی بلند تا روی زانو و همچنین شلواری که تا روی قوزک پا را میپوشاند، به تن میکنند. برای پوشاندن سر و گردن نیز، روسری به سر میکنند. در قطر نیز برخی زنان مسلمان برقع عربی میپوشند.
زنان مصری علاقهای به پوشیدن برقع ندارند و روسری و شال هایی با شیوه بستن متفاوت برای خود دارند. ولی مطابق برخی آمارها 10 درصد زنان مصری به استفاده از پوشیه ـ که فقط چشمانشان معلوم است ـ تمایل نشان میدهند. زنان مصر از پوشیدن لباسهای رنگی بسیار لذت میبرند. البته امروزه، به دنبال غربیشدن فضای مصر، زنان از پوشیدن لباسهای سبک غربی استقبال میکنند اما سرشان را با شال یا روسری میپوشانند.
در اندونزی به حجاب کامل، جلباب، میگویند. این نوع حجاب مانند نوعی کت یا در واقع جامهای گشاد است که معمولا بسیاری از زنان مسلمان اندونزی میپوشند. زنان اندونزی بیشتر مواقع جلباب خود را از پارچههای گلدوزی یا سوزندوزی شده انتخاب میکنند. جلبابهای امروزی در اندونزی معمولا غیر از دستها، سر و صورت و باقی بدن را میپوشاند و سر و گردن نیز به وسیله روسری و شال پوشانده میشود. برخی زنها هم پوششی انتخاب میکنند که دستها و صورت را نیز کاملا بپوشاند. در ضمن در سالهای اخیر نوعی کلاه لبه دار مد شده است که زنان اندونزی برای مراقبت از صورتشان همراه با جلباب میپوشند.
در پاکستان نیز گر چه حجاب الزامی نیست اما زنان با پایندی به ارزش ها و سنت هایشان لباسهای بلند که بدن را بخوبی میپوشاند، به تن میکنند. داپوتا نوعی پوشش در این کشور و همچنین هند و بنگال است که زنان پاکستانی، بنگالی و هند از آن بسیار استقبال میکنند. این لباس بلند است و تا قوزک پا میرسد و روسری بزرگ و بلند چند منظوره دارد. داپوتا بیشتر مواقع به همراه شلوار پوشیده میشود. همچنین زنان هندی بهطور سنتی برای دوختن لباسهایشان از پارچههای گلدار و گلدوزیشده استفاده میکنند و همین سنت در دوخت حجابشان نیز به کار میرود.
این نمونه ها بخشی و مثال هایی از زندگی طبیعی زنان مسلمان است و جریان زلال و دائمی حجاب را در میان ملل مختلف گواهی می دهد.
جالب آنکه چند سالی است، اول ماه فوریه توسط جمعی از بانوان مسلمان آسیایی، روز جهانی حجاب در دنیا نامگذاری شده است و باوجود آنکه یک نامگذاری خودجوش و غیر رسمی و غیردولتی به شمار می رود اما به رویدادی شناخته شده در محیط بین الملل تبدیل گردید و نشانگر توسعه روزافزون توجه به امر حجاب و عفاف در میان ملت ها است.
حجاب یک حقیقت جاری در تمدن اسلامی در تمامی تاریخ آن تا به امروز بوده است و امروز یکی از برجسته ترین نمادهای جهان اسلام مسئله حجاب است که با آن زنان پیرو این آیین آسمانی را می شناسند. فراگیر شدن مسئله حجاب در جهان در شرایطی رخ داده است که بسیاری از دولت های اسلامی نه تنها اهتمامی به گسترش ججاب ندارند بلکه در مراحلی با آن مقابله نیز کرده اند. در ترکیه چندسالی است که ممانعت از حضور زنان با حجاب در مراکز دولتی لغو شده است. در تونس بعد از بهار عربی ضدیت با حجاب کاهش یافت. در همین حال در برخی کشورهای عربی خلیخ فارس اقدامات متعددی برای کم رنگ کردن مسئله حجاب در جریان است.
نزدیک به یک قرن مجاهدت مردم ایران برای حفظ حجاب و پایبندی به آن، از این باور و رفتار اعتقادی سدی محکم در برابر سیل جریان های ضد عفاف زن و ضد اصالت خانواده برپا داشته است.
موج اسلام خواهی در نیمه دوم قرن بیستم کشورهای اسلامی را به شدت تحت تأثیر قرار داد و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسید. در این میان جنبش بیداری اسلامی که حاصل زحمات علماء و مصلحان مسلمان در بیش از نیم قرن به شمار می رفت هویت گرایی اسلامی را برجسته ترین جلوه خود ساخت و بر این اساس مقوله حجاب در صدر موضوعات اجتماعی ملل مسلمان قرار گرفت.
تقسیم جغرافیا و فرهنگ جهان میان دو اردوگاه شرق و غرب همزمان با اوج گیری مبارزات ملت های مسلمان در نیمه دوم قرن بیستم، عرصه جوامع را صحنه یورش و ترویج هدفمند ارزش های مادی دولت های استعماری قرار داد و اقدام برای ممانعت از پوشش زنان در مقدمه آن بود.
در ایران ماجرای کشف حجاب پهلوی که ریشه در سفر رضاخان به ترکیه آتاتورک داشت بنا بر همین ریشه تاریخی از ابتدا یک مسئله تقلیدی از خارج از مرزهای فرهنگی و دینی کشور بود که با جبر حکومتی همراه گردید اما مقاومت جامعه ایرانی آن را در دوره پهلوی کم اثر ساخت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توجه به شعائر دینی خصوصا حجاب اهمیت چشمگیری یافت.
در این سیر، هجمه بی سابقه فرهنگی غرب بر ضد جهان اسلام بخاطر نگرانی از موج بیداری ناشی از انقلاب اسلامی، مقوله حجاب را به یک نماد اساسی در اسلامگرایی معاصر تبدیل کرد و حتی به نمادی از استبدادستیزی تبدیل شد.
تداوم این جرکت، پوشش و به ویژه پوشش سر زن مسلمان را تبدیل به یک نشانه صریح بر وجود اسلام در اروپای غربی کرد. این موضوع در تعدادی از دولت های غربی، سبب بروز اختلافات سیاسی و طرح پیشنهادهایی جهت ایجاد محدودیت برای حجاب گردید. کشورهای فرانسه و هلند و بلژیک و برخی دیگر دولت های اروپایی قانون منع پوشش دینی یا استفاده از نمادهای مذهبی را تصویب کردند.
جنبش حجاب درحالی بصورت یک مطالبه و هویت خواهی در اروپا بروز می کند که ریشه های زنده ای در میان زیست مسلمانی در میان تمام ملل اسلامی دارد. علاوه بر ایران که خود از الگوها و صاحبان سبک در ترویج امر حجاب در کل منطقه اسلامی غرب آسیا است، کشورهای دیگر مسلمان نیز صورت های مختلفی از زندگی با حجاب را دارا هستند.
مثلا در افغانستان، زنها برقعهای سبک و رنگی به سر میکنند. روی قسمت صورت این برقع یک پنجره پنج ضلعی وجود دارد تا بتوانند اطرافشان را ببینند. رنگ برقع در افغانستان معمولا آبی است.
در قاره سیاه، زنان نیجریه روسریهایی به سر میکنند که از پارچههای مورد استفاده در تولید لباس، درست شدهاند. در حقیقت هم جنس و همرنگ لباسشان است. نوع روسری سر کردنشان با دیگر مسلمانان بسیار متفاوت است. در واقع آن را به دور سر میبندند. نکته مهمی که در حجاب این زنان دیده میشود، علاقه بسیار آنها به رنگهای گوناگون و ترکیب آنهاست.
در شرق آسیا و در کشور صنعتی کره جنوبی کمتر از یک درصد مردم مسلمان هستند و بیشتر زنان مسلمان نیز از روسری و شال برای حجاب خود استفاده میکنند. که البته حجاب بیشتر مسلمانان آسیایی به همین سبک است. آنها بیشتر مواقع از لباسهای رنگی و طرحدار به همراه روسری یا شال تکرنگ و بدون طرح استفاده میکنند.
زنان مقید و ملتزم به حجاب در امارات متحده عربی، عمان و قطر برقع یا حجاب عربی میپوشند و با وجود عدم الزام حجاب در این کشورها، غالب زنان حتی دانشگاهی و روشنفکر و فعال
برخی زنان عمان نیز به جای پوشیدن برقع، لباسی بلند تا روی زانو و همچنین شلواری که تا روی قوزک پا را میپوشاند، به تن میکنند. برای پوشاندن سر و گردن نیز، روسری به سر میکنند. در قطر نیز برخی زنان مسلمان برقع عربی میپوشند.
زنان مصری علاقهای به پوشیدن برقع ندارند و روسری و شال هایی با شیوه بستن متفاوت برای خود دارند. ولی مطابق برخی آمارها 10 درصد زنان مصری به استفاده از پوشیه ـ که فقط چشمانشان معلوم است ـ تمایل نشان میدهند. زنان مصر از پوشیدن لباسهای رنگی بسیار لذت میبرند. البته امروزه، به دنبال غربیشدن فضای مصر، زنان از پوشیدن لباسهای سبک غربی استقبال میکنند اما سرشان را با شال یا روسری میپوشانند.
در اندونزی به حجاب کامل، جلباب، میگویند. این نوع حجاب مانند نوعی کت یا در واقع جامهای گشاد است که معمولا بسیاری از زنان مسلمان اندونزی میپوشند. زنان اندونزی بیشتر مواقع جلباب خود را از پارچههای گلدوزی یا سوزندوزی شده انتخاب میکنند. جلبابهای امروزی در اندونزی معمولا غیر از دستها، سر و صورت و باقی بدن را میپوشاند و سر و گردن نیز به وسیله روسری و شال پوشانده میشود. برخی زنها هم پوششی انتخاب میکنند که دستها و صورت را نیز کاملا بپوشاند. در ضمن در سالهای اخیر نوعی کلاه لبه دار مد شده است که زنان اندونزی برای مراقبت از صورتشان همراه با جلباب میپوشند.
در پاکستان نیز گر چه حجاب الزامی نیست اما زنان با پایندی به ارزش ها و سنت هایشان لباسهای بلند که بدن را بخوبی میپوشاند، به تن میکنند. داپوتا نوعی پوشش در این کشور و همچنین هند و بنگال است که زنان پاکستانی، بنگالی و هند از آن بسیار استقبال میکنند. این لباس بلند است و تا قوزک پا میرسد و روسری بزرگ و بلند چند منظوره دارد. داپوتا بیشتر مواقع به همراه شلوار پوشیده میشود. همچنین زنان هندی بهطور سنتی برای دوختن لباسهایشان از پارچههای گلدار و گلدوزیشده استفاده میکنند و همین سنت در دوخت حجابشان نیز به کار میرود.
این نمونه ها بخشی و مثال هایی از زندگی طبیعی زنان مسلمان است و جریان زلال و دائمی حجاب را در میان ملل مختلف گواهی می دهد.
جالب آنکه چند سالی است، اول ماه فوریه توسط جمعی از بانوان مسلمان آسیایی، روز جهانی حجاب در دنیا نامگذاری شده است و باوجود آنکه یک نامگذاری خودجوش و غیر رسمی و غیردولتی به شمار می رود اما به رویدادی شناخته شده در محیط بین الملل تبدیل گردید و نشانگر توسعه روزافزون توجه به امر حجاب و عفاف در میان ملت ها است.
حجاب یک حقیقت جاری در تمدن اسلامی در تمامی تاریخ آن تا به امروز بوده است و امروز یکی از برجسته ترین نمادهای جهان اسلام مسئله حجاب است که با آن زنان پیرو این آیین آسمانی را می شناسند. فراگیر شدن مسئله حجاب در جهان در شرایطی رخ داده است که بسیاری از دولت های اسلامی نه تنها اهتمامی به گسترش ججاب ندارند بلکه در مراحلی با آن مقابله نیز کرده اند. در ترکیه چندسالی است که ممانعت از حضور زنان با حجاب در مراکز دولتی لغو شده است. در تونس بعد از بهار عربی ضدیت با حجاب کاهش یافت. در همین حال در برخی کشورهای عربی خلیخ فارس اقدامات متعددی برای کم رنگ کردن مسئله حجاب در جریان است.
نزدیک به یک قرن مجاهدت مردم ایران برای حفظ حجاب و پایبندی به آن، از این باور و رفتار اعتقادی سدی محکم در برابر سیل جریان های ضد عفاف زن و ضد اصالت خانواده برپا داشته است.