به بهانه نوسازی در شکاف طبقاتی، سرمایه اجتماعی و مفهوم زیارت؛
آثار مداخلات مقتدرانه و حاکمیتی در بافتهای شهری مشهد
مجتبی گیوه چی/ پژوهشگر مطالعات شهری
سابقه اقدامات مشابه در کشورهای صنعتی اروپا به دوران معماری و شهرسازی مدرن و بازسازیهای پس از جنگهای جهانی بازمیگردد. اکنون در کمتر کشوری، نوسازی بافتهای شهری از زاویه صرفاً توسعهای در مقیاس محدودههای عظیم مطرح است. طرحهای نوزایی و «تجدید حیات» و «بازآفرینی شهری» که امروزه در آن کشورها در دست انجام است، در تداوم نوسازی شهری ولی با رویکردی متفاوت مد نظر قرار گرفته است. در این طرحها مداخله در بافتهای شهری با هدف تعادلبخشی بین «حفاظت و توسعه» انجام میشود.
جهت دستیابی به راهبردهای توسعه و حفاظتِ هماهنگ و یکپارچه پایدار شهری، مداخلات در بافتهای شهری براساس تعاریف صورت گرفته جهانی به روش تلفیق توسعه و حفاظت(یکپارچه و همپیوند) و به منظور نوزائی و تجدید حیات شهرها، با رعایت معیارهای توسعه پایدار و برنامهریزی مشارکتی (مشارکت مردم در منافع و تصمیمگیریها) صورت میگیرد. این رویکرد در شهرهای ایران عموما به روش مداخلات اقتدارگرایانه وغیرمشارکتی بوده است و چون اغلب به سراغ بافتهایی با پیشینه فرسوده در کالبدها و معیشت و زیرساختها میرود با نیت تسریع درتوسعه و زدودن غبارفرسودگی وعقب افتادگی ازآنها، بسترهای فرهنگی و اجتماعی و مردم رانادیده میگیرد و بعوض توسعه و زیست شهری بهتر، باعث کوچ مردم اصیل و انهدام محلات و سرمایههای اجتماعی می شود و در تمام ساحات زندگی مردم دگرگونی و انقلاب ایجاد میکند و بجای رویکرد مرمت و بهسازی روبه نوسازی میآورد و به برکندن کالبد و روح بافتها میانجامد.
دو- مشهد با داشتن بزرگترین طرح های نوسازی بافتهای فرسوده درخاورمیانه مانند نوسازی بافت تاریخی پیرامون حرم مطهررضوی، بافت آبکوه، بافت میدان شهدا و... همیشه آبستن حوادث وآشوبهای گوناگون بوده است. به طرز باورنکردنی در سبک زندگی و فروکاست مناسک زیارت و کاهش تاثیرحرم درشهر و همچنین شکاف طبقاتی در سی سال اخیر تغییرکرده و متحول شده است.
سه- بااخراج بومیان محلات اصیل مشهد به بهانه نوسازی وانهدام محلات قدیمی وهویتی مشهد، عملا کریدورها ونهادهای چندصدساله فرهنگی ازبین رفت است. برای مثال با بررسی کریدور هویتی و فرهنگی محله چهارباغ و بالاخیابان مشهد می توان دید نهادهایی چون بیوت علما، مدارس علمیه، انجمنهای ادبی، حسینیهها وخانه-حسینیهها با مراسماتی باقدمتهای چندصدساله (مانندخانه شیخ تقی بجنوردی که اینک تخریب وپارکینگ شد)، کانونهای عقیدتی و فکری ایمانی مانند کانون نشر حقایق اسلامی مرحوم استادمحمدتقی شریعتی یا تخریب مهدیه حاجی عابدزاده درفاصله دودهه ازمیان رفت و یا تخریب گذرهای تاریخی مانند گذرباغ حسنخان ، بازارچه حاجآقاجان، راسته نوغان، چهارسوی نوغان، راسته شور، راسته عیدگاه، راسته شوکت الدوله و...عملا پیوستگی وانسجام کالبدی واجتماعی را از دست داد و هستههای سرمایههای اجتماعی و هویتی مشهد بهیکبار از عناصر اصلی و چشمههای جوشان تهی شدند.
این تخریبها که گاهی به بهانه توسعه اماکن مقدس و یابه بهانه تأمین اقامتیها وهتل ها برای زائران اتفاق افتاد، کمکم اثرجدی درتجاریسازی و تغییررویکرد اسکان و زندگی به سمت رویکرد اقامت و خدماتی داشت وآهسته آهسته حس تعلق و هویت مکان را از بافت پیرامون حرم زدود.
ازطرفی این نوسازی که بدون دیدن زمینه اجتماعی وفرهنگی رخ داد، مردمِ برخوردار و بافرهنگ بافت پیرامونی حرم را از متن به حاشیهی شهر کشاند و بهیکباره طبقه اجتماعی آنها و شبکه انسانی آنها را قطع کرد.
ظهور جنبش های خیابانی تهیداستان در سه دهه اخیر در مشهد که هم درگزارش اخیر گاردین به آن اشاره میشود وهم آصفبیات در کتاب سیاستهای خیابانیاش به آن تصریح دارد، حاصل همان نگاه تکبعدی به مفهوم نوسازی است .
چهار- آنچه بابورژوازی مستغلاتی و اقتصادِ کاملا سیاسی و مداخلات اقتدارگرایانه در مشهدرقم خورده، برتمام ساحات زندگی مردم مشهد سایه انداخت است. باعنایت به سابقه مشهد در الگوشدن و تسری این الگو، توسعه شهری در دیگر شهرهای مذهبی جهان شیعه(نجف و کربلا و شیراز و قم) و شهرهای کهن و تاریخی ایران (شیراز، اصفهان، گرگان و...) بازشناسی وآسیبشناسی موردمشهد، بسیار درسآموز وراهگشاست.
پینوشت منابع :
مقاله روشهای مداخله در بافتهای شهری، فرایند و واژگان تخصصی آن.
کتاب سیاستهای خیابانی آصف بیات.
-Mashhad in the spotlight: inequality plagues Iran's holy city {www.theguardian.com}
- Prayer, food, sex and water parks in Iran's holy city of Mashhad {www.theguardian.com}