۰
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۹
واکاوی مستندهای انقلابی در گفتگو با علیرضا باغشنی؛

جانبازها تکرار نشدنی هستند/اقدامات فرهنگی جایی در برنامه های بنیاد شهید ندارد

جانبازها تکرار نشدنی هستند/اقدامات فرهنگی جایی در برنامه های بنیاد شهید ندارد
آقای باغشنی در راستای تفکر و روحیه انقلابی خود مستندهای بسیاری ساخته است که چند نمونه از کارهای ایشان همچون «سلاحم در دست»، «مهمان خانه دوست» و «بیشتر از مادرم» روایتگر زندگی پر فراز و نشیب جانبازهاست. 
چندی پیش، دو مستند از آقای نجات عباسی، جانباز مستندسازی که یک چشم، دست و چهره خود را از دست داده است، در سینما هویزه اکران شد. مستند« درد و عشق» ساخته آقای علی نجات عباسی و دیگری «سلاحم در دست» کار آقای علیرضا باغشنی است که روایتگر زندگی آقای عباسی است.
این فرصت را غنیمت شمردیم و گفت و گویی درباره این مستند و کارهای ایشان که بخشی از آن ها در جشنواره ها حایز رتبه شده است داشتیم که تقدیم خوانندگان می شود.
_ چرا آقای عباسی را به عنوان سوژه انتخاب کردید؟
مسنتد ساز باید نگاه متفاوتی از سایر افراد داشته باشد و با یک دید دیگری به پدیده های اطراف خود نگاه کند که بتواند سوژه هایی که می خواهد بسازد کشف و پیدا کند.
وقتی برای کاری به بنیاد شهید رفتم، جانبازی با مشخصات ظاهری آقای عباسی دیدم که دو کتاب فیلم سازی دستش گرفته بود. دوستان بنیاد گفتند، او کار رسانه ای و مستند می سازد و همان جا در ذهن من آمد که ایشان خودش می تواند یکی از سوژه های مستند باشد.
قرار شد مستندی از یک کاروان قطع نخاع بسازم، چون سال های گذشته مشابه آن را ساخته بودم، این بار نگاه تفاوتی داشتم. به ذهنم آمد که آقای عباسی مستند این کاروان را بسازند و من از ایشان مستند تهیه کنم.
_ مهم ترین حرف در آثارتان چیست؟
هر فردی که فیلم و مستند می سازد، از فعالیت های خود هدفی دارد. یک نفر می خواهد خود را از لحاظ هنری ارضا کند و دیگری دغدغه اش را بیان می کند. دغدغه ما بچه حزب الهی ها که انشالله در عمل حزب اللهی باشیم، این است که انقلاب اسلامی و اسلام، مقاومت و دفاع مقدس را ترویج دهیم.
برای ترویج دنبال سوژه هایی می گردیم که با این داستان مرتبط باشد و بتواند پوشش دهد. اگر انقلاب را مانند یک درخت در نظر بگیرید، شاخه، برگ و میوه های مختلف دارد که هر کدام از سوژه هایی که سمت آن می رویم شاید یکی از شاخه های این درخت باشد.
به همین دلیل ما دنبال تقویت انقلاب
اسلامی هستیم و انشالله این اتفاق با روایت کردن سوژه ای که مرتبط با این جریان است، رخ دهد. 
_ در «سلاحم در دست» سختی های کار آقای عباسی به تصویر کشیده شد، چه حمایت هایی برای پیشرفت کارهایش نیاز دارد؟
سعی کردم در فیلم «سلاحم در دست» آن گونه که در توانم بود، بیان کنم که چرا آقای عباسی با زبان خود در فیلم سازی ورود پیدا کرد. دغدغه آقای عباسی جانبازها، بیان زندگی و مشکلات آن ها و اتفاقات مربوط به جنگ می باشد.
آقای عباسی می گفت اولین باری که تصمیم گرفتم فیلم بسازم، رفتم گلزار شهدای آبادان و دیدم شهدای مختلف آنجا هستند و هر کدام یک قصه دارند، خیلی تاسف خوردم چرا این قصه ها را نمی توانم بیان کنم و در جای دیگر بیان نمی شود. برای همبن از همان جا برگشتم و سریع دوربین گرفتم و کار را شروع کردم.
و اینکه چه حمایت هایی از ایشان باید صورت گیرد، بنیاد شهید متاسفانه یک بخشی شده و الان تقریبا مجموعه خدماتی است یعنی تنها به بحث درمان، مسکن و بیمه جانبازها توجه می کند، اما به لحاظ فرهنگی متاسفانه کار خاصی انجام نمی شود.
در بنیاد اداره های گوناگون است، اما اینکه به صورت جدی مردم بدانند و بفهمند بنیاد کارهای فرهنگی انجام می دهد ضعیف است و اکثر بودجه هایی که در حوزه فرهنگی اختصاص پیدا می کند و بودجه میلیاردی نیز است، صرف مسائل خدماتی چون تحصیل جانیازان و فرزندان شهدا می شود. 
بنیاد شهید و امور ایثارگران برای مستندهای آقای عباسی هزنیه ای پرداخت نمی کند و او مخلصانه و به خاطر دینی که احساس می کند به انقلاب دارد و شناخته شدن جانبازها و به تصویر در آوردن گوشه ای از مشکلات آنها، کار مستند را دنبال می کند.
نمی گویم این موارد نباشد اما بنیاد شهید و امور ایثارگران باید نسبت به فعالیت های فرهنگی که در صدر آن رسانه است، حساس باشد. نمی گویم بنیاد به این مسائل توجه نمی کند، اما در بنیاد کمرنگ است.
جانبازهایی داریم که در حقیقت شهید زنده هستند و این افراد تکرار نشدنی هستند. با چند نفر از جانبازها ارتباط داشتم و درباره آنها ساختم. حقیقتا باید روی این قضیه پرداخت خوبی انجام شود.
_ درباره مستندهایی دیگری که با موضوع جانبازها ساختید، برایمان
بگویید.

یک مستند با عنوان «سردار» ساختم، درباره سردار باقر زاده که جانباز دو چشم نابیناست که یکی از فرماندهان دوران جنگ بوده است و در اردوی راهیان نور به عنوان راوی تمام مدت در منطقه است.
با وجود مشکلات جسمی بسیار همچنان به کار روایتگری ادامه می دهد. در بحث جانبازها مستند دیگری ساختیم به نام «بلند همتان». یکی هم درباره حج جانبازهاست، به نام «مهمان خانه دوست» و همچنین مستند «بیشتر از مادرم».
_ در مسیر ساخت مستند، خاطره ای از جانبازی دارید که در ذهن شما ماندگار شده است؟
جانبازی به نام آقای صفایی که قطع نخاع گردنی هستند و آقای عباسی هم ایشان را می شناسند و واسطه ازدواج اقای عباسی است و با ویلچر خاصی هم در شهر تردد می کند. بسیار فعال و کوشاست و کارهای عجیبی انجام می دهد و کل سفرها را ایشان راه انداخته است. دلیلی که برای جانبازها مستند ساختیم، اصرارهای ایشان بود.
ایشان نویسنده و مسئول هیئت اجتماع عظیم نیمه شعبان است و  کارهای مختلف انجام داده و یک مجموعه خیریه دارد . جانبازی ایشان 90 درصد است و به خاطر ضعف جسمانی که دارند، تقریبا شهید است، مورد خوبی بود که در این مدت با ایشان برخورد داشتیم.
_بازخورد مردم نسبت به کارهای شما چیست و سوژه ها انقلابی همچنان جایگاه خود را دارد؟
سوژه های انقلابی و موضوعاتی که مربوط به دفاع مقدس و انقلاب است، به نفسه جذابیت دارد و درگیر قصه های مختلف هستند.
شما در کتاب هایی چون «دا» و «پایی که جا ماند» و این اواخر کتابی به نام «آب هرگز نمی میرد» تامل کنید، نگاه خاص رهبری را می بینید و استقبال مردمی نیز نسبت به این ها زیاد است. فیلم های خوبی که در این زمینه ساخته شده، مشخص می کند که این پتانسیل در مجموعه سوژه هایی که مربوط به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است زیاد است. مهم این است که به آن پرداخته شود و نیاز ندارد که برای جذاب آن کار خاصی انجام دهید؛ بلکه فی نفسه جذاب هستند.
زمان زیادی روی فیلم جانباز عباسی نگذاشتم و سایرین هم ایراد می گرفتند که 6 و 7 ماه روی ایشان وقت بگذار و شاید بهتر از این فیلم می توان ساخت، اما من گفتم از ایشان مستند موقعیت ساختم و یک سفر
کاری رفتم و همین مختصر بسیار جذاب بود.
_ ساخت مستند «سلاحم در دست» چه اندازه زمان برد؟
برنامه را یک هفته ای چیدیم. افرادی مانند آقای عباسی و دلبریان همینکه یک پلان بنشیند و خاطرات را تعریف کنند کلی جذابیت دارد. از دلبریان نیاز نیست مستند بسازی؛ بلکه همین که یک ساعت جلوی دوربین صحبت کند و قصه هایش را بگوید جذابیت دارد.
اگر در کنار این جذابیت یک پرداخت و یک فرم خوب از نحوه اجرا و بعد پایان ماجرا داشته باشید، چه بسا کار قشنگ و جذاب تری تولید می شود.
اگر اتفاق و رویداد خوب داشته باشید این 50 درصد قضیه است. مادر بزرگ خوبی دارید که قصه های خوبی از زمان جنگ دارد، اگر بخواهید به مستند تبدیل شود نوع روایت مهم است.
نوع روایتی که متناسب با درخواست و سلیقه مخاطب باشد. هر اندازه شما بیشتر سلیقه به خرج دهید و بتوانید فرم قشنگ و خوبی به کار ببرید، قطعا می توانید کار بهتر و جذاب تری ارائه دهید.
_سوژه ای در ذهن داشتید که به تصویر در نیامده است؟
می خواستم فیلمی درباره جنگ سوریه بسازم که امکان حضور در آنجا وجود ندارد، یا درباره یک همسر شهید در سوریه می خواستم بسازم که امکانش فراهم نیست.
همسر یکی از شهدای سوری به مشهد آمده بود و مصاحبه ای گرفتیم و خاطرات بسیار خوبی داشت. داستان همسر شهید صوری یک تراژدی واقعی، عجیب و غریب بود، اما متاسفانه فرصت تولید آن فراهم نشد.
_ بنابراین نگاه شما این است که از ایران فراتر بروید
انقلاب اسلامی یعنی اسلامی که در همه جای جهان وجود دارد و ما باید در بحث صدور انقلاب و مستضعفین و اتفاق های این چنینی که وجود دارد تلاش کنیم. ما هر جایی که نیاز است باید حضور داشته باشیم و تلاش کنیم.
_چند نمونه از کارهایتان در جشنوراه حایز رتبه شدند؟
در جشنواره عمار، مستند «خیر النسا» و «بابا حاجی» فانوس گرفتند. مستندهای بسیاری هم به بخش مسابقه راه پیدا کردند و کاندید دریافت جایزه شدند. مسافر «وادی السلام» جشنواره تولیدات استانی لوح و دیپلم افتخار گرفت.
_برخی معتقد هستند مستندهای ایرانی هم پای مستندهای خارجی نیست. پاسخ شما بر این ادعا چیست؟
بسیاری از فیلم هایی که مستند سازان ایرانی ساختند، در جشنواره
های خارجی رتبه آوردند، «تنها میان طالبان» آقای اسلام زاده نمونه ای از آن هاست. این اثر چندین مقام خارجی آورده است. مستند «رویای روهینگیا» کار مشترک من و آقای خالقی است، در چندین جشنواره راه پیدا کرده است.
شما می توانید مستندهای خارجی را نگاه کنید که به شما دیدی بدهد که فرم را یاد بگیرید، در صورتی که خودم این مطلب را خیلی قبول ندارم و بسیار کم مستند خارجی نگاه کردم و بسیار زیاد مستند ساختم و سعی کردم از درون خودم بجوشد تا از درون کس دیگری و تقلید کنم.
اشکال ندارد شما نمونه های مختلف را نگاه کنید و از نحوه ساخت و روایت ایده بگیرید، اما باید مراقب بود زیاد افراطی بودنش دست انسان را می بندد، بعد مانند وضعیت بسیاری از مستندسازهای حوزه انقلاب اسلامی می شوید که به همین دلیل نگاه کردن، از خودباختگی فرهنگی پیدا کردند و چون توان و استعداد آن را ندارند، با خود این گونه تصور می کنند که چون نمی توانم مانند او بسازم پس بدرد فیلم سازی نمی خورم و رها می کند، بعد می بینید در طول کار فیلم سازی 5 فیلم بیشتر نساخته است.
شاید از نگاه هنری و فیلم سازی نگاه پایین و تجربه پایین داشته باشد، اما مشتری خود را دارد و زمانی که از تلویزیون پخش می شود، اگر 500 هزاربیننده داشته باشد و برای 5 هزار نفر جذاب باشد، به هدف خود می رسد.
_ افق نگاه شما در آینده چیست؟
سوژه های حوزه انقلاب اسلامی بسیار زیاد است و متاسفانه کسانی که در این مساله کار می کنند بسیار کم هستند. کسانی مانند ما که در این ماجرا فعال هستند و کار می کنند، باید تمام تلاش خود را داشته باشند تا بتوانند باری را بردارند.
علاقه ما در همین مسیر است که انشالله هر سال بتوانیم چند مورد از این اتفاق ها را رقم بزنیم و بستگی به نیاز انقلاب اسلامی دارد که ابتدا نیاز او را بشناسیم و در صدد رفع آن برآیبم. 
یکبار وظیفه این است که مستندی درباره جنگ بسازی و در جایی دیگر وظیفه ات این است که درباره جنگ نرم بسازی و باری دیگر درباره پیشرفت های پزشکی بسازید که تمام آن ها مرتبط با فضای انقلاب اسلامی و ناظر به این قضیه است.
سپاسگذارم از اینکه وقت خود را در اختیار خبرگزاری رضوی گذاشتید.
 
https://www.razavi.news/vdcg7w9t.ak97t4prra.html
razavi.news/vdcg7w9t.ak97t4prra.html
کد مطلب ۴۸۳۴۸
برچسب ها
علیرضا باغشنی
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما