استاد ادبیات دانشگاه تهران در گفتگو با رضوی به مناسب روز سعدی:
عشق به اهلبیت(ع)، زبان و ادب سعدی را شیواتر و دلنشین کرده است
به گزارش خبرگزاری رضوی، نخستین روز اردیبهشتماه قرین و همنیشن با نام سعدی شیرازی است؛ شاعری که مهرش در عمق جان و شعرش در ذهن و بر زبان مردم جهان جاری است.
به این مناسبت دکتر «محمود فضیلت» استاد گروه ادبیات فارسی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری رضوی گفت: اشعار و آثار سعدی از جهات مختلف نه تنها تأمل و اندیشه و اخساس ایرانیان بلکه جهانیان را برانگیخته است. یکی از ویژگی های سخن سعدی داستان های اوست بنده مقاله ای نیز راجع به این موضوع نوشته ام که به زودی منتشر خواهد شد و در آن به سبک شخصی و اختصاصی سعدی و اینکه این سبک متأثر از روشی بدیع است که او در داستانپردازی آن را مورد استفاده قرار میدهد پرداخته ام. اگر از نظر محتوایی بررسی کنیم میبینیم که سعدی در واقع جهانگرد بوده، شهرها و فرهنگ های مختلف را دیده و با مردم آن آشنا شده است.
وی افزود: هنگام بررسی آثار سعدی می بینیم که او دو رویکرد مهم را در پیش گرفته؛ یکی رویکرد حکیمانه که در داستان پردازیها، حکایات و خصوصا در گلستان و بوستان نیز به چشم میخورد. بر این اساس میتوان گفت به سبب روح حساسی که سعدی داشته؛ در داستانهایش به مطالب و نکاتی پرداخته که بسیاری از افراد به سادگی از کنارش گذشتهاند اما ریشه آن مسائل و مطالب، نهاد انسان و روح و روان آدمیان است که سعدی به آنها توجه کرده و درباره آنها سخن میگوید. به نظر من بسیاری از این داستانها تا ابد میتواند مورد استفاده قرار بگیرد چون این داستانها، داستان خطاهای انسان و یا تفکراتی است که به سراغ او می آیند و اخلاق و زندگی او را شکل می دهند.
دوم اینکه سعدی در غزلیات خود به معنای واقعی کلمه، انسانی بسیار شیفته با جانی شیفته است که بسیار به جهان عاشقانه نگاه میکند و کسی است که به شدت متأثر از خلقت است و تمامی این پدیدههای هستی در نظر او جلوه ای است از جمال حضرت حق. این غزلیات سعدی است که ما را به خدا شناسی سوق می دهد
البته وزن سعدی در سرودن غزلیاتش بیشتر جنبه عاشقانه دارد عاشقانه ای که متصل به آفرینش و خالق هستی است. البته سعدی تلاش می کند از افراط و تفریط پرهیز کند مثلا در آن شعر مشهورش که میگوید:
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرقفام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بتپرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
از دیدگاه سعدی بت فقط آن بت های صدر اسلام یا ما قبل آن نیست هر پدیده ای اگر به شکل کنترل شده و هدایت شده مورد استفاده قرار نگیرد ممکن است مصداق این بت شود و به همین اعتبار است که سعدی چه در داستان ها چه در غزلیاتش همیشه عقل و خرد را با خود همراه داشته باشد.
یکی دیگر از ویژگی های سعدی سبک خاصی است که وی در داستان پردازی به کار میگیرد و آن این است که در داستان های خود شخصیت های منفی را از خودش میداند و هنگامی که میخواهد یک شخصیت منفی که دچار خطا است و دچار افراط و تفریط است را شرح دهد به خود اشاره میکند و این ویژگی در هیچ یک از آثار زبان فارسی به چشم نمی خورد برای مثال آنجایی که در گلستان میگوید یاد دارم که در ایّام طفولیّت متعبّد و شب خیز بودم و سپس اشاره به خطاهای کودکی خود میکند. وی با این روش میخواهد هم خواننده را از لحاظ سطح فهم با خود همراه کند و هم آن نکته معرفتی و اخلاقی که میخواهد بیان کند بدین سبک، دلنشین تر کند که بر دل و جان خواننده اثر بگذارد و این کار مهمی است که وی انجام داده است.
بنابراین ما سعدی را انسانی جامع و شاعری کامل میدانیم، هم در حوزه حکایت نویسی و هم در حوزه شعر و شاعری. میتوان گفت که این ویزگی سعدی، جهان را تسخیر کرده و به همین دلیل است بسیاری از شاعران و نویسندگان مغرب زمین تحت تاثیر شخصیت ادبی سعدی قرار گرفته اند.
وی در پاسخ به سوال ما مبنی بر اینکه باور به آموزه های دینی و عشق به اهل بیت(ع) چقدر در مانایی و ماندگاری شعر و ادب سعدی تأثیرگذار بوده، تأکید کرد: اساسا عشق به اهل بیت(ع) با مسلمانی، معرفت، اخلاق و ژرف اندیشی همیشه درآمیخته بوده است. به قول سعدی میگوید: خدایا به حق بنی فاطمه/ که بر قولم ایمان کنم خاتمه.
اگر شما آثار شاعران برجسته زبان و ادب فارسی را نگاه کنید یکی از جنبه هایی که خیلی ارزش معرفتی، عمیق و ژرف کاوانه ای دارد همین عشق به ارکان اسلام، به حضرت پیامبر اکرم(ص) و خاندان نبوت و عصمت است و طبعا اینها بسیار مؤثر بوده تا زبان سعدی شیواتر و دلنشینتر شود. کار مهم سعدی این است که این مجموعه را با یک بیان شاعرانه، عاطفی و معرفتی وصف میکند که تمام اینها باعث میشود سخن او بر دل و جان آدمی بنشیند.
وی در آخر افزود: اگر بخواهیم آثار سعدی را برای دنیای امروز استفاده کنیم به تعبیری باید به سعدی بازگردیم، باید به ارزشهای معنوی و تجربهها انسانی سعدی توجه کنیم تا به آن مهره گمشده معنویت در دنیای امروز دست پیدا کنیم.
به این مناسبت دکتر «محمود فضیلت» استاد گروه ادبیات فارسی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری رضوی گفت: اشعار و آثار سعدی از جهات مختلف نه تنها تأمل و اندیشه و اخساس ایرانیان بلکه جهانیان را برانگیخته است. یکی از ویژگی های سخن سعدی داستان های اوست بنده مقاله ای نیز راجع به این موضوع نوشته ام که به زودی منتشر خواهد شد و در آن به سبک شخصی و اختصاصی سعدی و اینکه این سبک متأثر از روشی بدیع است که او در داستانپردازی آن را مورد استفاده قرار میدهد پرداخته ام. اگر از نظر محتوایی بررسی کنیم میبینیم که سعدی در واقع جهانگرد بوده، شهرها و فرهنگ های مختلف را دیده و با مردم آن آشنا شده است.
وی افزود: هنگام بررسی آثار سعدی می بینیم که او دو رویکرد مهم را در پیش گرفته؛ یکی رویکرد حکیمانه که در داستان پردازیها، حکایات و خصوصا در گلستان و بوستان نیز به چشم میخورد. بر این اساس میتوان گفت به سبب روح حساسی که سعدی داشته؛ در داستانهایش به مطالب و نکاتی پرداخته که بسیاری از افراد به سادگی از کنارش گذشتهاند اما ریشه آن مسائل و مطالب، نهاد انسان و روح و روان آدمیان است که سعدی به آنها توجه کرده و درباره آنها سخن میگوید. به نظر من بسیاری از این داستانها تا ابد میتواند مورد استفاده قرار بگیرد چون این داستانها، داستان خطاهای انسان و یا تفکراتی است که به سراغ او می آیند و اخلاق و زندگی او را شکل می دهند.
دوم اینکه سعدی در غزلیات خود به معنای واقعی کلمه، انسانی بسیار شیفته با جانی شیفته است که بسیار به جهان عاشقانه نگاه میکند و کسی است که به شدت متأثر از خلقت است و تمامی این پدیدههای هستی در نظر او جلوه ای است از جمال حضرت حق. این غزلیات سعدی است که ما را به خدا شناسی سوق می دهد
البته وزن سعدی در سرودن غزلیاتش بیشتر جنبه عاشقانه دارد عاشقانه ای که متصل به آفرینش و خالق هستی است. البته سعدی تلاش می کند از افراط و تفریط پرهیز کند مثلا در آن شعر مشهورش که میگوید:
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرقفام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بتپرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
از دیدگاه سعدی بت فقط آن بت های صدر اسلام یا ما قبل آن نیست هر پدیده ای اگر به شکل کنترل شده و هدایت شده مورد استفاده قرار نگیرد ممکن است مصداق این بت شود و به همین اعتبار است که سعدی چه در داستان ها چه در غزلیاتش همیشه عقل و خرد را با خود همراه داشته باشد.
یکی دیگر از ویژگی های سعدی سبک خاصی است که وی در داستان پردازی به کار میگیرد و آن این است که در داستان های خود شخصیت های منفی را از خودش میداند و هنگامی که میخواهد یک شخصیت منفی که دچار خطا است و دچار افراط و تفریط است را شرح دهد به خود اشاره میکند و این ویژگی در هیچ یک از آثار زبان فارسی به چشم نمی خورد برای مثال آنجایی که در گلستان میگوید یاد دارم که در ایّام طفولیّت متعبّد و شب خیز بودم و سپس اشاره به خطاهای کودکی خود میکند. وی با این روش میخواهد هم خواننده را از لحاظ سطح فهم با خود همراه کند و هم آن نکته معرفتی و اخلاقی که میخواهد بیان کند بدین سبک، دلنشین تر کند که بر دل و جان خواننده اثر بگذارد و این کار مهمی است که وی انجام داده است.
بنابراین ما سعدی را انسانی جامع و شاعری کامل میدانیم، هم در حوزه حکایت نویسی و هم در حوزه شعر و شاعری. میتوان گفت که این ویزگی سعدی، جهان را تسخیر کرده و به همین دلیل است بسیاری از شاعران و نویسندگان مغرب زمین تحت تاثیر شخصیت ادبی سعدی قرار گرفته اند.
وی در پاسخ به سوال ما مبنی بر اینکه باور به آموزه های دینی و عشق به اهل بیت(ع) چقدر در مانایی و ماندگاری شعر و ادب سعدی تأثیرگذار بوده، تأکید کرد: اساسا عشق به اهل بیت(ع) با مسلمانی، معرفت، اخلاق و ژرف اندیشی همیشه درآمیخته بوده است. به قول سعدی میگوید: خدایا به حق بنی فاطمه/ که بر قولم ایمان کنم خاتمه.
اگر شما آثار شاعران برجسته زبان و ادب فارسی را نگاه کنید یکی از جنبه هایی که خیلی ارزش معرفتی، عمیق و ژرف کاوانه ای دارد همین عشق به ارکان اسلام، به حضرت پیامبر اکرم(ص) و خاندان نبوت و عصمت است و طبعا اینها بسیار مؤثر بوده تا زبان سعدی شیواتر و دلنشینتر شود. کار مهم سعدی این است که این مجموعه را با یک بیان شاعرانه، عاطفی و معرفتی وصف میکند که تمام اینها باعث میشود سخن او بر دل و جان آدمی بنشیند.
وی در آخر افزود: اگر بخواهیم آثار سعدی را برای دنیای امروز استفاده کنیم به تعبیری باید به سعدی بازگردیم، باید به ارزشهای معنوی و تجربهها انسانی سعدی توجه کنیم تا به آن مهره گمشده معنویت در دنیای امروز دست پیدا کنیم.