خبرگزاری رضوی به مناسبت ولادت امیرالمومنین (ع) گزارش می دهد؛
روز پدران شهید آسمانی
خبرگزاری رضوی- زهرا رفعتی؛ روز پدر است و در کنار تبریک و تهنیت های متفاوت اینبار کمی متفاوت عمل کنیم و از پدرانی یاد کنیم که نه تنها برای حفظ امنیت و آرامش فرزندشان که برای یک ملت از جان خود گذشتند. در این گزارش به معرفی چند شهیدی که پدر بودند بپردازیم و قسمتی از وصیت نامه آنها را باهم مرور کنیم؛
شهید مصطفی عارفی
مصطفی عارفی متولد ۱۵ دی ماه سال ۵۹ در تربت جام است که تقریبا ۴ سال پیش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
او تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و سپس به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و در هنگ مرزی تایباد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمود.
در نهایت وی در پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه تدمر سوریه در دفاع از حریم حرم به فیض شهادت نایل شد و پیکر مطهرش در قطعه شهدای مدافع حرم بهشت رضا(علیه السلام) در مشهد مقدس آرام گرفت.
قسمتی از وصیت نامه شهید عارفی"
اینجانب مصطفی عارفی فرزند عبدالعلی پس از اقرار به یگانگی خداوند و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم، در کمال صحت و سلامت و اختیار به موارد ذیل وصیت میکنم. وصیتنامههای دیگر قبل از این تاریخ از درجهی اعتبار ساقط میباشد.
1. قیم اطفالم، همسرم زینب عارفی فرزند غلام محمد را قرار میدهم.
2. وصی بنده نیز همسرم زینب عارفی فرزند غلام محمد قرار میدهم.
3. فهرست اموال: منزلی (خانه) که در آن زندگی میکردهام، به فرموده پدر از سهمالارث خودش میباشد که لطف فرمودهاند و در زمان حیات خود به بنده واگذار نمودهاند. انتظار دارم بعد از فوت اینجانب نیز بر اساس عهد پدرم این قسمت از منزل برای همسر و فرزندانم بماند. یک عدد خودروی تویوتا کرییدا مدل 92 میلادی
از پدر عزیزم حلالیت میطلبم. در طول زندگیام نتوانستم ذرهای از زحمات صادقانهاش را جبران کنم. امید دارم خداوند در آخرت اجر زحمات پدرانه ایشان را بدهد."
شهید محسن حججی
محسن حججی در سال ۱۳۷۰ در شهر نجفآباد اصفهان به دنیا آمد و از جمله رزمندگان دلاور مدافع حرم بود که در خاک سوریه به شهادت رسید.
داعش چندی پس از انتشار فیلمی که ادعای به اسارت درآوردن محسن حججی را داشت، اعلام کرد که وی را کشتهاند. او دهمین عضو از «لشکر زرهی ۸ نجف اشرف» بود که طی جنگ در خاک سوریه کشته شد. او پیش از اسارت از ناحیهٔ پهلو زخمی شده بود و طی دو روز اسارت توسط نیروهای داعش در مناطق تحت کنترل آنها چرخانده شده بود. وی یک فرزند پسر داشت.
قسمتی از وصیت نامه شهید از این قرار است؛ "برای بانوی صبر السلامای بانوی سلطان عشق السلامای بانوی صبر دمشق زینب دنیا و عقبی علی شرح مدح لافتی الا علی در مسیر شام غوغا کرده ایی شهر را آشوب برپا کرده ایی خطبه خواندی از غریبی حسین زنده کردی کربلا در عالمین گر نبودی کربلایی هم نبود گریه و شور و نوایی هم نبود رنجهایی ست فراوان دیده ایی خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی دیده بودی، حلق و چشم و حرمله گریه کردی پا به پای قافله بسم الله النور ... صلی الله علیک یا اماه یا فاطمه الزهرا "سلام علیک" و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جدیده عالم دوام ما ... چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیکتر میشوم قلبم بی تابتر میشود ... نمیدانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم ... نمیدانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم ... به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم مینویسم ... نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند ... نمیدانم چه چیزهایی عامل آن شد ... بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است ... عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام ... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه بندگی میرسم ... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم، اما نمیدانم که چقدر توانسته ام موفق باشم ... چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده بد پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند ... که اگر این چنین شد؛ الحمدالله رب العالمین ... اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید."
شهید مصطفی احمدی روشن
مصطفی احمدی روشن در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ به دنیا آمد.
در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می شود.
از بسیجیان فعال بود و در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.
ولایت مدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق تهران بود.
در سال ۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد.
شهید احمدی روشن، عضو هیئت مدیره یکی از شرکت های تأمین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت.
هنگام شهادت، معاون بازرگانی سایت نطنز بود.
شهید احمدی روشن، صبح چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۹۰، بر اثر انفجار بمبی مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی، ابتدای خیابان گل نبی تهران، به دست عوامل استکبار به شهادت رسید.
از شهید روشن، فرزندی به نام «علی» به یادگار مانده است.
فرازی بر وصیت نامه شهید " سلام و درود خداوند بر ارواح پاک حضرت محمد (ص) و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقای عالم حضرت بقیهالله(عج)؛ شهادت میدهم که خداوند یگانه است و محمد(ص) خاتم رسولان و برترین بنده خداست و امیر المومنین علی مرتضی(ع) برادر و وصی او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قیامت امامت در خاندان پاک محمد (ص) قرار دارد و لاغیر "و رضیت بذلک".
خداوندا دو چیز را لااقل از اختیار انسان خارج کردی و آن اولی مرگ و دومی تولد است که انسان به اندازه ذرهای در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتی هستم که حرکت میکنند.
در میان این موجودات مرا انسان خلق کردی و در میان انسانها مرا عاقل خلق کردی و در میان عاقلها مرا یکتاپرست خلق کردی، در میان یکتاپرستان مرا مسلمان آفریدی و در میان مسلمانان شیعه و در میان شیعیان شیعهی اثنی عشری آفریدی و ای کاش در میان این شیعهها مرا از ذریهی زهرا خلق میکردی و در میان آنها از جمله کسانی بودم که مادر و پدرم هر دو سید میبودند.
خداوندا باز هم بگویم به من چه دادی؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسیحی و بچه یهودی و آن کافر چه فرقی داشتم...، خدایا چه دادی که شکرش را بهجا آوردم؟
و شاید «علی جان»!
به یمن والدینی خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفریدند
خدایا!
بهشت را بهشتهام/ بهشت من علی بود
خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی جان من در بدنم نباشد. خدایا حال میدانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمیتوان به هیچکس گفت؛ خدایا جان آن امام زمان را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول 1400 سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟!"
شهید مصطفی عارفی
مصطفی عارفی متولد ۱۵ دی ماه سال ۵۹ در تربت جام است که تقریبا ۴ سال پیش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
او تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و سپس به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و در هنگ مرزی تایباد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمود.
در نهایت وی در پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه تدمر سوریه در دفاع از حریم حرم به فیض شهادت نایل شد و پیکر مطهرش در قطعه شهدای مدافع حرم بهشت رضا(علیه السلام) در مشهد مقدس آرام گرفت.
قسمتی از وصیت نامه شهید عارفی"
اینجانب مصطفی عارفی فرزند عبدالعلی پس از اقرار به یگانگی خداوند و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم، در کمال صحت و سلامت و اختیار به موارد ذیل وصیت میکنم. وصیتنامههای دیگر قبل از این تاریخ از درجهی اعتبار ساقط میباشد.
1. قیم اطفالم، همسرم زینب عارفی فرزند غلام محمد را قرار میدهم.
2. وصی بنده نیز همسرم زینب عارفی فرزند غلام محمد قرار میدهم.
3. فهرست اموال: منزلی (خانه) که در آن زندگی میکردهام، به فرموده پدر از سهمالارث خودش میباشد که لطف فرمودهاند و در زمان حیات خود به بنده واگذار نمودهاند. انتظار دارم بعد از فوت اینجانب نیز بر اساس عهد پدرم این قسمت از منزل برای همسر و فرزندانم بماند. یک عدد خودروی تویوتا کرییدا مدل 92 میلادی
از پدر عزیزم حلالیت میطلبم. در طول زندگیام نتوانستم ذرهای از زحمات صادقانهاش را جبران کنم. امید دارم خداوند در آخرت اجر زحمات پدرانه ایشان را بدهد."
شهید محسن حججی
محسن حججی در سال ۱۳۷۰ در شهر نجفآباد اصفهان به دنیا آمد و از جمله رزمندگان دلاور مدافع حرم بود که در خاک سوریه به شهادت رسید.
داعش چندی پس از انتشار فیلمی که ادعای به اسارت درآوردن محسن حججی را داشت، اعلام کرد که وی را کشتهاند. او دهمین عضو از «لشکر زرهی ۸ نجف اشرف» بود که طی جنگ در خاک سوریه کشته شد. او پیش از اسارت از ناحیهٔ پهلو زخمی شده بود و طی دو روز اسارت توسط نیروهای داعش در مناطق تحت کنترل آنها چرخانده شده بود. وی یک فرزند پسر داشت.
قسمتی از وصیت نامه شهید از این قرار است؛ "برای بانوی صبر السلامای بانوی سلطان عشق السلامای بانوی صبر دمشق زینب دنیا و عقبی علی شرح مدح لافتی الا علی در مسیر شام غوغا کرده ایی شهر را آشوب برپا کرده ایی خطبه خواندی از غریبی حسین زنده کردی کربلا در عالمین گر نبودی کربلایی هم نبود گریه و شور و نوایی هم نبود رنجهایی ست فراوان دیده ایی خیمه ها، غارت، سواران دیده ایی دیده بودی، حلق و چشم و حرمله گریه کردی پا به پای قافله بسم الله النور ... صلی الله علیک یا اماه یا فاطمه الزهرا "سلام علیک" و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جدیده عالم دوام ما ... چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیکتر میشوم قلبم بی تابتر میشود ... نمیدانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم ... نمیدانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم ... به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم مینویسم ... نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند ... نمیدانم چه چیزهایی عامل آن شد ... بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است ... عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام ... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه بندگی میرسم ... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم، اما نمیدانم که چقدر توانسته ام موفق باشم ... چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده بد پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند ... که اگر این چنین شد؛ الحمدالله رب العالمین ... اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید."
شهید مصطفی احمدی روشن
مصطفی احمدی روشن در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ به دنیا آمد.
در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می شود.
از بسیجیان فعال بود و در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.
ولایت مدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق تهران بود.
در سال ۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد.
شهید احمدی روشن، عضو هیئت مدیره یکی از شرکت های تأمین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت.
هنگام شهادت، معاون بازرگانی سایت نطنز بود.
شهید احمدی روشن، صبح چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۹۰، بر اثر انفجار بمبی مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی، ابتدای خیابان گل نبی تهران، به دست عوامل استکبار به شهادت رسید.
از شهید روشن، فرزندی به نام «علی» به یادگار مانده است.
فرازی بر وصیت نامه شهید " سلام و درود خداوند بر ارواح پاک حضرت محمد (ص) و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقای عالم حضرت بقیهالله(عج)؛ شهادت میدهم که خداوند یگانه است و محمد(ص) خاتم رسولان و برترین بنده خداست و امیر المومنین علی مرتضی(ع) برادر و وصی او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قیامت امامت در خاندان پاک محمد (ص) قرار دارد و لاغیر "و رضیت بذلک".
خداوندا دو چیز را لااقل از اختیار انسان خارج کردی و آن اولی مرگ و دومی تولد است که انسان به اندازه ذرهای در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتی هستم که حرکت میکنند.
در میان این موجودات مرا انسان خلق کردی و در میان انسانها مرا عاقل خلق کردی و در میان عاقلها مرا یکتاپرست خلق کردی، در میان یکتاپرستان مرا مسلمان آفریدی و در میان مسلمانان شیعه و در میان شیعیان شیعهی اثنی عشری آفریدی و ای کاش در میان این شیعهها مرا از ذریهی زهرا خلق میکردی و در میان آنها از جمله کسانی بودم که مادر و پدرم هر دو سید میبودند.
خداوندا باز هم بگویم به من چه دادی؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسیحی و بچه یهودی و آن کافر چه فرقی داشتم...، خدایا چه دادی که شکرش را بهجا آوردم؟
و شاید «علی جان»!
به یمن والدینی خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفریدند
خدایا!
بهشت را بهشتهام/ بهشت من علی بود
خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی جان من در بدنم نباشد. خدایا حال میدانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمیتوان به هیچکس گفت؛ خدایا جان آن امام زمان را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول 1400 سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟!"