پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی بررسی کرد:
آیا «تمدن نوین اسلامی» تماماً ایرانی خواهد بود؟
به گزارش خبرگزاری رضوی حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در نشست «چیستی تمدن نوین اسلامی و درنگی درباره چگونگی پیوند آن با مهدویت» گفت: درباره چیستی تمدن نوین اسلامی باید بگویم که تعریف بنده، با تعریفم از مطلقِ تمدن ارتباط دارد که طبیعتاً فرصت توضیح مولفههای آن نیست اما اجمالاً بنده تمدن اسلامی را برآیند سرمایهها و دستاوردهای سخت و نرم سرزمینهای گسترده مسلماننشین، به علاوه مسلمانان پراکنده در دیگر سرزمینها میدانم که متأثر از خوانشهای نو از تمدن اسلامی پس از خروج از انفعال در مقابل تمدن غرب شکل میگیرد و پیش بینی میشود در دو سه قرن آینده به یکی از تمدنهای برتر تبدیل شود.
وی در ادامه افزود: سرزمینهای گسترده مسلماننشین، اشاره به قیدِ زمین و جغرافیا در تمدن اسلامی دارد لذا در تمدن اسلامی صرفا نمیتوانیم به سرزمینهای اسلامی بسنده کنیم چراکه مسلمانی که در سرزمین آمریکا زندگی میکند و میتواند دستاوردی برای تمدن اسلامی داشته باشد باید مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر اندیشه اسلامی، موتور محرک تمدن نوین اسلامی است. یکی از تفاوتهای تمدن نوین با دیگر تمدنها این است که جوهره تمدن غرب، توانایی زایش تمدن جدید را ندارد اما فکر و اندیشه اسلامی اثبات کرده چنین توانایی را دارد.
الویری تصریح کرد: نکته مهم در تمدن اسلامی، تاریخیت آن است. بسیاری از تمدنها، بعد از تحقق مورد بررسی قرار میگیرند اما ما قبل از شکلگیری تمدن نوین اسلامی در حال بررسی و ملاحظات آن هستیم. نکته دیگر این است که این تمدن صرفا با ایران گره نخورده و ایرانیِ محض نیست هرچند ایرانیت را در آن کنار نمیگذاریم اما ایرانیپنداری، نگاهی تقلیلگرایانه به تمدن نوین اسلامی است چراکه تمدن اسلامی ذاتاً همگرا است و ارتباطی با واگرایی ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: در مورد مراحل پنچگانه مورد نظر رهبر معظم انقلاب نیز چنین برداشتی میشود که همه آنها مربوط به ایران هستند. اما این تمدن وقتی شکل میگیرد که دیگر سرزمینها را هم زیر چتر خود قرار دهد بنابراین باید به شکل بنیادی توجه داشت که این تمدن نوین اسلامی، یکسره ایرانی نیست. نکته دیگر این است که این تمدن، متأثر از خوانشهای نو از اندیشه اسلامی است که منحصر به خوانش از مکتب اهل بیت(ع) نیست. درست است که ما شیعیان خوانشی نو از اندیشه اهل بیت(ع) داریم اما تمدن نوین اسلامی تکخوانشی نیست.
وی یادآور شد: ما شهروندان نظام جمهوری اسلامی ایران و پیروان مکتب اهل بیت(ع) یکی از نقشآفرینان عرصه تمدن نوین اسلامی هستیم. در اینجا باید دو نکته را درباره مهدویت در نظر داشته باشیم. اول اینکه ما به عنوان یکی از نقشآفرینان تمدن نوین اسلامی، اندیشهها و باورهایی داریم اما باید به عنوان کارگردان باشیم نه بازیگر؛ چراکه الان تبدیل به بازیگر شدهایم و اگر این رویه ادامه پیدا کند ممکن است تبدیل به تماشاگر شویم به این علت که سایر کشورهای اسلامی هرکدام راهی را در پیش گرفتهاند و لزوما مهدویت را به مانند ما قرار ندارند و نباید انتظار داشته باشیم در این زمینه برای ما سر تعظیم فرود بیاورند چراکه نوع اعتقاد آنها با اعتقاد ما فرق دارد.
حجتالاسلام الویری تصریح کرد: نکته دوم این است که باید تمدن نوین اسلامی را به گونهای با مهدویت و ظهور حضرت مهدی(عج) گره بزنیم و بگوییم زمانی این تمدن تحقق پیدا میکند که تمام آموزههای مهدوی محقق شده باشد. البته گره زدن بدین شکل که بگوییم اینها همسان هستند دو اشکال دارد؛ اول اینکه نوعی تعیین زمان برای ظهور است و از سوی دیگر تمدن پدیدهای اجتماعی است و در برابر سنتهای الهی و قوانین تاریخی، خاضع و تابع است لذا نمیتوانیم بگوییم که میخواهیم تمدنی درست کنیم که این سنتها در آن صدق نمیکند. لذا به اعتقاد بنده، باید آموزههای مهدویت را در تمدن نوین اسلامی به مثابه ستاره راهنما در نظر بگیریم.
منبع: ایکنا
وی در ادامه افزود: سرزمینهای گسترده مسلماننشین، اشاره به قیدِ زمین و جغرافیا در تمدن اسلامی دارد لذا در تمدن اسلامی صرفا نمیتوانیم به سرزمینهای اسلامی بسنده کنیم چراکه مسلمانی که در سرزمین آمریکا زندگی میکند و میتواند دستاوردی برای تمدن اسلامی داشته باشد باید مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر اندیشه اسلامی، موتور محرک تمدن نوین اسلامی است. یکی از تفاوتهای تمدن نوین با دیگر تمدنها این است که جوهره تمدن غرب، توانایی زایش تمدن جدید را ندارد اما فکر و اندیشه اسلامی اثبات کرده چنین توانایی را دارد.
الویری تصریح کرد: نکته مهم در تمدن اسلامی، تاریخیت آن است. بسیاری از تمدنها، بعد از تحقق مورد بررسی قرار میگیرند اما ما قبل از شکلگیری تمدن نوین اسلامی در حال بررسی و ملاحظات آن هستیم. نکته دیگر این است که این تمدن صرفا با ایران گره نخورده و ایرانیِ محض نیست هرچند ایرانیت را در آن کنار نمیگذاریم اما ایرانیپنداری، نگاهی تقلیلگرایانه به تمدن نوین اسلامی است چراکه تمدن اسلامی ذاتاً همگرا است و ارتباطی با واگرایی ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: در مورد مراحل پنچگانه مورد نظر رهبر معظم انقلاب نیز چنین برداشتی میشود که همه آنها مربوط به ایران هستند. اما این تمدن وقتی شکل میگیرد که دیگر سرزمینها را هم زیر چتر خود قرار دهد بنابراین باید به شکل بنیادی توجه داشت که این تمدن نوین اسلامی، یکسره ایرانی نیست. نکته دیگر این است که این تمدن، متأثر از خوانشهای نو از اندیشه اسلامی است که منحصر به خوانش از مکتب اهل بیت(ع) نیست. درست است که ما شیعیان خوانشی نو از اندیشه اهل بیت(ع) داریم اما تمدن نوین اسلامی تکخوانشی نیست.
وی یادآور شد: ما شهروندان نظام جمهوری اسلامی ایران و پیروان مکتب اهل بیت(ع) یکی از نقشآفرینان عرصه تمدن نوین اسلامی هستیم. در اینجا باید دو نکته را درباره مهدویت در نظر داشته باشیم. اول اینکه ما به عنوان یکی از نقشآفرینان تمدن نوین اسلامی، اندیشهها و باورهایی داریم اما باید به عنوان کارگردان باشیم نه بازیگر؛ چراکه الان تبدیل به بازیگر شدهایم و اگر این رویه ادامه پیدا کند ممکن است تبدیل به تماشاگر شویم به این علت که سایر کشورهای اسلامی هرکدام راهی را در پیش گرفتهاند و لزوما مهدویت را به مانند ما قرار ندارند و نباید انتظار داشته باشیم در این زمینه برای ما سر تعظیم فرود بیاورند چراکه نوع اعتقاد آنها با اعتقاد ما فرق دارد.
حجتالاسلام الویری تصریح کرد: نکته دوم این است که باید تمدن نوین اسلامی را به گونهای با مهدویت و ظهور حضرت مهدی(عج) گره بزنیم و بگوییم زمانی این تمدن تحقق پیدا میکند که تمام آموزههای مهدوی محقق شده باشد. البته گره زدن بدین شکل که بگوییم اینها همسان هستند دو اشکال دارد؛ اول اینکه نوعی تعیین زمان برای ظهور است و از سوی دیگر تمدن پدیدهای اجتماعی است و در برابر سنتهای الهی و قوانین تاریخی، خاضع و تابع است لذا نمیتوانیم بگوییم که میخواهیم تمدنی درست کنیم که این سنتها در آن صدق نمیکند. لذا به اعتقاد بنده، باید آموزههای مهدویت را در تمدن نوین اسلامی به مثابه ستاره راهنما در نظر بگیریم.
منبع: ایکنا