یادداشت/ علی(ع)؛ دل بیقرار تاریخ
علی(ع) ترجمان تام و تمام یک دل بیقرار است در افق عدالت؛ تمامت حقیقت، روح حماسه، تبلور بشکوه پارساریی، تندیس عدالت و تکثیر آیهها و جلوههای پرشمار آسمانی است.
او تعبیر بلند پیدا و پنهان همه حقیقت و زیباییهای مشهور و مستور است و تفسیر روشنایی و سرشارترین تغزل.
علی یک بینهایت در امتداد تاریخ است. او روایت رازمندانهای است که فقط خالقش میتواند از جانش رمزگشایی کند. علی دل بیقرار تاریخ است در ستاندن حق مظلومان و دادخواهان از دادگران و شکمبارگان، و پر تپشترین و پرخروشترین حنجره زخمی تنها مانده که برای صیانت از دین محمد، دردهای پرشماری را بر شانههای متبرک و زخمی خود میهمان ساخته بود. قلب فراخ او مصداق «اللهم اوسع قلبی» است. سینه سینایی علی، هزاران هزار راز مکتوم و مکنون را با خود داشت و دل بیقرارش، هزاران جراحت که احساس تاریخ را برای همیشه مجروح خواهد داشت.
اوج حکمت، شراره عشق و فرزانگی به تمامی، جان علی را پر از تموج احساس و تماشایی کرده بود؛ این تموج احساس در مکالمه با ملکوت، اوج حکمت، فرزانگی، دانشوری، اندیشهورزی و... ترکیبی تماشایی و بلند بالا ایجاد کرده بود.
در صحن وسیع نگاه علی، میتوان شراره عشق و زیباترین نیایشها با معبود، اوج حکمت و اندیشه و طنین عدالت و تصویر سرخ درد را دید و نیز زخم نامردمیها و ناسپاسیها را، همانند استخوان خلیده در گلو و خار در چشم و بغض سنگین را میشد و میشود یکجا به تماشا نشست.
او تعبیر بلند پیدا و پنهان همه حقیقت و زیباییهای مشهور و مستور است و تفسیر روشنایی و سرشارترین تغزل.
علی یک بینهایت در امتداد تاریخ است. او روایت رازمندانهای است که فقط خالقش میتواند از جانش رمزگشایی کند. علی دل بیقرار تاریخ است در ستاندن حق مظلومان و دادخواهان از دادگران و شکمبارگان، و پر تپشترین و پرخروشترین حنجره زخمی تنها مانده که برای صیانت از دین محمد، دردهای پرشماری را بر شانههای متبرک و زخمی خود میهمان ساخته بود. قلب فراخ او مصداق «اللهم اوسع قلبی» است. سینه سینایی علی، هزاران هزار راز مکتوم و مکنون را با خود داشت و دل بیقرارش، هزاران جراحت که احساس تاریخ را برای همیشه مجروح خواهد داشت.
اوج حکمت، شراره عشق و فرزانگی به تمامی، جان علی را پر از تموج احساس و تماشایی کرده بود؛ این تموج احساس در مکالمه با ملکوت، اوج حکمت، فرزانگی، دانشوری، اندیشهورزی و... ترکیبی تماشایی و بلند بالا ایجاد کرده بود.
در صحن وسیع نگاه علی، میتوان شراره عشق و زیباترین نیایشها با معبود، اوج حکمت و اندیشه و طنین عدالت و تصویر سرخ درد را دید و نیز زخم نامردمیها و ناسپاسیها را، همانند استخوان خلیده در گلو و خار در چشم و بغض سنگین را میشد و میشود یکجا به تماشا نشست.