مصاحبه با رزمنده مجروح دفاع مقدس؛
حالم خیلی خوبه!
متن شعری که رزمنده در فیلم، برای امروز ما می خواند:
او در خط مقدم و باکش ز تیر نیست
این پشت جبهه بنالد پنیر نیست
او قامتش ز بار غم عشق خم شده
این گریه میکند که چرا گوشت کم شده
او با ملک به طارم اعلی پریده است
این بهر تخم مرغ گریبان دریده است
او سینه اش شکافته از کین دشمن است
این با دلی کباب شده فکر روغن است
او عاشقانه بانگ برآرد خطر کجاست؟
این میزند به سینه که قند و شکر کجاست...!
او جبهه را چو کعبه حاجات میکند
این در صف پیاز مناجات میکند
او تیغ گرم در صف پیکار میکشد
این آه سرد باده و سیگار میکشد
او با خدا در آتش و خون حال میکند
این حال با حواله ی یخچال میکند...
او در خط مقدم و باکش ز تیر نیست
این پشت جبهه بنالد پنیر نیست
او قامتش ز بار غم عشق خم شده
این گریه میکند که چرا گوشت کم شده
او با ملک به طارم اعلی پریده است
این بهر تخم مرغ گریبان دریده است
او سینه اش شکافته از کین دشمن است
این با دلی کباب شده فکر روغن است
او عاشقانه بانگ برآرد خطر کجاست؟
این میزند به سینه که قند و شکر کجاست...!
او جبهه را چو کعبه حاجات میکند
این در صف پیاز مناجات میکند
او تیغ گرم در صف پیکار میکشد
این آه سرد باده و سیگار میکشد
او با خدا در آتش و خون حال میکند
این حال با حواله ی یخچال میکند...