عتبات مقدسه چگونه می توانند همگرایی در جهان اسلام را فراهم کنند؟
دکتر هادی غیاثی پژوهشگر معارف رضوی در پژوهشی با عنوان «ابعاد همگرایی عتبات مقدسه به مثابه سازمانهای شیعی متولی زیارت»، به بررسی بُعد معنوی زیارت و چگونگی پیوند آن با بُعد تمدنی و فرهنگی در بستر زیارت پرداخته و معتقد است: «تنسیق» و «همگرایی» تمدنی در بستر زیارت، آرمان «توحید» را از طریق ایده «وحدت» جهان اسلام که مقولهای ایدئولوژیک است با تأکید بر «تقریب» مذاهب و «تعایش» و همزیستی میانفرهنگی عامه مردم با همگرایی سازمان های شیعی متولی زیارت پیگیری میکند.
به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، توجه به ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی زیارت و باور به تأثیر و نقش مؤثر نهادهای مرتبط به آن، از مسائل مغفول در حوزه پژوهشهای زیارت است. اما اهمیت این مسأله امروزه بیشتر احساس میشود چرا که از سویی آتش تفرقه در بوستان امت اسلامی شعله ور است و از سویی پیوسته مسلمانان بیشتری به جمع زوار اماکن مقدسه میپیوندند.
هادی غیاثی، دانشجوی دکترای فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام، پژوهشی را با این موضوع و با عنوان «ابعاد همگرایی عتبات مقدسه به مثابه سازمانهای شیعی متولی زیارت» تهیه کرده است. بنیاد بین المللی امام رضا علیه السلام، این پژوهش را در آخرین شماره فصلنامه علمی «فرهنگ رضوی»، شماره 27 و در 27 صفحه منتشر کرده است که در این گزارش به بررسی آن می پردازیم.
مفهوم زیارت، در فرهنگ گذشته تاریخی و فرهنگ کنونی، مفهومی فراتر از مسافرت و گردشگری و توریسم غربی تلقی میشود. نویسنده این مقاله به ویژگیها و امتیازات زیارت توجه نظر دارد و میگوید: «بنا بر مبانی گردشگری فرهنگی در اسلام، این پدیده بستر ماتحان الهی و حرکتی عبرتآموز وباطنگراست که بیش از هرچیز وجهی شناختی دارد و بر معرفت فرهنگی انسان میافزاید.»
با این حال در آموزههای دینی و در فرهنگ تاریخ شیعه، مقصود ضمنی و گاه قصد اصلی زیارت همین همبستگیها و فرهنگسازی و حتی ایدئولوژی و جبههگیری بوده است. غیاثی در این جستار به این مقاصد توجه کرده است. وی حتی ظهور فرهنگ و تمدن در قالب زیارت را تنها یک امر «برآمده» و جبری و منفعل نمیداند و نقش رویکردهای هوشمند و سازمانهای مربوط را در ایجاد آن مؤثر میداند.
در میان انواع زیارت، نگاه ویژه نویسنده بر زیارت اربعین عراق است. البته نگاه او ناظر به فرهنگ تمام جوامع مسلمان است و بر همراه کردن اهل سنت نیز اصرار دارد. در یک عبارت جامع، بُعد معنوی زیارت را در پیوند با مقصود تمدن سازی درآمیخته است و میگوید: ««تنسیق» و «همگرایی» تمدنی در بستر زیارت آرمان «توحید» را از طریق ایده «وحدت» جهان اسلام که مقوله ای ایدئولوژیک است با تأکید بر «تقریب» مذاهب و «تعایش» و همزیستی میانفرهنگی عامه مردم با همگرایی سازمان های شیعی متولی زیارت پیگیری میکند.»
نویسنده تحقیق خود را با نگاهی به ظرفیتهای عتبات ایران و عراق و عربستان و سوریه و بوسیله مصاحبه با کارشناسان مختلف تنظیم کرده است. وی در یک بخش مجزا روش خود را توضیح میدهد. اساس روش او، مطالعه اسنادی و مصاحبه عمیق بوده و برای انجام تحلیل و تحقیق بر روی دادهها، روش توصیفی و تحلیل مضمون را پیش گرفته است.
یکی از جذابیتهای این جستار، تازگی توجه به نقش عتبات برای فرهنگسازی در بستر زیارت است. غیاثی شش کتاب و مقاله را به عنوان پیشینه موضوع ذکر میکند، اما وجه بدیع و جدید بودن کار خود را پرداخت به «ابعاد همگرایی عتبات مقدسه به عنوان نهاد و سازمان در بستر زیارت» معرفی کرده است. وی در میانه مقاله آورده است: «عتبات مقدسه، به عنوان نهادهایی که همواره محل رجوع مردم جهت اهدای نذورات و اوقاف بوده و از طریق تجمیع سرمایهها و انفاقهای مردمی و استفاده از آنها در جهت امور خیریه و رفع مشکلات اقتصادی جامعه فعالیت میکردهاند، از مهمترین نهادها و سازمانهای فعال در بخش غیرانتفاعی اقتصاد محسوب میشوند.»
کشف 58 مضمون اولیه، 18 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده مربوط به همگرایی عتبات مقدسه نتیجه گردآوری و تحلیل اطلاعات غیاثی در این مقاله بوده است. بدنه مقاله را توضیح همین شش مضمون تشکیل میدهد. مزیتها، مبانی، زمینهها، موانع، پیامدها و راهبردها، شش مضمونی است که غیاثی برای همگرایی سازمانی عتبات مقدسه آورده است.
شش مضمون اصلی پژوهش:
نویسنده در توضیح مضمون اول، یعنی زمینهها، تنها به برشماری زمینههای همگرایی عتبات و توضیح مختصر اکتفا کرده است. در قسمت زمینهها به ظرفیت های همکاری و تعامل سازمان های عتبات مانند منابع، مساعدت ساختاری محیط و نفوذ پذیری مرز اشاره شده است.
وی، در توضیح مزیتها به مواردی مانند مردمی بودن، فرامرزی بودن، پشتوانه مالی همیشگی داشتن، معنویت محوری، اهداف و مبانی منطقی و تنوع فرهنگی زوار اشاره میکند. او با شرحی کوتاه، از این بخش نیز گذر کرده است.
غیاثی در بخش بعدی، موانع همگرایی را از موضوعات و مواضع مختلفی برشمرده است که بر زائر و زیارت اثر دارند. موانع درون سازمانهای عتبات، موانع دینی و فرقهای، موانع سیاسی و موانع اقتصادی از جمله آنها است. نویسنده در قسمتی از توضیح این مضمون نکته جالبی آورده است: «... از طرفی، عدم دانش سیاستگذاری متناسب با فرایند همگرایی عتبات مقدسه در فضای جهانیشدن نیز میتواند مشکلات و موانع فراوانی را پیش روی متولیان عتبات مقدسه در امر قانونگذاری قرار دهد. با گسترش یافتن دامنه هماهنگی و تعامل بین عتبات مقدسه، تهاجم نظامی، سیاسی و فرهنگی غرب و گسترش فشارهای بینالمللی نیز از مشکلات و موانع در فرایند همگرایی عتبات مقدسه به شمار میآید.»
نویسنده در مضمون بعدی یعنی مبانی، هفت بایسته مبنایی را بیان میکند. به نظر وی این مبانی در فرآیند همگرایی عتبات همواره باید مورد توجه آنها باشد. بیشتر تاکید در این مضمون، بر بُعد معنویت، ولایت و اعتقادات مسلّم در امر زیارت است. او این مسأله را این گونه میبیند که: «تمدن اصیل اسلامی همان تجلی ولی الهی در زمین و شکوفا شدن استعدادهای زمین با انوار ملکوتی ولایت الهی است.» موارد دیگر این مضمون مربط به ابعاد استراتژی، منابع و خواستههای مجزا و اختصاصی ذینفعان این همگرایی است.
این دانشجوی دکتری، از مجموعه مصاحبه ها، فیش ها و بررسیهای خود به پیامدهای مختلفی از این همگرایی و فرهنگسازی رسیده است که همه را در سه دسته فرهنگی، اقتصادی وسیاسی خلاصه کرده است. غیاثی هریک از این سه دسته را در یک صفحه توضیح میدهد. او دخالت نهادها را در فرهنگ سازی در بستر زیارت مؤثر و فعال میبیند نه پدیده ای جبری و برآمده. این نگاه او در صفحه 28 ذیل پیامدهای فرهنگی، به خوبی روشن است که میگوید: «نهاد زیارت فرهنگ انسانها را از بُعد مادی و معنوی توسعه میدهد. فرهنگ امری یکه و تنها و ایستا نیست. جلوه ای از حیات جامعه است. حیات اجتماعی در ارتباط انسان ها نهفته است. ارتباط انسان ها هر چقدر گسترده تر باشد فرصت آفرینش و ژرفای فرهنگ بیشتر میشود.»
نویسنده سرانجام به توضیح مضمون راهبردها میپردازد. موارد راهبردی او در واقع هشت پیشنهاد ناظر به ماهیت یا روش همگرایی عتبات مقدسه است. وی این موارد را در ادامه مقاله خود به تفصیل توضیح میدهد. یکی از آن موارد کنار گذاشتن منیتهای سازمانی هر عتبه و توجه به نقش مکملی در فرآیند همگرایی است البته غیاثی به امتیازات و اختصاصات هر عتبه توجه کرده، آن را مکمل این فرایند مشترک دیده و میگوید: «باید تعریف عملیاتی شاکله هر عتبه با توجه به ویژگیهای آن معصوم و موقعیت فرهنگی و جغرافیایی آن عتبه صورت پذیرد. آنگاه این شاکله تعریف شده است که نقش هریک از عتبات را در همگرایی مشخص میسازد.»
مهم ترین نقدی که بر این مقاله به نظر میرسد این است که نویسنده توضیح تفصیلی شش مضمون اصلی و هجده مضمون اصلی را فروگذاشته است. همچنین 58 مضمون اولیه که آمار تحقیق او به حساب میآید و نیز جامعه آماری خود را مشخص نکرده و توضیح چندانی نداده است. البته شاید برای تفصیل این موارد، مجال دیگری لازم باشد. با این همه، انتخاب موضوع جدید و کاربردی و با اهمیت مقاله مهمترین نقطه قوت آن تلقی میشود.
به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، توجه به ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی زیارت و باور به تأثیر و نقش مؤثر نهادهای مرتبط به آن، از مسائل مغفول در حوزه پژوهشهای زیارت است. اما اهمیت این مسأله امروزه بیشتر احساس میشود چرا که از سویی آتش تفرقه در بوستان امت اسلامی شعله ور است و از سویی پیوسته مسلمانان بیشتری به جمع زوار اماکن مقدسه میپیوندند.
هادی غیاثی، دانشجوی دکترای فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام، پژوهشی را با این موضوع و با عنوان «ابعاد همگرایی عتبات مقدسه به مثابه سازمانهای شیعی متولی زیارت» تهیه کرده است. بنیاد بین المللی امام رضا علیه السلام، این پژوهش را در آخرین شماره فصلنامه علمی «فرهنگ رضوی»، شماره 27 و در 27 صفحه منتشر کرده است که در این گزارش به بررسی آن می پردازیم.
مفهوم زیارت، در فرهنگ گذشته تاریخی و فرهنگ کنونی، مفهومی فراتر از مسافرت و گردشگری و توریسم غربی تلقی میشود. نویسنده این مقاله به ویژگیها و امتیازات زیارت توجه نظر دارد و میگوید: «بنا بر مبانی گردشگری فرهنگی در اسلام، این پدیده بستر ماتحان الهی و حرکتی عبرتآموز وباطنگراست که بیش از هرچیز وجهی شناختی دارد و بر معرفت فرهنگی انسان میافزاید.»
با این حال در آموزههای دینی و در فرهنگ تاریخ شیعه، مقصود ضمنی و گاه قصد اصلی زیارت همین همبستگیها و فرهنگسازی و حتی ایدئولوژی و جبههگیری بوده است. غیاثی در این جستار به این مقاصد توجه کرده است. وی حتی ظهور فرهنگ و تمدن در قالب زیارت را تنها یک امر «برآمده» و جبری و منفعل نمیداند و نقش رویکردهای هوشمند و سازمانهای مربوط را در ایجاد آن مؤثر میداند.
در میان انواع زیارت، نگاه ویژه نویسنده بر زیارت اربعین عراق است. البته نگاه او ناظر به فرهنگ تمام جوامع مسلمان است و بر همراه کردن اهل سنت نیز اصرار دارد. در یک عبارت جامع، بُعد معنوی زیارت را در پیوند با مقصود تمدن سازی درآمیخته است و میگوید: ««تنسیق» و «همگرایی» تمدنی در بستر زیارت آرمان «توحید» را از طریق ایده «وحدت» جهان اسلام که مقوله ای ایدئولوژیک است با تأکید بر «تقریب» مذاهب و «تعایش» و همزیستی میانفرهنگی عامه مردم با همگرایی سازمان های شیعی متولی زیارت پیگیری میکند.»
نویسنده تحقیق خود را با نگاهی به ظرفیتهای عتبات ایران و عراق و عربستان و سوریه و بوسیله مصاحبه با کارشناسان مختلف تنظیم کرده است. وی در یک بخش مجزا روش خود را توضیح میدهد. اساس روش او، مطالعه اسنادی و مصاحبه عمیق بوده و برای انجام تحلیل و تحقیق بر روی دادهها، روش توصیفی و تحلیل مضمون را پیش گرفته است.
یکی از جذابیتهای این جستار، تازگی توجه به نقش عتبات برای فرهنگسازی در بستر زیارت است. غیاثی شش کتاب و مقاله را به عنوان پیشینه موضوع ذکر میکند، اما وجه بدیع و جدید بودن کار خود را پرداخت به «ابعاد همگرایی عتبات مقدسه به عنوان نهاد و سازمان در بستر زیارت» معرفی کرده است. وی در میانه مقاله آورده است: «عتبات مقدسه، به عنوان نهادهایی که همواره محل رجوع مردم جهت اهدای نذورات و اوقاف بوده و از طریق تجمیع سرمایهها و انفاقهای مردمی و استفاده از آنها در جهت امور خیریه و رفع مشکلات اقتصادی جامعه فعالیت میکردهاند، از مهمترین نهادها و سازمانهای فعال در بخش غیرانتفاعی اقتصاد محسوب میشوند.»
کشف 58 مضمون اولیه، 18 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده مربوط به همگرایی عتبات مقدسه نتیجه گردآوری و تحلیل اطلاعات غیاثی در این مقاله بوده است. بدنه مقاله را توضیح همین شش مضمون تشکیل میدهد. مزیتها، مبانی، زمینهها، موانع، پیامدها و راهبردها، شش مضمونی است که غیاثی برای همگرایی سازمانی عتبات مقدسه آورده است.
شش مضمون اصلی پژوهش:
نویسنده در توضیح مضمون اول، یعنی زمینهها، تنها به برشماری زمینههای همگرایی عتبات و توضیح مختصر اکتفا کرده است. در قسمت زمینهها به ظرفیت های همکاری و تعامل سازمان های عتبات مانند منابع، مساعدت ساختاری محیط و نفوذ پذیری مرز اشاره شده است.
وی، در توضیح مزیتها به مواردی مانند مردمی بودن، فرامرزی بودن، پشتوانه مالی همیشگی داشتن، معنویت محوری، اهداف و مبانی منطقی و تنوع فرهنگی زوار اشاره میکند. او با شرحی کوتاه، از این بخش نیز گذر کرده است.
غیاثی در بخش بعدی، موانع همگرایی را از موضوعات و مواضع مختلفی برشمرده است که بر زائر و زیارت اثر دارند. موانع درون سازمانهای عتبات، موانع دینی و فرقهای، موانع سیاسی و موانع اقتصادی از جمله آنها است. نویسنده در قسمتی از توضیح این مضمون نکته جالبی آورده است: «... از طرفی، عدم دانش سیاستگذاری متناسب با فرایند همگرایی عتبات مقدسه در فضای جهانیشدن نیز میتواند مشکلات و موانع فراوانی را پیش روی متولیان عتبات مقدسه در امر قانونگذاری قرار دهد. با گسترش یافتن دامنه هماهنگی و تعامل بین عتبات مقدسه، تهاجم نظامی، سیاسی و فرهنگی غرب و گسترش فشارهای بینالمللی نیز از مشکلات و موانع در فرایند همگرایی عتبات مقدسه به شمار میآید.»
نویسنده در مضمون بعدی یعنی مبانی، هفت بایسته مبنایی را بیان میکند. به نظر وی این مبانی در فرآیند همگرایی عتبات همواره باید مورد توجه آنها باشد. بیشتر تاکید در این مضمون، بر بُعد معنویت، ولایت و اعتقادات مسلّم در امر زیارت است. او این مسأله را این گونه میبیند که: «تمدن اصیل اسلامی همان تجلی ولی الهی در زمین و شکوفا شدن استعدادهای زمین با انوار ملکوتی ولایت الهی است.» موارد دیگر این مضمون مربط به ابعاد استراتژی، منابع و خواستههای مجزا و اختصاصی ذینفعان این همگرایی است.
این دانشجوی دکتری، از مجموعه مصاحبه ها، فیش ها و بررسیهای خود به پیامدهای مختلفی از این همگرایی و فرهنگسازی رسیده است که همه را در سه دسته فرهنگی، اقتصادی وسیاسی خلاصه کرده است. غیاثی هریک از این سه دسته را در یک صفحه توضیح میدهد. او دخالت نهادها را در فرهنگ سازی در بستر زیارت مؤثر و فعال میبیند نه پدیده ای جبری و برآمده. این نگاه او در صفحه 28 ذیل پیامدهای فرهنگی، به خوبی روشن است که میگوید: «نهاد زیارت فرهنگ انسانها را از بُعد مادی و معنوی توسعه میدهد. فرهنگ امری یکه و تنها و ایستا نیست. جلوه ای از حیات جامعه است. حیات اجتماعی در ارتباط انسان ها نهفته است. ارتباط انسان ها هر چقدر گسترده تر باشد فرصت آفرینش و ژرفای فرهنگ بیشتر میشود.»
نویسنده سرانجام به توضیح مضمون راهبردها میپردازد. موارد راهبردی او در واقع هشت پیشنهاد ناظر به ماهیت یا روش همگرایی عتبات مقدسه است. وی این موارد را در ادامه مقاله خود به تفصیل توضیح میدهد. یکی از آن موارد کنار گذاشتن منیتهای سازمانی هر عتبه و توجه به نقش مکملی در فرآیند همگرایی است البته غیاثی به امتیازات و اختصاصات هر عتبه توجه کرده، آن را مکمل این فرایند مشترک دیده و میگوید: «باید تعریف عملیاتی شاکله هر عتبه با توجه به ویژگیهای آن معصوم و موقعیت فرهنگی و جغرافیایی آن عتبه صورت پذیرد. آنگاه این شاکله تعریف شده است که نقش هریک از عتبات را در همگرایی مشخص میسازد.»
مهم ترین نقدی که بر این مقاله به نظر میرسد این است که نویسنده توضیح تفصیلی شش مضمون اصلی و هجده مضمون اصلی را فروگذاشته است. همچنین 58 مضمون اولیه که آمار تحقیق او به حساب میآید و نیز جامعه آماری خود را مشخص نکرده و توضیح چندانی نداده است. البته شاید برای تفصیل این موارد، مجال دیگری لازم باشد. با این همه، انتخاب موضوع جدید و کاربردی و با اهمیت مقاله مهمترین نقطه قوت آن تلقی میشود.