۰
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۷
در هشتاد و پنجمین نشست شاعرانه ادبی-آیینی «ارادت» عنوان شد؛

شعر آیینی باید هدفمند و مخاطب فهم باشد

شعر آیینی باید هدفمند و مخاطب فهم باشد
به گزارش سرویس هنر خبرگزاری رضوی هشتاد و پنجمین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» شب گذشته در اتاق جلسات ساختمان بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعرخوانی، متشکل از شاعران برجستۀ  آیینی مشهد است که هر هفته به قرائت اشعار خویش در زمینه‌های مختلف مذهبی و آیینی می‌پردازند.
این محفل ادبی با حضور مهدی آخرتی، احمد حیدری و جمعی شاعران آیینی همچون عالیه رجبی، مسعود یوسف پور، حامد رحمانی و ... برگزار شد همچنین حمید رضا اکبری شروه از خوزستان شاعر -نویسنده -محقق و پژوهشگر مهمان ویژه این انجمن بود.

در ابتدا شعری از این شاعر مهمان می خوانیم:

کتابخانه گیسوی تو می‌شود
عشق امانتت
خیانت خواندم
دستم که پیچید لای تقاطع‌اش / رسیدم به فلسفه!
آفتاب گریه شد
درختی ورق نخورد
خودم با تمام نوشته‌های مرگ / فصلی شدیم
تعریف کردی:
ماه لب بوم همین مو / برخواستن نمی‌داند
کتابخانه‌ی من / رگانش روشن
تا دیروز و همیشه / حتی در وقت اضافه!
کلاغ قصه گویش روی دود سیمی سیگار
دلش خوش می‌شود
تا در دهانی بی‌آغاز بمیرد…


آخرتی با اشاره به اینکه باید جایگاه ادبیات حفظ شود که اگر از بین برود فرهنگ به ورطه نابودی کشیده می شود، گفت: بکی از گنجینه‌های ارزشمند و میراث گران‌بهای پیشینیان ما ادبیات است. این یادگار پرافتخار اگر امروزه به دست ما رسیده به‌واسطه آثار پرافتخار بزرگان ادب فارسی همچون حافظ ، فردوسی و... است.
این استاد ادبیات با بیان اینکه قافیه هایی که در شعر استفاده می شود باید مراعات النظیر داشته باشد، گفت: در روزگار بی حوصله ی امروز سرایش اشعار باید پندآموز و مختصر باشد.
آخرتی ادامه داد: شعری که طولانی باشد برای مخاطب خسته کننده است، ضمن اینکه مطلع شعر از ذهن مخاطب از بین می رود، در گذشته ابیاتی به عنوان تجدید مطلع در اشعار برای یادآوری مطلع شعر گفته می شد.
وی با طرح این پرسش که آیا جریان های مردم گرا در ادبیات یعنی جریان هایی که سعی می کند خود را با مردم وفق دهد ماندگارند یا خیر؟ افزود: سرودن شعر برای جشنواره ها یکی از دلایل سرایش اشعار ضعیف است چراکه شاعر سعی می کند شعری در فهم مخاطب بسراید.
این منتقد مشهدی با بیان اینکه یک شاعر باید شعری در سطح دانش و اطلاعات خود بسراید و نباید شعر خود را محدود به فهم مخاطب کند، اظهارکرد: مخاطبی که دنبال شعر قوی باشد، تحقیق زیادی انجام می دهد حتی اگر مضمون شعری را متوجه نشود به دنبال استخراج آن می رود و این کار دانش او را بالا می برد.
این شاعر مشهدی ادامه داد: یکی از دلایل زایایی زبان شعر است لذا بهترین شعر، شعری است که چند وجهی باشد یعنی سطح هنری سرایش شعر حفظ شود و قابل فهم برای مخاطب هم باشد.
آخرتی تصریح کرد: متخصصان حوزه شعر معتقدند که شاعر به مخاطب تعهد ندارد اما به جامعه مخاطبین تعهد دارد.


در پایان شعری زیبا از مسعود یوسف پور می خوانیم:
فرشته آمده تا دورت ازدحام کند
بگو مسیح به قنداقه ات سلام کند

به شاعرت بده اذن غزل که بعد از این
دوات تیره بپوشد، قلم قیام کند

بیا و خال لبت را نشان بده به خلیل
بگو براین حجر الاسود استلام کند

شده ست زائر تو زائر خدا در عرش
به جبرئیل بگو وصف این مقام کند

برو به دوش رسول خدا که میخواهد
از این طریق تو را باز احترام کند

تو نور چشم خدایی، علیست عین الله
خدا بناست که نسل تو را امام کند

به نص لحمک لحمی پیمبر آمده است
به شوق روی تو خورشید با سر آمده است

بعید نیست نگاهت به مرده جان بدهد
و یا به دست سلیمانِ عصر، نان بدهد

بعید نیست ز نامت بلال مست شود
به عشقت از سر شب تا سحر اذان بدهد

بعید نیست که روزی سه بار قبله نما
به جای کعبه ضریح تو را نشان بدهد

طلای اصل بریزد به جای گرد و غبار
اگر عبای تو را یکنفر تکان بدهد

اجل اسیر غم توست، کشته مرده ی توست
بگو که ابرویت اینبار را امان بدهد

تو کیستی که جهان مست شد از آمدنت
رسول اکرم ما خورد از می دهنت

بکش در آینه ای روی دلربایت را
برای آنکه ببینیم ما خدایت را

گذاشته ست از این شانه روی آن شانه
نبی به فخر عوض کرده باز جایت را

تو را زمین بگذارد دلش نمی آید
به دست باد دهد گرد رد پایت را!

گرفته ای سر یک دوش کیسه ی اطعام
و روی دوش دگر عشق مرتضایت را

به کوری همه ی دشمنان دین، تک تک
علی گذاشته ای اسم بچه هایت را

دل من این دل سرمست باز حیران شد
ز نام نامی او شعر من پریشان شد

علی امام ابوذر، علی معلم سلمان
علیست اسم خدا طبق نقل های فراوان
علیست مظهر توحید و قلب سوره ی انسان
کتاب مدح علی هم خلاصه اش شده قرآن
علیست مالک یوم الجزا و معنی میزان
و نام عشق علی را خدا گذاشته ایمان
علی امیر علی شیر حق علی یل میدان
دوباره معرکه و شاه و ذوالفقار پریشان
شده ست با رجزش بین جنگ هجمه ی طوفان
نگاه با جبروتش شده ست معرکه گردان
نداشته زرهش پشت و لشکری شده حیران
شنیده اند که سربند زرد گشته رجزخوان
نظر به تیغ دو دم هم نبوده ساده و آسان
به سادگی نرسد کار کارزار به پایان
شده ست لذت توصیف این نبرد دوچندان
که بعد کشتن کفار آمد و همه دیدند
علی گرفته ابالفضل را دوباره به دامان!

که خورده است گره جان او به جان ابالفضل
چقدر بوسه علی زد به بازوان ابالفضل
https://www.razavi.news/vdch6knk.23nmqdftt2.html
razavi.news/vdch6knk.23nmqdftt2.html
کد مطلب ۴۵۴۷۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما