ضعفی که در بعضی از نویسنده های ایرانی وجود دارد. مدام خودشان را روایت می کنند. پس ما این همه کتاب خواندهایم که چی؟ باید از تجربه های نویسندگانی که کتاب هایشان را میخوانیم استفاده کنیم.
جشن امضاء "خون خورده" با حضور نویسنده در پردیس کتاب مشهد
خودمان را روایت نکنیم!
13 اسفند 1397 ساعت 9:31
ضعفی که در بعضی از نویسنده های ایرانی وجود دارد. مدام خودشان را روایت می کنند. پس ما این همه کتاب خواندهایم که چی؟ باید از تجربه های نویسندگانی که کتاب هایشان را میخوانیم استفاده کنیم.
ریحانه بناءزاده/سرویس هنر خبر گزاری رضوی
با حضور مهدی یزدانی خرم نویسنده کتاب "خون خورده" و علاقه مندان به ادبیات داستانی در پردیس، از کتاب وی رونمایی شد و با گپ و گفتی دوستانه ادامه پیدا کرد.
در ابتدا حمیدرضا پور نجفیان دبیر جلسه، معرفی اجمالی از نویسنده و آثارش دارد و میگوید: (( مهدی یزدانی خرم در سالهای اخیر به عنوان رمان نویس خودش را مطرح کرده است و با هوشمندی خاصی مخاطب خود را انتخاب کرده است. اما اگر کمی به گذشته برگردیم در دهه هشتاد یزدانی خرم یک نام پر آوازه در مطبوعات است. در تمام نشریات از جمله هنر و در حال حاضر تجربه سر دبیر بخش ادبیات بوده است.))
دبیر جلسه از چاپ اولین رمان یزدانی خرم میگوید: (( اولین رمانش با عنوان "به گزارش هوا شناسی" نوشته شد که به گفته نویسنده خبط دوره جوانیش بوده است که بسیار فرم خاص و نثر شاعرانه داشته است. سال 1389 رمان دومش را نوشت که اولین اثر از رمان چهار گانه اش با عنوان "منچستر یونایتد را دوست دارم" بود که بسیاری از منتقدان و نویسندگان رمان وی را ستودند که با فرمی بدیع با یک نقطه کانونی وقصه هایی که روایت می شدند همراه بود. چند سال بعد دومین قسمت این چهارگانه منتشر شد با عنوان" سرخ سفید" که با این رمان یزدانی خرم جایگاه ویژه ای را برای خود تعریف کرد و مخاطب خود را خیلی هوشمندانه شناخت.))
پور نجفیان اشارهای به "خون خورده" دارد و میگوید: (( نقطه کانونی، دانشجوی ادبیات عرب است وباز دو روح سرگردان که از بالا ناظر هستند و داستانی که مبدا آن سال مرگ شخصیتهای اصلی داستان است و یک سری خرده روایتهای جذاب در رمان است که قصههای اصلی رابه هم وصل میکند.)) در پایان اشاره به فرم روایی وی دارد که تحت تاثیر از نویسندههای محبوبش است.
مشهد شهری چند لایه
یزدانی خرم با جمله خوشحالم در مشهد هستم شروع میکند و میگوید: (( اینجا را دوست دارم. داستان نویسهای درجه یک و فرهیختهای دارد که در تمام دههها تاثیر گذاشتهاند و باعث شده است، اتفاقات مهمی برای فلسفه و حوزه نشر ایران بیافتد. خیلی از شغل سازها مثل برادران خیامی اهل مشهد هستند. اینجا یک شهر چند لایه است. فکر میکنم نویسنده های مشهدی خیلی شانس دارند که در اینجا زندگی میکنند. به نظرم اشتباه است، که نویسندهای از مشهد به تهران مهاجرت کند. خیلی دوست دارم برای زندگی به مشهد بیایم و در این بافت زندگی کنم و لایه های مختلف اجتماعی را درک کنم. از سنتی ترین قشر تا سکولارترین قشر را میتوانید در مشهد ببینید.)) نویسنده سراغ رمان خون خورده می رود و میگوید: ((کسانی که رمانهای قبلی مرا خواندند. تا حدودی با فضا های من آشنا هستند. ایده "خون خورده" یا "سرخ سیاه" که توی جلد ذکر شده است. پنج برادر هستند که اینها در یک پرسه زمانی از سال 60 دچار ماجراهایی در پنج نقطه بیروت، مشهد، اصفهان، آبادان و تهران میشوند و اینها در طی ماجراهایی به هم متصل میشوند.))
نویسنده ایرانی،یک نویسنده جهانی
من دغدغه جدی ام در ادبیات بحث تاریخ ایران است. این را یزدانی خرم میگوید و ادامه میدهد: (( گسستها و حفرههایی که وجود داشته است قابل تامل است. سالها روزنامه نگاری من باعث شد، در معرض خبر قرار بگیرم. این حجم خبر در ایران به نوعی شگفت انگیز است که با آن مواجه هستیم. خبرهای عجیب و قریب که به نوعی ارجاع به تاریخ ما دارد. من همیشه در همه جا این جمله مرحوم داریوش شایگان را گفته ام: برایم خیلی عجیب است نویسندگان از ایران مهاجرت میکنند. این همه گسست در تاریخ، دو انقلاب، این همه تحولات اجتماعی. کجای دنیا این همه ماجرا برای یک نویسنده است! اگر با درصد پایین در نویسندگی باشی،با دانستن تکنیک، یک نویسنده ایرانی میتواند بهترین نویسنده و درجه یک جهانی باشد.))
اشاره به رضا جولای و براهنی دارد و تاثیر آنها بر نوشتههایش و گستره عظیم فرهنگ ایران و خاورمیانه مصر، ترکیه، اردن و هنر اسلامی که چگونه روایت های عجیبی ساختند.
رمان، پروژه تحقیقی است
رمان را پروژه تحقیقی می داند و میگوید: (( رمان نویسی را بیشتر از آنکه حاصل استعداد ببینم، که البته هست. حاصل تحقیق و پشت کار می دانم. رمان نویسی حاصل یک پروژه تحقیقی و فکری است. رمان نویسی بدون کنکاش در شخصیت ها و خواندن منابع امکان پذیر نیست. حتی ذهنی ترین رمان ها و غیر تاریخی ترین رمان ها هم باید پشت آن تحقیق و مطالعه باشد. ضعفی که در بعضی از نویسنده های ایرانی وجود دارد. مدام خودشان را روایت می کنند. پس ما این همه کتاب خواندهایم که چی؟ما باید از تجربه های نویسندگانی که میخوانیم استفاده کنیم.))
سفارش او به جوان ترها پشتکار است وی با توجه به اینکه در نشر چشمه کتابهای ارسالی را میخواند. عدم تحقیق در شخصیتها و فضا سازی را می بیند و اتفاقاتی که در جامع می افتد را از ندانستن تاریخ می داند و میگوید: (( مدام وقایع را از زمانی شروع می کنیم که خودمان به یک آگاهی رسیده باشیم. انگار قبل از آن هیچ اتفاقی نیفتاده است. رمان نویس باید اینها را کشف کند.))
تنها چیزی که یک رمان نویس را تثبیت می کند اثر هنری اش است یزدانی خرم با قاطعیت این را میگوید و ادامه میدهد:(( متاسفانه ما عادت کرده ایم، شکست ها و نا کامیهایمان را گردن کسی بیندازیم. دکتر دهقانی می گفت: سنت مسئولیت ناپذیری در ایران یک چیزی حدود 200 سال نهادینه شده است.
رمان نوشتن کار واقعا سختی است و نود و هشت در صد احتمال شکست دارد. ادبیات، عرصه بی رحمی است که خیلی سریع حذف می کند. دوستانی داشتیم که تعدادی اثر داشتند که چاپ شده است ولی دیده نشده است، این ذات ادبیات است.)) این هنرمند از روزهای سخت میگوید: ((دوست دارم رمان بعدیم در فضای بهتری بیرون بیاید. این روزها خیلی از ما شاد نیستیم و روزهای سختی است. شاید ادبیات بیشتر کمک مان کند. برای من به عنوان شهروند خیلی مهم است که با شما صحبت میکنم.))
فرمالیسم هستم
دبیر جلسه اشاره به فضای پر التهاب و وقایع عجیب و قریب در آثار یزدانی خرم دارد و این که خاصیتش این است که از یک نثر عصبی و غیررئالیستی استفاده شده است به طوری که ارکان جا به جا میشود. با طرح سئوال که تا چه حد این جریان درونی شده است تریبون را نزد یزدانی خرم میسپارد و وی میگوید: (( من یک نویسنده فرمالیسم هستم. اول فرم را می سازم. من تا فرم را نسازم رمان نمی نویسم. من از آن دست نویسنده هایی نیستم که موضوع داشته باشم و شروع به نوشتن کنم و وسط کار چیزی را زیاد و کم کنم. این فرم را مدیون ابراهیم گلستان هستم. نثر من گاهیاین طور است که در آن فعلها را وسط جمله میا ورم. در بعضی قسمتها حذف میکنم دلیلش هم فضای ملتهب داستان است. ولی سعی کردهام رمان خوش خوان در بیاید.)) ویراستاری را توسط ویراستار امر مهمی میداند و به نظرش یکی از مشکلات این است که نویسندگان آثارشان را به ویراستار نمی دهند. هر رمان نویس شکل نوشتن خود را دارد این را در پاسخ سئوال یکی از حاضران میدهد و میگوید: (( من ایده مرکزی خودم را مینویسم. بعد از آن شروع میکنم به تحقیقات وبعد از آن داشتههایم را به همراه ایده اصلیم در داستان پخش میکنم و در واقع استعارههای خودم را میسازم.)) او امیدوار است وضعیت داستان نویسی در ایران بهتر از این شود و میگوید: (( متاسفانه ما یا نویسنده عام داریم یا نخبه گرا .باید بتوانیم آثاری بنویسیم که هم استقامت ادبی بالا داشته باشد و هم مخاطب های زیادی آن را بخواند.))
در پایان جشن امضاء با حضورعلاقه مندان به ادبیات داستانی توسط مهدی یزدانی خرم انجام شد.
کد مطلب: 40099