به بهانه خاموشی صدای پرصلابت دوبلاژ ایران
ستارهای با طنین ابدی
سرویس هنر خبرگزاری رضوی/امیر دلارام-یکی از روزهای تابستان سال ۶۸ است. تلویزیون قصد دارد به خاطر یکی از اعیاد، فیلمی کمدی را برای بینندگان پخش کند. واحد دوبلاژ تلویزیون، فیلم مورد نظر که خارجی است را برای دوبله به زندهیاد خسرو شایگان یکی از مدیران دوبلاژ قدیمی میدهد. این فیلم، "دیدی و ارثیه فامیلی" نام دارد. گویا قبل از این، فیلم دیدی میتازد از هنرپیشهاش با نام "دیتر هالروردن" دوبله و پخش شده است. خسرو شایگان هنگامی که فیلم را میبیند متوجه میشود دیدی، بازیگر اصلی فیلم علاوه بر نقش خودش ،۷ نقش دیگر را نیز ایفا کرده است. او با حسین عرفانی تماس میگیرد که به استودیوی دوبله بیاید. با هم فیلم را میبینند. بعد رو به او میپرسد: «به نظرت چکار کنیم و چه کسانی را به غیر از خودت برای دوبله این نقشها پیشنهاد میکنی»؟ استاد حسین عرفانی، لحظاتی به فیلم خیره میشود. مکثی میکند و سپس، میگوید: «خسرو جان! کسی را خبر نکن. هر هفت نقش را خودم میگویم». استاد شایگان میگوید: «حسین جان: من به تو اطمینان کامل دارم اما اگر حتی یک درصد احتمال بدهیم که نشود، آن وقت چکار کنیم»؟ حسین عرفانی جواب میدهد: «به امید خدا شروع میکنیم». روز بعد، استاد تنها به استودیو می آید و پشت میکروفن مینشیند تا یکی از قلههای دوبله فارسی را رقم زند. پس از پخش فیلم، نام حسین عرفانی میدرخشد و نامآشنای بسیاری از هموطنانش میشود.
خاموشی یک صدا
حسین عرفانی صداپیشه پیشکسوت دوبلاژ و رادیو در سن ۷۶ سالگی بر اثر بیماری ریوی درگذشته است. شنیدن این خبر، شوک بزرگی برای همه هنرمندان و هنردوستان است و آنهایی که سالهای سال با یکی از هنرمندان خوب دوبله، خاطرهها ساختهاند. عرفانی از صداپیشگانی بود که به واسطه حضور در سریالهای تلویزیونی و همچنین فیلمهای سینمایی، مخاطبان با چهرهاش آشنایی داشتند. او مدتی در اوایل دهه ۷۰ به اتفاق همسرش خانم شهلا ناظریان، منوچهر والیزاده و زنده یاد منوچهر نوذری در تئاتر گلریز، نمایشهای عامهپسندی را روی صحنه برد.
روزهای نوجوانی و عشق به سینما
اواخر دهه است و ۳۰ "حسین" دوران دبیرستان را میگذراند. گاهی به همراه دوستانش برای دیدن فیلمهای خارجی به سینما میرود. اولین چیزی که توجه او را جلب میکند صدای دوبلورهای ایرانی بر روی چهره بازیگران فرنگی است که به طرز زیبایی این صداها روی چهره ها نشسته است. او که به سینما علاقه عجیبی دارد، این بار مجذوب جادوی هنر دیگری میشود که به واسطه توانمندی دوبلورها، رقم خورده است. حسین نوجوان، با تلاش زیاد سعی میکند نام این صداهای جذاب را پیدا کند و آنها را بیشتر بشناسد.
آغاز راهی طولانی
یکی از روزهای تابستان سال۱۳۴۰ است. روزی سرنوشتساز برای حسین عرفانی و راهی که در پیش رو دارد. حسین، نزد خسرو پرویزی که از اقوامشان است میرود. پرویزی یکی از منتقدان سینما و از فیلمسازان مشهور آن دوره است. حسین، کمی پا به پا میکند و در نهایت میگوید «آقای پرویزی! شما دوستانی در دوبله دارید. اگر امکانش هست من را به آنها معرفی کنید. من علاقهمندم که وارد دوبلاژ شوم». پرویزی یادداشتی به او میدهد و میگوید: «این برگه را فردا به استودیو مولن روژ نزد استاد علی کسمایی ببر و بگو که من تو را فرستادهام».
اولین ملاقات و دیدن یک استودیوی دوبلاژ
"حسین" ذوقزده کاغذ یادداشت را میگیرد و بیدرنگ همان ساعت، خودش را به استودیو مولن روژ میرساند. نامه را که به مرحوم کسمایی تحویل میدهد، آن را میخواند و رو به او میگوید: «بفرمایید بنشینید». حسین عرفانی اولین گامش را برای ورود به دنیای دوبله برمیدارد. او ساکت و مضطرب در گوشهای مینشیند. از قضا آن روز فیلم "شبی در رم" دوبله میشود. منوچهر اسماعیلی و مهین کسمایی نقشهای اول این فیلم را دوبله میکنند. حسین ۴ ساعت در استودیو مینشیند و کار گویندگان را نگاه میکند. هنگام خروج، علی کسمایی صدایش میکند و میگوید: «فردا بیایید همین جا». او بعد از ظهر روز بعد دوباره به استودیو مولن روژ میرود. آن روز فیلم دیگری در دست دوبله است که باز هم منوچهر اسماعیلی و مهین کسمایی نقشهای اصلی را میگویند. بعد از ساعتی، علی کسمایی جملهای کوتاه را به حسین میدهد و میگوید: «این جمله را با اشاره من، به جای آن دربان سالن نمایش بگو: خانم قسمت شما ۵ دقیقه دیگه شروع میشه». حسین در بین گویندگان دیگر، سرش را نزدیک میکروفن آورده و این جمله را ایستاده میگوید. هنگامی که به چهره مدیر دوبلاژ نگاه میکند، علامت رضایت را در خطوط چهرهاش میبیند.
رسیدن به نقشهای اول
حسین عرفانی، کمکم به استودیوهای دیگر راه مییابد و نقشهای بزرگتری میگوید. حدود یک سال نزد مرحوم احمد رسولزاده میرود و ریزهکاریهای دوبله را فرا میگیرد. بعد از یک سال، استاد رسولزاده، او را صدا کرده و میگوید: «تو جوان مستعدی هستی. اما بهترین راه برای پیشرفت بیشترت این است که نزد سایر مدیران دوبلاژ در استودیوهای دیگر هم بروی و قابلیتهای خود را نشان دهی. مطمئنا به نقشهای اول هم خواهی رسید». حسین عرفانی کمی مغموم از صحبتهای استادش، راه استودیوهای دیگر را پیش میگیرد و به زودی به گویندگی نقشهای مهمتر میرسد. بالاخره روزی استاد رسولزاده اولین نقش اول را به حسین عرفانی میدهد و این، سرآغاز نیم قرن فعالیت در ردههای بالای دوبلاژ ایران برای این هنرمند، میشود. همزمان با کار دوبله، حسین عرفانی به بازی در تئاتر و سینما هم میپردازد.
از بوگارت تا گیبل
اوایل دهه ۵۰ تلویزیون اقدام به خرید مجموعه فیلمهای کلاسیک میکند که آرشیوی بزرگ را تشکیل دهد. استاد هوشنگ لطیفپور سرپرست دوبلاژ تلویزیون، حسین عرفانی را برای دوبله "همفری بوگارت" بازیگر بزرگ سینمای کلاسیک انتخاب میکند و او در تمامی آثار بوگارت با زیبایی و قدرت تمام، گویندگی میکند. فیلمهایی مانند کازابلانکا، داشتن یا نداشتن، سلطان تبهکاران و... یکی از گویندگیهای جاودانه استاد حسین عرفانی، گویندگی به جای "کلارک گیبل" در دوبله دوم فیلم "بر باد رفته" است. این فیلم سال۵۹ به صورت ویدئویی به مدیریت خسرو خسروشاهی دوبله شده و حسین عرفانی دوبله جاودانهای را به جای کاراکتر رت باتلر انجام میدهد. وی علاوه بر دوبله فیلمهای خارجی در فیلمهای ایرانی بسیاری نیز به جای هنرپیشگان هموطنش هم صحبت میکند.
سایر هنرنماییها
در نیمه دوم دهه ۶۰ تلویزیون اقدام به خرید یک سری از فیلمهای دیتر هالروردن کمدین آلمانی میکند. مرحوم خسرو شایگان به عنوان مدیر دوبلاژ از حسین عرفانی دعوت میکند که با تیپی کمدی به جای این کمدین صحبت کند. استاد عرفانی هم با انتخاب تیپی جذاب، دیدی را با رنگ و لعابی شیرین به مخاطبان عرضه میدارد. اوج هنر و استعداد او گویندگی در ۷ نقش به جای دیدی در فیلم "دیدی و ارثیه فامیلی" است. یک دوبله دشوار که حسین عرفانی با سربلندی از آن بیرون میآید تا این اثر به واسطه دوبله خاصش، به یکی از آثار مهم تاریخ دوبله بدل شود. در دهههای شصت و هفتاد که دوبله فیلمهای ایرانی مرسوم است او به جای بازیگرانی مانند کاظم افرندنیا، جمشید هاشمپور، محمد برسوزیان، اکبر عبدی، کامران باختر و بسیاری دیگر صحبت میکند که مورد توجه تماشاگران قرار میگیرد. او در اواخر دهه ۶۰ در دو فیلم "خوشخیال" و "شب بخیر غریبه" به ایفای نقش میپردازد. البته عرفانی قبل از انقلاب هم در تعدادی فیلم و سریال نقشآفرینی کرده که نتوانست از خود استعدادی همسنگ تواناییهایش در دوبله عرضه کند. وی مدتی در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ در برنامه رادیویی "صبح جمعه با شما" ایفاگر نقش های پرطرفداری بود. در دهه ۷۰ حسین عرفانی با همسرش هنرمندش خانم شهلا ناظریان مسابقه پرطرفدار "تلاش" را اجرا میکند که بسیار مورد توجه تماشاگران تلویزیون قرار میگیرد. سالها میگذرد و رفتهرفته حسین عرفانی به واسطه همه تواناییهایش خصوصا در عرصه هنر دوبله، تبدیل به یکی از ستونهای دوبلاژ ایران میشود و سالیان سال پشت میکروفن، خوش میدرخشد. فقدان این هنرمند دوستداشتنی در تاریخ 21 شهریور 97، ضایعهای جبرانناپذیر به پیکره دوبله ایران وارد کرد. هنری که طی سالهای اخیر، دارد یکییکی نسلی از هنرمندان بزرگ و توانمندش را از دست میدهد. هنرمندانی از جنس خاطره.
خاموشی یک صدا
حسین عرفانی صداپیشه پیشکسوت دوبلاژ و رادیو در سن ۷۶ سالگی بر اثر بیماری ریوی درگذشته است. شنیدن این خبر، شوک بزرگی برای همه هنرمندان و هنردوستان است و آنهایی
روزهای نوجوانی و عشق به سینما
اواخر دهه است و ۳۰ "حسین" دوران دبیرستان را میگذراند. گاهی به همراه دوستانش برای دیدن فیلمهای خارجی به سینما میرود. اولین چیزی که توجه او را جلب میکند صدای دوبلورهای ایرانی بر روی چهره بازیگران فرنگی است که به طرز زیبایی این صداها روی چهره ها نشسته است. او که به سینما علاقه عجیبی دارد، این بار مجذوب جادوی هنر دیگری میشود که به واسطه توانمندی دوبلورها، رقم خورده است. حسین نوجوان، با تلاش زیاد سعی میکند نام این صداهای جذاب را پیدا کند و آنها را بیشتر بشناسد.
آغاز راهی طولانی
یکی از روزهای تابستان سال۱۳۴۰ است. روزی سرنوشتساز برای حسین عرفانی و راهی که در پیش رو دارد. حسین، نزد خسرو پرویزی که از اقوامشان است میرود. پرویزی یکی از منتقدان سینما و از فیلمسازان مشهور آن دوره است. حسین، کمی پا به پا میکند و در نهایت میگوید «آقای پرویزی! شما دوستانی در دوبله دارید. اگر امکانش هست من را به آنها معرفی کنید. من علاقهمندم که وارد دوبلاژ شوم». پرویزی یادداشتی به او میدهد و میگوید: «این برگه را فردا به استودیو مولن روژ نزد استاد علی کسمایی ببر و بگو که من تو را فرستادهام».
اولین ملاقات و دیدن یک استودیوی دوبلاژ
"حسین"
رسیدن به نقشهای اول
حسین عرفانی، کمکم به استودیوهای دیگر راه مییابد و نقشهای بزرگتری میگوید. حدود یک سال نزد مرحوم احمد رسولزاده میرود و ریزهکاریهای دوبله را فرا میگیرد. بعد از یک سال، استاد رسولزاده، او را صدا کرده و میگوید: «تو جوان مستعدی هستی. اما بهترین راه برای پیشرفت بیشترت این است که نزد سایر مدیران دوبلاژ در استودیوهای
از بوگارت تا گیبل
اوایل دهه ۵۰ تلویزیون اقدام به خرید مجموعه فیلمهای کلاسیک میکند که آرشیوی بزرگ را تشکیل دهد. استاد هوشنگ لطیفپور سرپرست دوبلاژ تلویزیون، حسین عرفانی را برای دوبله "همفری بوگارت" بازیگر بزرگ سینمای کلاسیک انتخاب میکند و او در تمامی آثار بوگارت با زیبایی و قدرت تمام، گویندگی میکند. فیلمهایی مانند کازابلانکا، داشتن یا نداشتن، سلطان تبهکاران و... یکی از گویندگیهای جاودانه استاد حسین عرفانی، گویندگی به جای "کلارک گیبل" در دوبله دوم فیلم "بر باد رفته" است. این فیلم سال۵۹ به صورت ویدئویی به مدیریت خسرو خسروشاهی دوبله شده و حسین عرفانی دوبله جاودانهای را به جای کاراکتر رت باتلر انجام میدهد. وی علاوه بر دوبله فیلمهای خارجی در فیلمهای ایرانی بسیاری نیز به جای هنرپیشگان هموطنش هم صحبت میکند.
سایر هنرنماییها
در نیمه دوم دهه ۶۰ تلویزیون اقدام به خرید یک سری از فیلمهای دیتر هالروردن کمدین آلمانی میکند. مرحوم خسرو شایگان به عنوان مدیر دوبلاژ از حسین عرفانی دعوت میکند که با تیپی کمدی به جای این کمدین صحبت کند. استاد عرفانی هم