نگاهی به برنامه رونمایی از دو کتاب مرتبط با "ایران درودی" در پردیس کتاب مشهد
خداحافظی نمیکنم چون به امید دیدار دوباره هستم
ریحانه بناءزاده/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی
در خلوتی خیابان ابن سینا در جمعه شهریور ماه، پیادهروی مقابل پردیس کتاب شلوغ است و تعداد زیادی از مردم هنردوست منتظرایستادهاند، در که باز میشود بین قفسههای کتاب موج آدمها به چشم میخورد. با وجود اینکه تا شروع مراسم زمان داریم صندلیها از نویسندگان و هنرمندان و علاقهمندان پرشده است. در بین حضار پچپچهایی از ناخوش احوالی ایران درودی است و اینکه شاید نتواند بیاید که ناگهان صدای تشویقها فضا را پر میکند و اشکهای ایران درودی است که امان نمیدهد و در دستمالی سفید فرو میریزد.
ایران، نام ایران را در جهان زنده نگه داشت
استاد هاشم جوادزاده از اساتید نقاشی در ابتدا جلسه در مورد ایران درودی اینطور میگوید: «واقعیت این است که سخن گفتن از بانوی فرهیخته، ایران درودی کاری سخت است. وی اگر چه رشته تحصیلیاش تاریخ هنر بود ولی به دلیل علاقهاش به تحصیلات آکادمی روی آورد و سالها با تلاش و پشتکار توانست با هنرش و برپایی صدها نمایشگاه در کشورهای هنردوست و فرهنگساز، نام ایران را در دنیا زنده نگه دارد». وی ادامه میدهد: «آشنایی با نقاشان و نویسندگان بزرگ در غرب، مهر تاییدی بر هنر او بوده است و از نگاه منتقدان آثار این هنرمند را واقع گرایانه و سورئالیسم و سمبلیسم دانستند، در حالی
که او خود، اساس نقاشیاش را هویت فرهنگیاش قرار داده و در پی باز یافتن ریشههای فرهنگی بوده است. بانو درودی سه عنصر اصلی نور، حرکت و زمان را نوبت به نوبت در کارهایش قرار داده است». عبدالله کوثری مترجم مشهور، دیگر پیشکسوتی است که در جلسه حضور دارد. با اشتیاق پشت تریبون میرود و بعد از تقدیم شعری به ایران درودی میگوید: «اولین بار حدود 40 سال پیش در نمایشگاهی که در تهران برگزار شد با آثارش آشنا شدم و از آن به بعد پیگیر آثار این هنرمند بودم. امروز باعث افتخارم است که در کنارش هستم و توانستم با تمام وجود شعرش را با صدای خودم، تقدیمش کنم»
فرزند خلف ایران هستم
حالا دیگر در پردیس کتاب، جای سوزن انداختن نیست و چشمان همه منتظر رسیدن ایران درودی به پشت تریبون است. وی با صدایی لرزان میگوید: «سلام، با عشق به همولایتیهایم. 82 سال پیش در کوچه کنسولگری در مشهد متولد شدم و نامم را ایران گذاشتند. کودکیام با اسم ایران بود، تا اینکه کمکم فهمیدم باید لیاقت اسمم را داشته باشم و فرزند خلف باشم. در کلاس هشتم به این فکر کردم که چه کاری انجام دهم تا اسم ایران را زنده نگه دارم و این، شروع زندگی هنرمندانهام بود.». کمی تامل میکند و صحبتش را اینطور ادامه میدهد: «10 سال پیش خانهام را در فرانسه فروختم و بعد از 60 سال زندگی در آنجا با افتخار به ایران برگشتم و تصمیم
گرفتم موزهای را احداث کنم که حدود 195 نقاشی از آثار فاخرم را در آن بگذارم. البته این را هم بگویم، این موزه فقط متعلق به من و آثار خودم نیست بلکه هدف اصلیام این است که محلی برای تبادل فرهنگ و هنر آثار هنرمندان دنیا و ایران باشد». ایران درودی میگوید: «فقط یک آرزو دارم. اینکه تا زنده هستم کار این موزه تمام شود». با خنده ادامه میدهد: «البته امیدوارم با بالا رفتن قیمت دلار بودجه کم نیاورم و حضور هنرمندان و آثارشان را در این موزه ببینم و در این خاک بمیرم». ایجاز؛ مهمترین راز یک هنرمند
یکی از دوستانِ با افتخار این بانوی هنرمند، احمد شاملو است که در موردش اینطور میگوید: «از سال 1346 با احمد آشنا شدم و در مسیر هنریام همراهم بود. خوشبختانه خداوند انسانهای بزرگی را سر راهم قرار داد تا راهم را روشن ببینم و مسیر خود را پیدا کرده و به ملت ایران خدمت کنم». با اشتیاق اعلام میکند: «یکی از چهار نقاش برتر دنیا اسمش ایران است و عاشق ایران هم هستم». صدای تشویقها بلند میشود و اشک شوق علاقهمندان برای این همه عشق ریخته میشود. بانوی بزرگ هنر ایران ادامه میدهد: «من به عنوان یک هنرمند آرامآرام به جلو پیش رفتم و آنقدر ایران را دوست داشتم که بدون هیچ ادعایی هنر معاصر ایران و جهان را شناختم و آثار هنریام را خلق کردم. اولین نقدهای نقاشی
را به آثار داشتهام و تدریس در دانشگاه شریف را در شناسنامه کاریام دارم. 80 فیلم برای نقاشان ایران ساختم و کتاب "در فاصله دو نقطه" را بر پایه واقعیتهای زندگیام نوشتم تا راهگشای دیگران باشد. خوشبختانه تا جایی که توانستم به خصوص با چاپ کتاب "در فاصله دو نقطه" که به چاپ بیست و یکم رسیده است، بین مردم راه پیدا کردم». ایجاز مهمترین راز یک هنرمند است. این را درودی میگوید و ادامه میدهد: «از خصوصیات من در زندگی و هنرم ایجاز است. همانطور که امروز کتاب "انسان و پایداریاش؛ شناختنامه ایران درودی" که برای اولین بار در پردیس کتاب رونمایی شده است از 600 صفحه به کمترین صفحه رسیده است تا مخاطب با اشتیاق آن را بخواند». با خنده میگوید: «امروز برای اولین بار است که این کتاب را درباره خودم میبینم و خوشحالم در شهر خودم رونمایی شده است». وی با لحنی کوبنده میگوید: «من به شما و شما به من تعلق دارید چه بخواهید و چه نخواهید. من بهترین آثار هنریام را برای ایران نگه داشتهام که در موزه قرار بگیرد و با افتخار میگویم 64 نمایشگاه انفرادی در کل دنیا داشتم». با خنده ادامه میدهد: «تنها جایی که نمایشگاه نداشتهام کره ماه است».
به هویتمان احترام بگذاریم
صحبتهای این بانوی هنرمند که به فردوسی میرسد بغض میکند: «اولین
بار در کودکی با پدرم به آرامگاه فردوسی رفتم. آنجا بود که هویت خود را پبدا کردم و ادعا دارم از نتیجههای فردوسی هستم. من اگر وجود دارم به خاطر جدم فردوسی است، هویت ما را فردوسی بهمان داده است. آنقدر وابسته خراسان هستم و عرق ملی دارم که امروز در کنارتان هستم». بانو درودی به اینکه 2500 سال پیش حقوق بشر توسط ما نوشته و عملی شده است افتخار میکند و در مورد فاجعه نیشابور میگوید: «حمله مغولها به نیشابور باعث شد ما متوجه شویم باید با هم پیوند داشته باشیم. بعد از آن بود که مسجد گوهرشاد را ساختیم. ما با هنرمان مردم دنیا را به سمت اسلام آوردیم و این راهی شرافتمندانه بود که انتخاب کردیم». وی با سپاس از لطف خداوند میگوید: «خداوند به من لطف کرده که هنوز توان دارم بایستم و از ته دل برای شما صحبت کنم، بنشینم و کتاب بنویسم و شبها تا سپیده صبح نقاشی کنم. من انگیزه و هدف دارم که توانستهام در کشور مردسالاری موفق شوم، خیلی خوب هم موفق شوم». ادامه میدهد: «زمانی که نقاشی را شروع کردم آن هم با وجود آنکه یک زن بودم، سرزنشهای زیادی شنیدم. ولی به هیچ کدام توجه نکردم و راهم را ادامه دادم. خودم آثارم را از این شهر به آن شهر میبردم و هیچ وقت از اینکه یک زن هستم، احساس ضعیف بودن نداشته و ندارم». در پایان صحبتهایش با لبخند میگوید: «از جوانان میخواهم کتاب "در
فاصله دو نقطه" را بخوانند، قطعا راهشان را پیدا میکنند و از همه مردم تقاضا دارم فرهنگ محاورهای را در نوشتارمان حذف کنیم و فارسی بنویسیم. متاسفانه فضای مجازی، زبان ما را از بین برده است. باید به هویت خود احترام بگذاریم و درست صحبت کنیم». هنرمند افتخارآفرین سرزمینمان، بعد از لحظهای تامل میگوید: «خداحافظی نمیکنم چون به امید دیدار دوباره هستم». از خودمان و فرهنگمان تقدیر شده است
حضور ایران درودی به همراه دکتر کارگر مدیر کل موزهها ایران است. وی نیز دقایقی رشته کلام را به دست میگیرد و اینطور بیان میکند: «امروز روز تقدیر و تشکر از یک بانوی ایرانی است. همواره اعتقاد دارم وقتی از یک سرمایه مملکت تقدیر میشود در واقع از خودمان و فرهنگمان تقدیر شده است. ایران درودی فقط یک هنرمند نیست بلکه یک حکیم است و دارای نگاهی ژرف به فلسفه هنر است. آثاری که در آن خداباوری به همراه عشق، موج میزند و با دیدن آثار این هنرمند، مخاطب به باور او از عشق، راه میبرد و این عشق حتی در کلماتشان هم دیده میشود و ایجاز را به وجود آورده است». تقریبا همه کتاب به دست دارند و میخواهند امضاء بانو درودی را در صفحات سپیدش داشته باشند. این هنرمند به جای امضاء، مُهری به مِهر برای هم شهریهایش میزند تا یادگاری برای طرفداران و علاقهمندانش باشد.