۰
تاریخ انتشار
شنبه ۹ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۹
همراه با هنرمندان هنر ایرانی-اسلامی در گمنام‌ترین موزه‌ مشهد

اینجا خانه حاج حسین ملک است

اینجا خانه حاج حسین ملک است
تکتم حسین‌پور/سرویس هنر، خبرگزاری رضوی
کلافه از گرمای یک روز تابستانی و سر و صدای سرسام آور خودروهایی که در یکی از شلوغ ترین خیابان‌های شهر تردد می کنند، به خنکی دلچسب و رخوت‌ناک خانه‌ای به قدمت تاریخِ این شهر دوست‌داشتنی پناه می‌برم، خانه باغی ایرانی که انگار تک‌تک آجرها و خشت‌هایش به زبانی آشنا با تو سخن می‌گویند و در محاصره انبوهی از ساختمان‌های سر به فلک کشیده و ترسناک امروزی، همچنان اصالت خود را حفظ کرده‌اند. عطر زندگی در فضای این خانه موج می‌زند و حضورش مایه آبرو و حیثیت شهری است که این روزها نه ایرانی بودنش پیداست و نه اسلامی بودنش. اینجا خانه حاج حسین ملک است. بخشی از یک ملک چند هزار متری که این واقف بزرگ مشهدی وقف مردم شهرش کرده و این روزها پناهگاه امن و آرامی است برای هنرمندانی که با خلق آثار زیبا و ماندگار از هنرهای اصیل ایرانی و اسلامی، به سهم خود راه افرادی مانند حاج حسین ملک را ادامه می‌دهند و در آشفته بازاری که کمتر کسی به گوهری به نام اصالت بها می‌دهد، هنر اصیل ایرانی را زنده نگه داشته‌اند.
خانه‌ای با چشم‌انداز هنرمندانه
سکونت‌گاه حاج حسین ملک واقع در ضلع شرقی خیابان امام خمینی(ارگ سابق) مقابل ساختمان دارایی در دو طبقه و با زیربنای حدود ۶۰۰ متر مربع در وسعتی معادل ۱۶۵۹ متر مربع در اوایل قرن چهاردهم خورشیدی ساخته شده است. آنچه اکنون به خانه ملک مشهور است، بخش بیرونی این خانه قدیمی است. این قسمت شامل دو طبقه است که پذیرایی وسیع خانه با سقفی چوبی و منبت‌کاری شده و شومینه زیبای گچبری در آن قرار دارد. این بنا، سال ۱۳۷۹ مورد مرمت قرار گرفته و در نمای آن از کاشی و آجر استفاده شده که این تزیینات، چشم‌اندازی هنرمندانه به آن بخشیده است. معماری خانه ملک، تلفیقی از معماری سنتی ایرانی و اروپایی است. به این ترتیب که نماسازی‌ها بر اساس معماری سنتی و پلان‌های اجرا شده بر اساس معماری اروپایی شکل گرفته است. فضای کنونی خانه ملک تنها نیمی از بنای اصلی خانه و قسمت بیرونی و رسمی خانه را تشکیل می‌دهد و نیم دیگر که قبل از سال ۱۳۷۰ تخریب شده قسمت اندرونی و حریم شخصی زندگی حاج حسین ملک بوده است. ساختمان و بنای خانه ملک متعلق به سازمان میراث فرهنگی و حیاط خانه در مالکیت صندوق احیای آثار تاریخی است که زیرمجموعه‌ای از این سازمان است. امروزه کارگاه‌های بافت فرش و گلیم، کارگاه سفال و سرامیک و لعاب‌کاری،
سوزن‌دوزی و انواع دوخت‌های سنتی، کارگاه معرق و منبت، تذهیب و مینیاتور، کارگاه جلدسازی و چرم بری و صحافی سنتی در خانه ملک دایر است و استادکاران حاذق با عنایت به روش‌های سنتی، به خلق آثاری درخشان و هنرمندانه اشتغال داشته و در راه حفظ و بقای گوشه‌ای از هنرهای سنتی این سرزمین عاشقانه می‌کوشند. خانه ملک در اواخر دوره قاجار به مجموعه بناهای شهر مشهد افزوده شده است.
حفظ هویت ایرانی-اسلامی
شلوغی و های و هوی خیابان را پشت در چوبی خانه جا می‌گذارم. از دالان خنک و تاریک طبقه همکف وارد حیاط آجرفرش خانه می‌شوم. گویی ازدحام خیابان را در دنیای دیگری جا می‌گذارم و غرق می‌شوم در حس و حال آرامش‌بخش و جادویی طی کردن پلکان آجری و تماشای پنجره‌های چوبی که حتما یک وقتی شیشه‌های رنگی‌شان طولانی‌ترین رنگین‌کمان‌ها را در روزهای گرم تابستان روی طاق‌ها و گچبری‌های ایرانی اتاق‌هایش باز تابانده‌اند. اتاق‌هایی با سقف‌های بلند که می‌شد پشت پنجره‌هایش نشست و ساعت‌ها خانواده‌هایی را تماشا کرد که برای تفریح و تفرج به کنار قنات رکن‌آباد رفته بودند. حالا آن سوی پنجره، خبری از سرسبزی و طراوت نیست و هر چه هست اتومبیل است و ساختمان‌های کج و معوج و نافرم. اما این سوی پنجره‌ها زندگی هنوز در اتاق‌های خنک و نیمه تاریک خانه ملک جاری است. خانه‌ای که این روزها پناهگاهی است برای انسان‌هایی آرام و بی ادعا که بنشینند و با حوصله، طرح و نقش بیندازند تا در این آشفته بازار، هویت ایرانی- اسلامی‌مان را یادمان نرود. هویت و اصالتی که پیداست مهم‌ترین دغدغه هنرمندان و مسئولان خانه ملک است و رد پایش را می‌شود در تک‌تک جملات خانم زهرا تندکار احساس کرد وقتی از نگرانی‌اش برای هنر اصیل ایرانی و عدم شناخت ارزش واقعی آن می‌گوید.

موزه زنده‌ای که اغلب مشهدی‌ها از آن بی‌خبرند
زهرا تندکار مسئول خانه ملک که رشته تحصیلی‌اش تذهیب و نگارگری است از این مجموعه با عنوان زیبا و بامسمای «موزه زنده» نام می‌برد. جایی که هنرمند در کنار هنری که خلق می‌کند حضور دارد و بازدیدکنندگان، تجربه تازه‌ای در بازدید از این موزه پیدا می‌کنند. اما متاسفانه به این دلیل که تبلیغات و اطلاع‌رسانی کافی و مناسبی در سطح شهر صورت نگرفته، بسیاری از مشهدی‌ها از وجود این موزه بی اطلاع هستند چه رسد به زائران و گردشگران خارجی. او همکاری
مستمر خبرگزاری‌ها و سازمان‌های مختلف شهری را برای معرفی این مجموعه و جذب گردشگران خارجی ضروری می‌داند. نکته دیگری که علاوه بر خانم تندکار تعدادی از هنرمندان مجموعه نیز از آن گلایه دارند، عدم شناخت و حمایت سازمان‌های مختلفی که در شهر مشهد فعالیت‌های هنری انجام می‌دهند از هنرمندان خانه ملک است. هنرمندان بی ادعایی که همگی در سطوح بالای هنری فعالیت می‌کنند و در رشته‌هایی مثل تذهیب و نگارگری، نقاشی، مجسمه‌سازی، خطاطی و... از هنرمندان برجسته کشوری هستند و اغلب آن‌ها جوایز و افتخارات زیادی داشته‌اند. اما متاسفانه از ابتدایی‌ترین حقوق محروم‌اند. اغلب آن‌ها بیمه نیستند و از آنجا که قراردادشان هم دائمی نیست، مشکلات معیشتی دارند و بایستی از سوی متولیان فرهنگی هنری شهر حمایت شوند. او به برخی طرح‌های ایرانی که در جای‌جای شهر به چشم می‌خورد نقدهایی دارد و برخی از آن‌ها را فاقد روح ایرانی- اسلامی که خاص هنر اصیل ایرانی است می‌داند. تندکار معتقد است کیفیت نباید فدای کمیت شود. مدیران مجموعه‌هایی که کار فرهنگی هنری انجام می‌دهند اگر روح جاری در هنر ایرانی را بشناسند، برای اجرای این پروژه‌ها، هنرمندان شاخص و ممتاز شهر را به خدمت می‌گیرند و به کار ارزان فکر نمی‌کنند.

احیای سنت استاد و شاگردی در موزه ملک
زهرا تندکار یکی از اتفاق‌های بسیار خوب در موزه ملک را اجرای سبک آموزش استاد و شاگردی به شیوه سنتی و قدیمی‌اش می‌داند. چرا که اینجا علاقه‌مندان و افراد مستعد می‌توانند در کنار اساتید برجسته، فوت و فن رشته‌های مختلف هنری را بیاموزند. او به نکته قابل تاملی اشاره می‌کند: «سازمان‌های متولی هنر، می‌توانند از بین دانشجویان و هنرجویان رشته‌های مختلف هنری، استعدادیابی کنند و با پرداخت کمک هزینه و حمایت‌های مالی از افراد مستعدی که توان مالی کافی ندارند شرایطی را فراهم کنند که در محضر اساتید شاخص خانه ملک، هنرهای سنتی ایرانی را بیاموزند و به نسل‌های بعدی انتقال دهند». یکی از نگرانی های همه هنرمندان این مجموعه کمرنگ شدن هنر اصیل ایرانی و جایگزین شدن آن با آثار کم ارزش و بدلی است که هیچ نشانه‌ای از ظرافت‌های خاص هنر ایرانی در آن‌ها وجود ندارد.

به جای پارچ و لیوان به عروس و داماد، اثر هنری هدیه بدهیم
محمد مهدی اسپیدانی یکی از هنرمندان خانه ملک که ۲۵ سال به نگارگری مشغول است، ریشه
بسیاری از مشکلات را عدم آگاهی و شناخت مردم از هنرهای اصیل ایرانی می‌داند: «اثر هنری هم مانند طلا و سکه می‌تواند ارزش افزوده داشته باشد و اگر مردم آثار هنری اصیل و ارزشمند را از نمونه‌های بدلی آن تشخیص بدهند و ارزش آن را بدانند، به خریدن این آثار راغب خواهند شد. چه اشکالی دارد به جای سکه و طلا و پارچ و لیوان به عروس و داماد، یک اثر هنری ارزشمند هدیه بدهیم»؟ اسپیدانی که ۶ دوره برگزیده جشنواره رضوی بوده و آثارش در بیش از‌۵۰ نمایشگاه داخلی و خارجی به نمایش درآمده می‌گوید در یکی از نمایشگاه‌هایی که در هرات افغانستان برگزار کرده، همه تابلوهایش در ده روز به فروش رفته است. در حالی که در شهر مشهد گاهی حتی یک اثر هم فروخته نمی‌شود و مهم‌ترین دلیل این امر نه وضعیت نامناسب اقتصادی، بلکه عدم شناخت مردم از هنر ناب ایرانی-اسلامی است. او معتقد است: «خلق آثار هنری با کیفیت، در گروی این است که هنرمند حمایت شود و با فراغ بال و بی دغدغه کار کند. از آنجا که آثار هنری جزو ملزومات زندگی مردم نیست، هنرمند نمی‌تواند از این راه درآمدزایی کافی داشته باشد و برای گذران زندگی‌اش نیاز به حمایت دارد. البته اقدامات خوبی هم در این زمینه از سوی نهادهایی مثل موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و مرکز هنرهای سنتی میراث فرهنگی در قالب برگزاری نمایشگاه‌ها و جشنواره‌ها انجام شده و قول‌هایی به هنرمندان داده شده اما کافی نیست. لازم است ارگان‌هایی مانند اداره ارشاد و شهرداری و بقیه سازمان‌های ذی‌ربط هم وارد عمل شده و از هنرمندان شهر حمایت کنند. این حمایت می‌تواند در قالب فراهم نمودن فضا و امکاناتی برای هنرمند باشد تا اثرش را خلق و عرضه کند. به ویژه در شهر مشهد که تمام ایام سال، پذیرای زائران و جهانگردان است، چنین اقداماتی علاوه بر آشنایی مردم با هنرها و صنایع دستی در جذب جهانگردان هم موثر خواهد بود». اسپیدانی که ۱۵ سال است در مراکز آموزشی و دانشگاهی تدریس می‌کند تاکید دارد: «جوان امروزی از یک طرف نسبت به نسل‌های پیش از خود کم حوصله شده و از طرفی وقتی می‌بیند اساتید هنرهای ایرانی با وجود سال‌ها تلاش، هنوز درگیر مشکلات معیشتی هستند انگیزه‌اش را از دست می‌دهد و به هنر ایرانی-اسلامی اقبالی نشان نمی‌دهد. متاسفانه بیم آن می‌رود که در آینده‌ای نه چندان دور، این هنر اصیل، به کلی منسوخ شود. امروز ما اساتیدی همچون فرشچیان داریم
که به نام و آوازه‌شان افتخار کنیم. اما صد سال بعد ما برای آیندگانمان چه چیزی به یادگار گذاشته‌ایم»؟

جای خالی موزه ملک روی بنرهای تبلیغاتی شهر
خیرآبادی، مجسمه‌ساز و نقاش که حدود دو ماه است با خانه ملک همکاری می‌کند همچون همکارش اسپیدانی مقوله آموزش هنرهای ایرانی-اسلامی را بااهمیت می‌داند. اما معتقد است تبلیغات کافی برای شناساندن رشته‌های هنری در مشهد انجام نمی‌شود و بسیاری از مردم حتی از وجود مجموعه‌ای با عنوان خانه ملک و فعالیت‌های هنری ارزشمندش بی‌اطلاع هستند. خیرآبادی دبیر هنر بازنشسته است، در رشته‌های هنری مختلفی فعالیت داشته و رشته تخصصی‌اش مجسمه‌سازی است. او اعتقاد دارد: «این هنر در مشهد تا حدی غریب مانده و آن‌طور که باید معرفی نشده است. این در حالی است که تاثیر فرهنگی المان‌هایی که در قسمت‌های مختلف شهر مانند میادین بزرگ به نمایش گذاشته می‌شود کمتر از کتاب و فیلم و دیگر رسانه‌های فرهنگی نیست. برای مثال، همین نمادها و المان‌های نوروزی که اگر چه گاهی به دلایلی مانند بودجه ناکافی، کیفیتشان فدای کمیت می‌شود، اما شاهد تاثیر آن‌ها بر افزایش شور و نشاط مردم در آستانه سال نو هستیم». خیرآبادی یکی از مشکلات مجسمه‌سازان مشهدی را اِعمال سلایق فردی و سازمانی بر کارهایشان می‌داند و معتقد است این اِعمال سلیقه‌های شخصی، جلوی خلاقیت هنرمند را گرفته و اجازه نمی‌دهد با فراغ بال اثرش را خلق کند و امضای خودش را داشته باشد. در حالی که در اغلب کشورهای جهان کسی در کار هنرمند دخل و تصرفی ندارد. او توجه به هنرهای اصیل ایرانی را در شناساندن هر چه بیشتر مشهد به عنوان پایتخت معنوی جهان اسلام بسیار موثر می‌داند و تاکید دارد: «چنانچه مسئولین نگاهشان به شهر مشهد، صرفا بُعد مذهبی آن باشد، جلوی رشد و شکوفایی جنبه‌های دیگر این کلان‌شهر مذهبی گرفته خواهد شد. یکی از راه‌های جذب گردشگر این است که مشهد را شهری زیارتی- فرهنگی- هنری ببینیم و از ظرفیت‌های ویژه شهرمان هم در جهت رشد صنعت توریسم و هم برای اعتلای هنر اصیل ایرانی بهره ببریم».

نیاز به دیده شدن، محرکی برای هنرمندان جوان است
هانیه اعطایی کارشناس کتابت و نگارگری، هنرمند جوان و با انگیزه‌ای است که در کنار اساتید قدیمی خانه ملک فعالیت می‌کند. او مهم‌ترین دغدغه هنرمندان جوان را دیده شدن و معرفی آثارشان می‌داند: «معمولا افراد
برای سفارش به هنرمندان قدیمی و شناخته شده مراجعه می‌کنند و هنرمندان جوان‌تر برای اینکه اعتماد مشتری آثار هنری را جلب کنند باید عرصه‌ای برای دیده شدن آثارشان برایشان فراهم شود. همین نیاز به دیده شدن، محرک خوبی است که جوان‌ها کار با کیفیت ارائه دهند». اعطایی حضور در جمع هنرمندان خانه ملک را اتفاق خوبی ارزیابی می‌کند و معتقد است کار در این مجموعه به هنرمندان رشته‌های مختلف کمک می‌کند با تبادل نظر و همکاری بیشتر خود را به روز نگه دارند و کیفیت کارشان را در سطح بالایی حفظ کنند. این هنرمند جوان، شرایط اقتصادی نامناسب را در کاهش میزان قراردادهای هنری دخیل دانسته و می‌گوید: «با این وجود، برای آثار هنری فاخر، همیشه مشتری‌های خارجی هم وجود دارد. این مشتری‌ها افراد هنردوست یا مجموعه‌دارانی هستند که در بازدید از موزه‌ها با آثار هنرمندان ایرانی آشنا می‌شوند و با آن‌ها قرارداد می‌بندند. اگر عرصه را برای ارائه اثر در اختیار هنرمند قرار دهیم، از طریق جذب گردشگر می‌توانیم هنرهای سنتی و صنایع دستی‌مان را که همواره طرفداران خاص خود را دارد به جهان معرفی کرده و از این طریق اشتغال‌زایی و درآمدزایی کنیم». این هنرمند جوان و خوش‌ذوق، برگزاری جشنواره‌های هنری از قبیل جشنواره دوسالانه تذهیب قرآنی مشهد را در رشد و اعتلای هنر ایرانی و انتقال آن به نسل‌های بعد موثر می‌داند و به عنوان هنرمندی که در ابتدای راه است از متولیان هنر شهر توقع دارد شرایط و امکاناتی از قبیل استفاده از گالری‌های سطح شهر، به طور عادلانه در اختیار هنرمندان جوان قرار گیرد و از آن‌ها حمایت شود تا آثارشان را عرضه کنند.
اصالت فراموش شده
از هنرمندان و مسئولین خانه ملک خداحافظی می‌کنم و از این خانه باغ زیبا و آرام ایرانی بیرون می‌آیم و بار دیگر با سر و صدای اتومبیل‌ها و ازدحام خیابان مواجه می‌شوم. مثل این است که در حین گوش دادن به موسیقی ملایم و آرامی ناگهان هدفون را از گوشَت برداری و با صدای ناهنجاری مواجه شوی که روحت را خراش می‌دهد. پشیمان می‌شوم. دلم می‌خواهد برگردم به آرامش و سکوت خانه، کنار انسان‌هایی آرام، بی ادعا و دوست داشتنی که عاشقانه برای زنده نگه داشتن هنر این مرز و بوم تلاش می‌کنند. در خانه‌ای که انگار نمادی است از آرامش از دست رفته جامعه امروز و اصالتی که دارد رفته‌رفته به دست فراموشی سپرده می‌شود.
https://www.razavi.news/vdcj88et.uqeytzsffu.html
razavi.news/vdcj88et.uqeytzsffu.html
کد مطلب ۳۰۲۳۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما