۱
۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۴
در سی و چهارمین نشست شاعرانه ادبی-آیینی «ارادت» عنوان شد؛

تاثیر بسزای الگو شناسی در نقد اشعار

تاثیر بسزای الگو شناسی در نقد اشعار
به گزارش سرویس فرهنگ خبرگزاری رضوی، سی و چهارمین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» شب گذشته در محل ساختمان بنیاد بین المللی امام رضا(ع) مقارن با ششم ماه مبارک رمضان برگزار شد. این محفل شعر خوانی، تعدادی از شاعران آیینی مشهد به قرائت اشعار خویش در زمینه های مختلف مذهبی و آیینی پرداختند. این جلسه با حضور معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) و  مسئول کانون شعر بسیج مداحان (احمد حیدری) همچنین مهدی آخرتی منتقد و شاعر مشهدی و جمع کثیری از شاعران آیینی برجسته کشور برگزار شد.
ابتدای جسله طبق جلسات گذشته به شعر خوانی، نقد و بررسی اشعار شاعران حاضر در جلسه سپری شد و سپس منتقدان نکاتی را در خصوص اشعار قرائت شده مطرح کردند.
معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) گفت: به جهت رشد و توسعه اشعار آیینی، باید شاعران این حوزه تشویق شوند چراکه تحسین سبب خلاقیت شاعر می شود. 
این شاعر آیینی خاطرنشان کرد: به نظر بنده شاعرانی که در قلمرو شعر آیینی فعالیت می کنند مورد عنایت  و توجه
اهل بیت(ع) قرار دارند.
وی ادامه داد: مشهد ظرفیت بالایی برای رشد اشعار آیینی دارد لذا باید جلسات شعر آیینی گسترده تر شود چراکه این محافل، محلی برای تبادل نظر و هم‌اندیشی شاعران آیینی خواهد بود.
حجت الاسلام سیدی با اشاره به اینکه نقد اشعار آیینی باید منصافه صورت گیرد، بیان کرد: منتقدین این حوزه باید متخصص باشند و سپس به نقد اشعار شاعران بپردازند در غیر این صورت به احساسات شاعر لطمه وارد می شود.
در ادامه ی این نشست مهدی آخرتی شاعر و منتقد برجسته ی مشهدی ضمن نقد اشعار شاعران حاضر در جلسه نکاتی را به حاضرین گوشزد کرد.
وی با بیان اینکه هنر مانند دیگر عناصر از الگوی خاصی تبعیت می کند، گفت: فرم و ساختار الگوی یک هنر است. همان طور که ممکن نیست خداوند رحمان چیزی در جهان خلق کرده باشد که بی نظم باشد و الگو نداشته باشد، سرودن شعر نیز الگو و ساختارهایی دارد.
این شاعر برجسته با اشاره به اینکه همه چیز در این جهان حتی افتادن برگ از درخت از الگوی خاصی پیروی می کند، بیان کرد: یکی از دانشمندان
ریاضی دان بزرگ قبل از اینکه به بیماری دوشخصیتی دچار شود دنبال راهی بود که حرکت کبوترها را بر روی زمین با علم ریاضی محاسبه کند، هر چند که شاید به نظر ما این مسائل جزئی نظم ندارد بلکه دارای نظمی پنهان است و دارای الگو هستند حتی از هم گسیختگی دانه ها ی تسبیح روی زمین هم دارای الگو است.
آخرتی ادامه داد: ادبیات و هنر هم از این قاعده مستثنا نیست و الگو دارد.
یک نکته دیگه در موردالگو شناسی که در نقد ها بسیار موثر است این است که هر نقدی باید منحصر به فرد و مختص یک هنر باشد، به عنوان مثال اگر ۱۰ تا شعر را با یک الگو نقد کنیم قطعا به خطا رفته ایم.
وی با بیان اینکه الگو شناسی در نقد اشعار بسیار موثر است، افزود: هر نقد باید منحصر به یک الگو باشد متاسفانه ۹۹ درصد نقد هایی که میشنویم در مورد ادبیات با روند اشتباه پیش می رود، همان طور که هر شعر و یک اثر هنری منحصر به فرد است نقد ها هم باید این گونه باشد. به عنوان مثال انسان از ارزش بالایی برخوردار است به این جهت که آفرینش منحصر به فرد دارد.
https://www.razavi.news/vdcg3z9x.ak9yz4prra.html
razavi.news/vdcg3z9x.ak9yz4prra.html
کد مطلب ۲۹۰۰۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما

نظرات بازدیدکنندگان
ارادت
United States
تا تیغِ زلفت ای پدر خاک! خورد تاب
ما سرگذاشتیم بر این تیره ی تراب

دوریست آن عذابِ الیمی که گفته اند
میسوزد از فراق تو دوزخ در التهاب

کج ذوقِ بد سلیقه کسی که بهشت را
کرده ست با وجودِ نجف باز انتخاب

ای آفتابِ حُسن! تو را گریه میکند
یعقوب وار گوشه ای از آسمان، سحاب

این "هفت" بار طوف که بر دورِ "بیتِ" توست
یعنی "معلّقات" نمانده ست بی جواب

انگار خلق محرم راز تو نیستند
وقتی که هست کعبه چنین بر تنش حجاب

"خاتم" صدا زدند نبی را، به شانه اش
گشتی سوار، مثلِ نگینی که بر رکاب

ای لنگر زمین و زمان! بی تو تیغِ موج
با نوح آن کند که بسی کرده با حباب

پیچیده داستان دخیلی که بسته است
دورِ ضریحِ دستِ ترک خورده ات طناب

حلقه زند اگر به عبایِ سخاوتت
بسته شود دهانِ در از لطفِ بی حساب

عالم تمام خندق اگر بود، لب به لب
با دستِ ذوالفقارِ تو پُر میشد از ثواب

بالا بگیر دست که آیند سوی تو
بی برکه ی غدیر جهان چیست جز سراب

ای یارِ عرش! از چه کنار تو با غرور
هی غار غار میکند آن کمتر از غُراب

بر گوششان روایتِ لولا علی بس است
آنها که رفته اند پی قولِ ناصواب

بیم است پای خطبه ات از مست بودنم
همّام برنخواست، اگر خورد از این شراب

نهج البلاغه ی تو و قرآنِ مصطفی
هر دو گرفته اند ز یک چشمه انشعاب

دستی برآب بردی و دیدند اهلِ دل
دست خداست عکس خودش را گرفته قاب

نان جوین هرآینه خوردی، ندیده است
گندم میان خانه ی تو سنگِ آسیاب

انداخت پرده دستِ عقیل از عدالتت
کور است هرکه درک ندارد از آن عتاب

قرآن به دست، بینِ صلاتینِ ظهر و عصر
افتاد چشم من به همین آیه از کتاب:

"نمرود اگر خداست، خلیل خدا! بگو
کاری کند ز غرب برون آید آفتاب..."

لبخندِ با کنایه نشاندم به روی لب
ناگاه در خیال خودم کردمش خطاب:

فرمانِ ردّ شمسِ علی را چه میکنی؟!
خورشید برده است از آقای ما حساب

اندیشه در دو ذات حرام است، ذات حق
با ذاتِ در خدا شده ممسوسِ آن جناب

خواندیم مَن یمُت یَرَنی...نصف جان شدیم
شب های بی قرار، سپردیم دل به خواب

پایِ دل است و چشم، ملک کاش مینوشت
خیر مرا به سنگ و خطای مرا بر آب

شکر خدا به ساحتِ مولای عالمین
جُرمی به غیر شعر نکردیم ارتکاب

مسعود_یوسف_پور