به مناسبت سالروز صلح عزتمندانه حضرت امام حسن مجتبی(ع)
دلیل صلح سردار شجاعت
منظور از مفهوم جهاد، تنها مقاتله و مبارزه با شمشیر و سلاح نیست بلکه مصادیق متعددی از جمله جهاد علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … را در بر میگیرد، تا جایی که مجاهدان همواره و درهمه زمانها حتی در زمان صلح مورد تحسین قرار گفتهاند:
لَّا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَهً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا.
ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﻣﻮﻣﻨﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺟﺴﻤﻰ [ﻭ ﻧﻘﺺ ﻣﺎﻟﻰ، ﻭ ﻋﺬﺭ ﺩﻳﮕﺮ، ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ] ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ، ﺑﺎ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ، ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ.
ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪﺍﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮﻯ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ [ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ] ﺭﺍ [ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺤﺸﺎﻥ] ﻭﻋﺪﻩ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻚ ﺩﺍﺩﻩ، ﻭ ﺟﻬﺎﺩﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪﻧﺸﻴﻨﺎﻥ [ﺑﻰ ﻋﺬﺭ] ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺷﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺗﺮﻯ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (نساء ۹۵ )
یکی از مهمترین آفاتی که سد راه انقلابیون و مجاهدان میگردد، پیدا شدن روحیه عافیتطلبی و انجام رفتارهای پرهیزکننده از خطر و آسیب است.
گاهی اوقات نیز قدم را فراتر نهاده و بر جلب منافع هم اصرار میورزد.
صحنه تاریخ پر است از این چنین جلوههایی. همانند وادی ساباط مدائن، همان دشتی که در آن، تیر خلاص و اقدام نهایی زعامت و امامت پیشوای دومین شیعیان خودنمایی کرد.
زمانی که امام مجتبی(ع) برای مبارزه با معاویه تا آنجا پیشروی کرده بود اما در آخرین سخنرانی خویش خطاب به جمع حاضر فرمودند:
وقتی که به جنگ صفین روانه میشدید دین خود را بر منافع دنیا مقدم میداشتید، ولی امروز منافع خود را بر دین خود مقدم میدارید.
اینک اگر آماده کشته شدن در راه خدا هستید بگویید تا با معاویه به مبارزه برخیزیم و اگر طالب زندگی و عافیت هستید اعلام کنید تا پیشنهاد صلح او را بپذیریم و رضایت شما را تأمین کنیم.
کلام امام که به اینجا رسید مردم عافیتطلب از هر سو فریاد زدند: البقیه ، البقیه…
یعنی ما میخواهیم زندگی کنیم! (الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۳ ،ص ۴۰۶)
عافیتطلبی و رفاهخواهی آنچنان در بدنه جامعه رخنه کرده بود که امیر شجاع سپاه اسلام حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام را مجبور به پذیرش صلح کرد…
سستی و کاهلی یاران، پشتوانه مردمی و مادی امام علیهالسلام را متزلزل ساخت.
این پدیده شوم حتی به بدنه برخی نزدیکان و فرماندهان و کارگزاران امام نیز نفوذ کرده بود!
عبدالله بن عباس فرمانده سپاهی بود که به امر امام مجتبی (ع) از کوفه روانه مدائن شده بود. طولی نکشید که به امام خبر رسید: عبدالله با دریافت یک ملیون درهم از جانب معاویه به همراه هشت هزار سرباز، مسیر خود را به سمت سپاه معاویه کج کرده و به آنها پیوسته است! ( مقاتل الطالبین ، ابوالفرج اصفهانی، ص ۴۲ )
پیداست که خیانت این فرمانده در آن شرایط بحرانی، تاثیری شگرف بر تزلزل موقعیت نظامی و تضعیف روحیه سپاه داشته است.
و این همان عنصری است که در کلام رهبر فرزانه انقلاب به عنوان یک دشمن درونی معرفی میشود.
من دشمن داخلی، یعنی در واقع دشمن درونی را ضعف ایمان، سوءعملکرد و دنیاطلبی (یعنی مزه دنیا را با حرص و ولع در دهان مزمزه کردن، چرب و شیرینِ دنیا را قدر دانستن) میدانم! (۱۳۷۷/۱۱/۲۱)
تاریخ ما سراسر امواجی از مایههای درسآموزی و اعتبار است اما چه اندکند عبرتگیرندگان! (ما اکثر العبر و اقل الاعتبار)
در این ایام که سالروز پذیرش صلح توسط امام حسن (ع) و همچنین گرامیداشت بیعت امت با ولایت است لازم است نگاهی به روحیه انقلابی خود بیاندازیم و با چراغ روشن بصیرت و مجاهدت، سعی بر رساندن پرچم انقلاب اسلامی به دست صاحب اصلی آن، امام زمان ارواحنافداه داشته باشیم…
*منبع: پايگاه اطلاع رساني آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س)