مسیح، یاریگر منجی عالم
* معجزهای اعجابانگیز برای خلق، خلقتی آسان برای خالق
شیوه تولد حضرت عیسیبنمریم(ع) خود نشانه و رحمتی برای هدایت بشر شمرده میشود، زاد و ولدی اعجاب انگیز و معجزهآسا برای مخلوقات و خلقتی سهل و آسان برای خالق، که قرآن در این باره میفرماید: « قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ وَرَحْمَهً مِنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا؛ گفت [فرمان] چنین است پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است و تا او را نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خویش قرار دهیم و [این] دستورى قطعى بود.» (مریم، ۲۱) و به فرموده قرآن او پیامبرى پر برکت و مایهی رحمت برای انسانهاست.« وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا؛ و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است.» (مریم، ۳۱) در کتاب بحارالانوار جلد۱۴ صفحهی ۲۱۸ آمدهاست که ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام پرسید: «چرا خداوند عیسى علیهالسلام را بدون پدر آفرید؟»امام صادق علیهالسلام در پاسخ فرمود: «تا مردم به قدرت وسیع الهى پى ببرند و بدانند که خدا حتى قدرت دارد که از زن بىهمسر، فرزند بیافریند، چنان که قدرت دارد انسانى (مانند آدم علیهالسلام) را بدون پدر و مادر خلق کند، و او بر هر چیزى قادر است.»
* مَثَل عیسى نزد خدا مانند مَثَل آدم است
همهی کسانی که تولد بدون پدر حضرت عیسی (ع) را دلیل الوهیت او میدانند پاسخی روشن از زبان خود او در قرآن دریافت کردهاند: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ؛ [کودک] گفت منم بنده خدا» (مریم ، ۳۰) و در آیهی ۵۱ سورهی آلعمران همگان را به پرستش الله دعوت میکند: «إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ؛ در حقیقت خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید [که ] راه راست این است.» (آلعمران ، ۵۱)
اگر آن چیز که باعث شده است که عیسی (ع) را پسر خدا بدانند، بدون پدر متولد شدن اوست؛ پس چرا به حضرت آدم (ع) که بدون پدر و مادر آفریده شده است چنین نسبتی نمیدهند. خداوند نوع آفرینش حضرت مسیح را مانند حضرت آدم(ع) معرفی میکند و در اینباره میفرماید: «مَثَل عیسى نزد خدا مانند مَثَل آدم است که او را از خاک آفرید، سپس به او گفت باش پس او بود شد.» (آلعمران، ۵۹) «مَا کَانَ لِلَّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ خدا را نسزد که فرزندى برگیرد منزه است او چون کارى را اراده کند همین قدر به آن مى گوید موجود شو پس بى درنگ موجود مى شود.» (مریم، ۳۵)
* نبوت و امامت در سنین پایین محال نیست!
دلایل بسیاری در قرآن کریم برای اثبات بشر بودن حضرت عیسی (ع) بیان شده است که به برخی از آنها اشاره شد ولی این آیات فقط به حجتی برای از جنس بشر دانستن حضرت مسیح(ع) در بین مسلمانان و اهل کتاب نیست بلکه جایجای داستان تولد و زندگانی این پیامبر اولوالعزم، پر است از دلایلی که میتوان از آنها در جهت اثبات حقانیت و منزلت اهلبیت(ع) بهره برد؛ از سخن گفتن در گهواره که خود را برگزیده خداوند و صاحب کتاب معرفی مینماید: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا؛ [کودک] گفت منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.» (مریم، ۳۰) و «وَ ءَاتَینَـهُ الْحُکمَ صَبِیاً؛ در حال کودکی، حکم را به او عطا کردیم» (مریم: ۱۲) که پاسخیست برای گروهی که بهامامت رسیدن معصومین را در سنین پایین محال میدانند. با توجه به این آیه وقتی حضرت عیسی (ع) در گهواره خود را نبی و صاحب کتاب معرفی میکند چگونه میتوان امامت اهلبیت(ع) در کودکی را دور از عقل بدانیم.
* امکان ادامه سلسله نسب از طریق فرزند دختر
مطلب دیگر آیهای است که سلسلهی نسب حضرت عیسی (ع) را به حضرت داود (ع) منتسب میکند. خداوند در سورهی انعام اینگونه میفرماید:«وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ × وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ؛ و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه نیکوکاران را پاداش مى دهیم × و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را که همه از شایستگان بودند» (الأنعام ، ۸۴ و ۸۵) این آیه دلیلی روشن برای کسانیست که ادامه سلسله نسب از طریق فرزند دختر را ممکن نمیدانند و معاذالله پیامبر(ص) را مقطوعالنسل خطاب میکنند. خداوند در این آیه اذعان میکند که حضرت عیسی (ع) که بدون پدر متولد شدهاست از نسل حضرت داود (ع) است و این موضوع موجب اثبات این امر است که فرزندان حضرت زهرا(س) ذریهی پیامبر(ص) هستند.
* عمر طولانی حضرت عیسی(ع) دلیلی برای طول عمر حضرت مهدی (عج)
عمر طولانی حضرت عیسی(ع) حجتی بیبدیل برای اثبات عمر طولانی حضرت حجت(عج) است. آنجا که قرآن کریم در چندین آیه بر کشته و مصلوب نشدن حضرت عیسی(ع) صحه گذاشته و میفرماید:«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا؛ و گفته ایشان که ما مسیح عیسى بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که درباره او اختلاف کردند قطعا در مورد آن دچار شک شده اند و هیچ علمى بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروى مىکنند و یقینا او را نکشتند.» (نساء، ۱۵۷) و بلافاصله در آیهی بعد صراحتاً آمده است که:«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ؛ بلکه خدا او را به سوى خود بالا برد.» (نساء، ۱۵۸) علاوهبراین آیات، روایات فراوانی در کتب معتبر شیعه و سنی وجود دارد که زنده بودن عیسی (ع) را اعلام میکند از جملهی آنها روایتی از رسولخدا(ص) که خطاب به یهودیان میفرمایند: «أن عیسى لم یمت و أنه راجع إلیکم قبل یوم القیامه؛عیسی نمرده و قبل از روز قیامت به میان شما بازخواهد گشت.» (ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج ۴، ص ۱۱۱۰، ح ۶۲۳۲) همچنین بر خلاف عقیده مسیحیان که میگویند: حضرت عیسی (ع) از قبر بیرون آمد و به آسمان رفت. در انجیل برنابا صریحاً همان اعتقاد مسلمانان ذکر شدهاست. «در انجیل برنابا دارد که او گفت: من عیسی نیستم، من عیسی نیستم، من اسخریوطی هستم، ولی به او اعتنا نکردند و به جای حضرت مسیح علیهالسلام او را کشتند و به دار آویختند؛ یعنی همان گونه که مسلمانها میگویند: در اطاق او روزنهای بود، و او از آنجا بالا رفت. بنابراین، به اتفاق مسیحیها و مسلمانان حضرت عیسی علیهالسلام الآن در عالم جسمانی زنده است، ولی یهود میگویند: از دنیا رفته و به خاک سپرده شده است، و ما او را کشتهایم.» (برگرفته از کتاب در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۶۳) باتوجه به آیات و روایاتی که اشاره شد مسلّم است که حضرت عیسی(ع) کشته نشده بلکه خداوند او را بهسوی خود بالا برده است و اگر بخواهیم برای حضرت عیسی (ع) چنین طول عمری متصور باشیم؛ بنابراین عمری بهمراتب کمتر از او برای حضرت مهدی(عج) بههیچوجه غیرممکن نیست.
* آیهی مباهله با مسیحیان، آیتی برای منزلت اهلبیت(ع)
علاوهبر آیات فوق برخی آیات نیز بهصورت غیر مستقیم باعث نمایان شدن مقام و منزلت اهلبیت(ع) شدهاند که از جمله آنها آیهی مباهله است. زمانی که گروهی از مسیحیان برای دیدار با پیامبر اسلام به شهر مدینه آمدند و ولادت بدون پدر حضرت عیسی(ع) را نشانه الوهیت او عنوان کردند. آیه نازل شد و جواب آنان را این چنین بیان نمود: «ولادت و خلقت حضرت عیسی ابن مریم(ع) همانند خلقت حضرت آدم(ع) [و بلکه خلقت آدم مهم تر و والاتر] است» و خداوند در آیات بعد به پیامبر(ص) خود میفرماید که با کسانی که در این باره تردید دارند و محاجه میکنند بههمراه پسران، زنان و خویشان خود به مباهله بپردازید: «الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ × فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ؛[آنچه درباره عیسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از تردیدکنندگان مباش. پس هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» (آل عمران، ۶۰ و ۶۱) با توجه به منابع تاریخی صدر اسلام در روز مقرر، حضرت پیامبر (ص) به همراه امام حسن و امام حسین (ع) بهعنوان پسران و حضرت زهرا(س) بهعنوان نماینده زنان و حضرت علی(ع) در جایگاه خویشان به مراسم مباهله رفتند. که این واقعه نشان دهنده جایگاه و منزلت پنج تن آلعبا در پیشگاه خداوند، پیامبر(ص) و دین اسلام گردیدهاست.
* یاریگر آخرین منجی
همه این آیات دلایلی هستند که در طول تاریخ سند حقانیت شیعه در موضوعاتی همچون علم لدنی، مقام و منزلت معصومین، و به امامت رسیدن آنها در سنین کودکی و غیبت حضرت حجت محسوب میشود. «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ؛ آرى داستان درست [مسیح] همین است و معبودى جز خدا نیست و خداست که در واقع همان شکست ناپذیر حکیم است» (آلعمران، ۶۲) «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَهٌ انْتَهُوا خَیْرًا لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا؛ اى اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و در باره خدا جز [سخن] درست مگویید مسیح عیسى بن مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوى مریم افکنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سه گانه است باز ایستید که براى شما بهتر است خدا فقط معبودى یگانه است منزه از آن است که براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است.» (نساء، ۱۷۱) «لَنْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِکَهُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ یَسْتَنْکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا؛ مسیح از اینکه بنده خدا باشد هرگز ابا نمى ورزد و فرشتگان مقرب [نیز ابا ندارند] و هر کس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگى فروشد به زودى همه آنان را به سوى خود گرد مى آورد.» (نساء، ۱۷۲) اما قرار نبود مردی که با این معجزه منحصر به فرد متولد میشود بعد از ۳۳ سال زندگی در دنیا فقط برای آوردن یک شریعت جدید به پیامبری برسد بلکه باید ذخیره میشد تا در تحقق اهداف تمام انبیاء یاریگر آخرین منجی از فرزندان رسولخاتم(ص) باشد. در روایتی از پیامبر(ص) آمدهاست: «… و من ذریتی المهدی إذا خرج نزل عیسى ابن مریم لنصرته فقدمه و صلى خلفه؛ پیامبر فرمودند: و مهدی از دودمان من است که هرگاه ظهور کند، عیسی بن مریم برای یاری او حاضر شده و در پی او نماز خواهد گزارد.»(شیخ صدوق، الامالی، ج۱، ص ۲۱۸).