معرفی کتاب رضوی: تا ابتدای جاده راهی نمانده
به گزارش خبرنگار خبرگزاري فرهنگ رضوي، کتاب «تا ابتدای جاده راهی نمانده» مجموعه داستانی است از نسرین پرک، شامل 10 داستان رضوی در حال‌وهوای زندگی روزمره عاشقان امام هشتم، علی بن موسی الرضا(ع)، که به نحوی در مشکلات و موانع پیش روی خود به امام رئوف پناه می‌برند تا در سایه عنایت ایشان، مشکلات و ناملایمات را برطرف کنند و دوباره به زندگی بازگردند.
این کتاب که شخصیت‌های داستان‌هایش آدم‌های معمولی و معاصر هستند، اتفاقات متداول و فراز و نشیب‌های زندگی افراد مختلف جامعه را با زبانی ساده و قابل فهم برای نوجوانان بیان نموده است. رشته پیوند این داستان‌ها و وجه مشترک شخصیت‌های اصلی‌شان عشق بی‌پایان به امام رضا و امید و توکل به 10 داستان رضوی در حال و هوای زندگی روزمره عاشقان امام هشتمخداست. در این داستان ها باز شدن گره زندگی افراد، نه با تلاش صرف، بلکه با وساطت دستان با برکت امام مهربانی‌ها انجام‌پذیر است.
در سطرهایی از این کتاب آمده است:
«کارتن را سوراخ کرده بودم. کبوترم سرش را بیرون آورده بود و نگاه می‌کرد به گلدسته‌ها، به کبوترهایی که روی گنبد طلا نشسته بودند، به مردمی که با پیاله‌های زرد از سقاخانه به بچه‌هایشان آب می‌دادند. هردویمان محو تماشای در و دیوار حرم بودیم.
تا رسیدیم به جایی که یک عده دایره‌وار ایستاده بودند. از لابه‌لای جمعیت رفتیم جلو. یک عالم کبوتر روی تلی از گندم بدون هیچ ترسی دانه می‌چیدند. مامان از کیف‌اش نایلونی بیرون آورد. ریخت برای کبوترها. گفت: «حالا سفید رو بیار بیرون، بذار بره پیش دوستاش»
کارتن را محکم چسباندم به سینه‌ام. اشک‌هایم می‌چکید روی نوک کبوترم. مامان گفت: «پس تو خوشبختی اونو نمی‌خوای، می‌خوای همیشه توی قفس باشه؟ نمی‌خوای آزادش کنی؟»
گفتنی است علاوه بر این کتاب، مجموعه داستان «در انتظار سپیده‌دم» نیز از این نویسنده منتشر شده است. این دو مجموعه جزو 14 اثری بودند که امسال در جشنواره تولید کتاب رضوی کودک و نوجوان رونمایی شد.
این کتاب که شخصیت‌های داستان‌هایش آدم‌های معمولی و معاصر هستند، اتفاقات متداول و فراز و نشیب‌های زندگی افراد مختلف جامعه را با زبانی ساده و قابل فهم برای نوجوانان بیان نموده است. رشته پیوند این داستان‌ها و وجه مشترک شخصیت‌های اصلی‌شان عشق بی‌پایان به امام رضا و امید و توکل به 10 داستان رضوی در حال و هوای زندگی روزمره عاشقان امام هشتمخداست. در این داستان ها باز شدن گره زندگی افراد، نه با تلاش صرف، بلکه با وساطت دستان با برکت امام مهربانی‌ها انجام‌پذیر است.
در سطرهایی از این کتاب آمده است:
«کارتن را سوراخ کرده بودم. کبوترم سرش را بیرون آورده بود و نگاه می‌کرد به گلدسته‌ها، به کبوترهایی که روی گنبد طلا نشسته بودند، به مردمی که با پیاله‌های زرد از سقاخانه به بچه‌هایشان آب می‌دادند. هردویمان محو تماشای در و دیوار حرم بودیم.
تا رسیدیم به جایی که یک عده دایره‌وار ایستاده بودند. از لابه‌لای جمعیت رفتیم جلو. یک عالم کبوتر روی تلی از گندم بدون هیچ ترسی دانه می‌چیدند. مامان از کیف‌اش نایلونی بیرون آورد. ریخت برای کبوترها. گفت: «حالا سفید رو بیار بیرون، بذار بره پیش دوستاش»
کارتن را محکم چسباندم به سینه‌ام. اشک‌هایم می‌چکید روی نوک کبوترم. مامان گفت: «پس تو خوشبختی اونو نمی‌خوای، می‌خوای همیشه توی قفس باشه؟ نمی‌خوای آزادش کنی؟»
گفتنی است علاوه بر این کتاب، مجموعه داستان «در انتظار سپیده‌دم» نیز از این نویسنده منتشر شده است. این دو مجموعه جزو 14 اثری بودند که امسال در جشنواره تولید کتاب رضوی کودک و نوجوان رونمایی شد.
