دهه آخر صفر، رخداد عظیمی در مشهدالرضا رقم می خورد. رخدادی جهانی که همچون پیاده روی اربعین، متعلق به هیچ نژاد و رنگ و قوم و مذهبی نیست. زائران پیاده امام رضا علیهالسلام از هر کجای جهان به شوق زیارت امام رئوف راهی مشهد می شوند.
درسی که باید به تامل خواند؛
پیاده روی، از اربعین تا زیارت امام رضا؛ هویت بخشی به گمشدگان دنیای مدرن
حسین ادبی/ مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه خراسان
21 آبان 1396 ساعت 15:31
دهه آخر صفر، رخداد عظیمی در مشهدالرضا رقم می خورد. رخدادی جهانی که همچون پیاده روی اربعین، متعلق به هیچ نژاد و رنگ و قوم و مذهبی نیست. زائران پیاده امام رضا علیهالسلام از هر کجای جهان به شوق زیارت امام رئوف راهی مشهد می شوند.
هویت، گمشده دنیای مدرن است. هرکس در این غوغا خودش را می جوید. خودی که در میانه خودخواهیهای فردی و سازمانی گم شده است. نفسانیت در دنیای مدرن موج می زند و انسان سرگشته و حیران، هر روز از این همه نفسانیت بیشتر آسیب می پذیرد و بیشتر به حیرتش افزوده می شود. این ویژگی دنیای مدرن است. دنیایی بر پایه منافع فردی و سازمانی. دنیایی که برای کسب منفعت حتی انسانیت را هم فدا می کند. در این وانفسا اما گاه شرایطی برای بازگشت به انسانیت حقیقی، بازگشت به خود و بازگشت به اصالت الهی انسان فراهم می شود. شرایطی که در آن، همه بدون توجه به رنگ و نژاد و مقام و منصب، در یک حرکت عظیم شریک می شوند و این همگرایی به عمق جانشان می نشیند. پیاده روی اربعین یکی از این حرکتهاست. در این حرکت عظیم و بی نظیر، از همه جا انسان هایی آزاده را می بینی که گمشده خود را در طی مسیر به سوی نماد حقیقی انسانیت می جویند. در میان زائران پیاده، شیعه می بینی، سنی می بینی، مسیحی و یهودی هم می بینی. اینجا قومیت و نژاد و مذهب کارگر نمی افتد. همه دارای هویتی واحدند. این اثر بلاتردید پیاده روی اربعین است که از گوشه گوشه این جهان مدرن و پردغدغه، میلیون ها انسان را به سوی خود می کشد تا آن ها را به سرچشمه واحد هویت انسانی برساند. هویت، گمشده دنیای مدرن امروز، فقط در این همگراییها یافت می شود.
دهه آخر صفر، رخداد عظیمی در مشهدالرضا رقم می خورد. رخدادی جهانی که همچون پیاده روی اربعین، متعلق به هیچ نژاد و رنگ و قوم و مذهبی نیست. زائران پیاده امام رضا علیهالسلام از هر کجای جهان به شوق زیارت امام رئوف راهی مشهد می شوند. این پیاده روی نیز همچون اربعین، زمینه همگرایی، اجتماع و اتحاد انسانها بر پایه و محور انسانیت را رقم می زند. بشر روز به روز تشنه تر از قبل، به دنبال منشأ انسانیت گمشدهاش میگردد. چه تلاشها که در دنیا برای همگرایی و همسویی چند ساعته صورت نمی گیرد! اما هیچکدام نیاز بشر را تامین نمی کند؛ زیرا آنچه باید در او موثر بیفتد و ریشه بدواند و هویت او را بسازد در همگراییهای سطحی بدون عمق یافت نمی شود.
اگر از زاویه میزبان به این رخداد عظیم چشم بدوزیم، فرصتی بی بدیل را خواهیم یافت که می تواند منشأ تحولات عظیم فرهنگی و نشاط و پویایی در جامعه گردد. شهر مشهد دارای تنوع قومی و مذهبی است؛ فارس و ترک و کرد و عرب و بلوچ در گوشه گوشه این شهر جایی برای سکنای خود فراهم دیده اند. از نظر مذهب نیز این شهر دارای تنوع است. سنی و شیعه، چه ایرانی و چه غیر ایرانی در این شهر حضور دارند. گرایشات متفاوت سیاسی نیز در میان مردم شهر پررنگ است.
هویت گونه گون مردم مشهد، در کنار تشتت و پراکندگی هویتی که لازمه شهرهای بزرگ است، مردم را از هم دور ساخته و همچون غریبه هایی در قفس شهر جای داده است. فرصتهایی همچون میزبانی زائران امام رضا علیهالسلام، فرصت نزدیکی به هم و آشنایی بیش از پیش است. شهرهای بزرگی همچون مشهد از جهت هویت اجتماعی دچار ضعفهای عمده هستند. هویت موزاییکی، پراکنده و ناموزون شهر در ابعاد فرهنگی، مذهبی، سیاسی، اقتصادی و... باعث تنشها و تضادهای فراوان در عرصه اجتماعی شده است. مردم زندگی پرتنش و ناآرامی را در ابعاد مختلف تجربه می کنند. وجود زیارت پیاده امام رضا علیهالسلام نعمتی بزرگ برای این شهر و مردمان آن است. مردمانی که از هم دور افتادهاند، در هنگامه مناسک دینی به هم نزدیکتر می شوند، اما در عین حال هیچکدام از مناسک دینی به اندازه میزبانی و پذیرایی از زائران پیاده باعث همگرایی نمی شود. اگر در مناسک دینی، افراد برای تزکیه نفس خود و ارضای عاطفی و احساسی خود با این مناسک ارتباط می گیرند، در میزبانی از زائران پیاده این مسئله به صورت امری دوطرفه نمود پیدا میکند. لازمه پذیرایی از زائر، کوتاه آمدن از تمام نفسانیات و شخصیتهای خودساخته است. باید کبر و غرور را به تمام معنا کنار بگذاری و دست به کار شوی. در این حرکت نمی توان میان زائران تفاوت قائل شد. زائر روستایی و شهری، فقیر و غنی هیچ فرقی نمی کنند؛ و این تحمل ها ظرفیت انسان را در قدرشناسی نعمت اجتماع و امت بودن بالا می برد. اگر کمک و خیرات در مناسک دینی برای افراد خوشایند است، لطافت روحیای که از میزبانی از زائران، آن هم در جادهها و حاشیه شهر که از امکانات کمتری برخوردار است، به انسان می رسد بسیار متفاوتتر از خیرات در مناسک دینی است. طیفهای متنوع سیاسی در این شهر نیز طرفداران خاص خود را دارند. طرفدارانی که گاه طیف مقابل را در هیچ عرصه ای قبول ندارد. اما همین طرفداران، در میزبانی و پذیرایی از میهمانان امام رضا در کنار هم قرار می گیرند و بدون دخالت دادن هویت سیاسی خود، فقط به خدمت به زائرین می اندیشند. احساس تعلق به شهر یکی از مظاهر هویتی مردمان یک شهر است و در کلان شهر مذهبی مشهد، چنین هویتی فقط و فقط به واسطه وجود مرقد مطهر امام رضا علیهالسلام شکل می گیرد. این را باید به عنوان فرصتی مغتنم در نظر داشت و از آن به خوبی بهره گرفت. در هیچ جای دنیا مراسمی به این عظمت به صورت خودجوش و مردمی و از صمیم قلب برگزار نمی شود. قدردانی از این نعمت بزرگ می طلبد با رفتارها و واکنشهای عجولانه آن را مسلخ نبریم و مانع رشد آن نشویم. خودجوش و مردمی بودن این میزبانی یکی از محسنات آن است. نباید این عنصر هویت ساز را از دست مردم خارج کرده و به نمادی حکومتی تبدیل کرد. این سخن از آن جهت اهمیت می یابد که دولتها در مدل برخورد با مراسم مردمی دچار تنوع در نگرش و عملکردند. بنابراین اگر نهادهای حکومتی قصد کمک به این حرکت عظیم را دارند، فعالیت مردمی را تقویت کنند و به تصدی گری در این امر اقدام نکنند. روی سخن در این مقوله البته با شهرداری و استانداری است و نه آستان قدس که نهادی فرهنگی و فرادولتی است.
کد مطلب: 20845