مرداد امسال مرگ دردناک بنیتا دختر هشت ماهه ایرانی همه را دچار خشم و اندوه ساخت. خشم از این همه ظلم و خروج از انسانیت و اندوه و فغان برای دخترکی معصوم و بیزبان.
این حادثه هولناک چنان شهرت یافت که دانشنامه جهانی «ویکی پدیا» در مدخل «مرگ بنیتا» آورده است:
«واکنشها:
تراژدی بنیتا وقتی به اوج میرسد که ساعتها کسی شیونهای این کودک در هوای داغ تابستانی در داخل خودرو که در کنار خیابان پارک شده بود را نمیشود و کودک براثر تشنگی و گرسنگی جان میبازد.
قتل بنیتا واکنشهای بسیاری در میان اهالی سیاست و فرهنگ و ورزش و رسانههای خارجی و داخلی در پی داشت. همچنین اکثر مقامات خارجی به مردم ایران تسلیت گفتند و ابراز همدردی کردنند. آقای حسن روحانی در پی این حادثه به دادسرا دستور ویژه دادن که هرچه زودتر به این پرونده رسیدگی شود.»
حال پس از این فاجعه و اخبار جانسوز تدفین جسد بیجان این دخترک در رسانهها و شبکههای اجتماعی و ابراز همدردی جامعه ایران، همه منتظر قصاص قاتل بیرحم بنیتا هستند. اما ناگهان با این نقل قول در شبکههای اجتماعی برخورد میکنیم:
بلی به لحاظ فقهی و حقوقی فقهای امامیه بر این موضوع تقریبا اتفاق نظر دارند که هر گاه مرد مسلمانی عمدا زن مسلمانی را بکشد، محکوم به قصاص است، لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد.
قانونگذار نیز نتوانسته از این موضع سر باز زند.
باری! یكی از بحثهای مشکل آفرین در قانون ما این بوده كه توجیه و مبنای تفاوت زن و مرد در اجرای حكم قصاص چیست و اینكه آیا از لحاظ فقهی میتوان این قضیه را حل كرد یا خیر. برخی بر این عقیده هستند كه اگر قرار است مجازات قتل عمد قصاص باشد، بین زن و مرد در اجرای حكم قصاص تفاوت قایل نشویم.
به هر روی ما باید تابع قوانین کشور باشیم. ماده 383 لایحه مجازات اسلامی جدید مقرر كرده است: «هرگاه زن مسلمانی عمداكشته شود، حق قصاص ثابت است، لكن اگر قاتل مرد مسلمان باشد، ولی دم باید پیش از قصاص، نصف دیه كامل را به او بپردازد و اگر قاتل، مرد غیرمسلمان باشد، بدون پرداخت چیزی قصاص میشود. در قصاص مرد غیرمسلمان به سبب قتل زن غیر مسلمان، پرداخت مابهالتفاوت دیه آنها لازم است».
البته در لایحه جدید مجازات اسلامی راهی پیش بینی شده است تا گاهی در عمل میان قصاص کشته مرد و زن فرقی نباشد. قانونگذار این قضیه را به سمت و سوی جهتگیری عمومی برده است كه اگر مسئله مربوط به نظم و امنیت عمومی باشد، راهی پیدا شود تا بتوان قاتل را قصاص كرد.
حال برای اینكه مسئله پرداخت نصف دیه هم حل شود، این وظیفه طبق این قانون به عهده بیتالمال گذاشته شده است، ازین رو در ماده ۴۲۸ لایحه جدید مجازات اسلامی آمده است:
«در مواردی كه جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زده یا احساسات عمومی را جریحهدار کند و مصلحت در اجرای قصاص بوده، لكن خواهان قصاص تمكن از پرداخت فاضل دیه یا سهم دیگر صاحبان حق قصاص را نداشته باشد با درخواست دادستان و تایید رییس قوه قضاییه مقدار مذکور از بیت المال پرداخت میشود».
بنابراین در مواردی كه خواهان قصاص كه ولی زن مقتول است، توانایی پرداخت دیه را ندارد و وضعیت به گونهای است كه قتل مزبور نظم و امنیت عمومی را بر هم زده یا جنایتی است كه احساسات عمومی را جریحهدار كرده است و نیز مصلحت عمومی اقتضا میكند كه قاتل قصاص شود، نه فقط به خاطر اینكه نفسی را از بین برده باشد، قاتل باید در تقابل با عمل خود قصاص شود، بلكه مصلحت جامعه اقتضای قصاص وی را میكند. به بیان رساتر این مورد به نظم، امنیت و مصلحت عمومی جامعه گره میخورد.
حال اگر نقل قول بالا درست باشد باید از این مقام قضایی سؤال کرد که مرگ هولناک و دردناک بنیتا احساسات عمومی را جریحه دار نکرده است؟! آیا مصلحت در اجرای قصاص این قاتل کودککش نیست؟!
چرا باید هر سخنی را به زبان راند؟! از بیتالمال تفاضل دیه پرداخت شود و جهانیان و مدعیان حقوق بشر شاهد قصاص این قاتل ظالم باشند.
باید مراقب سخن و لوازم اجتماعی آن بود!
چه زیبا امیر سخن حضرت علی(ع) فرموده است:
«ان احببت سلامة نفسك و ستر معايبك فاقلل كلامك و اكثر صمتك يتوفّر فكرك و يستيز قلبك.» (غرر الحكم، 3725)
اگر سلامت نفس و وجودت و نيز پوشانده ماندن عيوبت را دوست داشتي گفتارت را کم کن و سکوتت را بسيار تا آنکه انديشهات بسيار و دلت روشن شود و مردم از دست تو در امان باشند.