۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۵۲
گفتاری از آیت‌الله صافی گلپایگانی به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه‌های علمیه

ارزش یک ساعت درس خواندن در مقابل همه مقامات

ارزش یک ساعت درس خواندن در مقابل همه مقامات
بسم الله الرحمن الرحيم
 
از خداوند متعال براي همه طلاب عزیز و بزرگوار، توفيق و تأييد و نيل به مقامات بلند علمی ‌و عملي و جلب رضايت خاطر حضرت وليّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را مسئلت می‌کنم، اميدوارم به مقاصد حسنه‌اي که داريد نائل شويد، و در آينده، مصدر خدمات به اسلام و مسلمين باشيد. البته از همين الآن که وارد حوزه شديد در مسير قرار گرفته‌ايد و ان‌شاءالله جزء خدمتگزاران شرع و امام زمان ارواح العالمین له الفدا هستيد.
 
حکايتي از آیت‌الله العظمی بروجردي
 
روزي مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردي در درس فرمودند: می‌خواهم مطلبي را بگويم تا ديگران هم بدانند و آن اينکه: مرتب به من نامه می‌نويسند که اين آقايان طلبه چه وقت به مقصد می‌رسند؟ و تحصيلاتشان تمام می‌شود؟ و مقصودشان حاصل می‌شود؟ در جواب می‌گويم:
 
اگر مقصود اينها دنيا باشد، هيچ وقت به مقصد نمي‌رسند، چون راه دنيا اين نيست و راه‌هاي ديگري براي مقاصد دنيایي هست که می‌توانند از آن راه‌ها به دنيا برسند. اين راه، راه خدا و تحصيل علم و کسب کمالات معنوي و درجات اخروي است و اگر مقصود اهدافي است که بايد در اين راه مورد نظر باشد همين الآن رسيده‌اند. اينها از روزي که شروع مي‌کنند به خواندن درس و تحصيل به مقصد رسيده‌اند البته اين مقصد مراتبي دارد هر ساعتي به هر درسي که شما مي‌رويد مقام بالاتري را کسب مي‌کنيد و درجه‌اي را طي می‌کنيد البته درجات معنوي و سير الي الله و قرب به خداوند متعال.
 
اگر انسان خلوص نيت داشته باشد، تا وقتي که به هر مقامی برسد هميشه به مقصود خود رسيده است البته مقاصد مختلف است يکي مي‌شود علامه حلّي با آن مقامات و درجات و آن‌همه کتاب در هر رشته‌اي اعمّ از کلام و فقه و تفسير و رشته‌هاي ديگر.
 
اين کار براي خدا است، و از اين جهت انسان از اول به مقصد رسيده است، نهايت اینکه دائماً در اين مقصد به‌سوی ترقي و کمالات و مقامات بالاتر سير مي‌کنند.
 
مسأله مهم اين است که قدر فرصت‌هایي که الآن براي شما فراهم است بدانيد، توجه داشته باشيد براي چه کاري آمده‌ايد مقصد بسيار مهم است، و هرچه در اين راه بيشتر تلاش و کوشش کنيد، درس بخوانيد، سؤال کنيد، بحث و بررسي کنيد، تکرار کنيد، زودتر به مقامات بالاتر نائل می‌شويد.
 
در حالات بعضي از بزرگان نقل مي‌کنند که اصلاً نمی‌گذاشتند وقتشان از بين برود، روز تعطيلي هم مشغول مطالعه کتاب‌هاي اسلامی ‌و علمی ‌بودند، اينها موجب مي‌شود که انسان جامعيتي پيدا کند که بتواند پاسخگوي حوائج مسلمان‌ها باشد.
 
از اول شب تا صبح بيدار بودم
 
يادم هست بعضي وقت‌ها اتفاق افتاده بود که از اول شب تا صبح بيدار بودم مثلاً می‌خواستم کتابي را مطالعه کنم يک وقت می‌ديدم صبح شده و تمام کتاب را مطالعه کرده بودم. انسان بايد حداکثر استفاده را از اوقات خود ببرد البته من آن‌طور که بايد استفاده نکردم و نمی‌خواهم از خود تعريف کنم، الآن هم اگر حساب کنم و مراجعه کنم بايد خيلي پشيمان شوم و نسبت به گذشته عمر، غصه بخورم، ولي بايد انسان از عمري که در اختيار دارد تا جوان است و فرصت دارد خوب استفاده کند تا پشيمان نشود. وَالْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ[1]
 
محاسبه روزانه
 
مسائل اخلاقي بسيار اهميت دارد و بايد انسان مواظب روحيات خود باشد، حساب نفس خود را داشته باشد، حساب اعمالش را، حساب درسش را. «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللهَ مِنْهُ وَإِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَتَابَ إِلَيْهِ».[2]
 
در حالات بعضي از بزرگان آمده است که می‌گويند ما هر شب قبل از اینکه به خواب برويم حساب می‌کنيم که امروز چگونه گذشت؟ و چگونه صرف شد؟ در روايات و احاديث بر مسألۀ محاسبه بسيار تأکيد شده است؛ «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَزِنُوا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَتَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الأَكْبَر».[3]
 
انسان بايد خود را محاسبه کند و اگر می‌بيند در قلبش تاريکي و تيرگي هست آن را برطرف کند.
 
کمالات و درجات را فقط بايد با برنامه‌هایي که از طريق احاديث و روايات ائمه علیهم‌السلام رسيده است به دست آورد، اینکه فلان کس چه گفته، اينها صحيح نيست.
 
بعضي از اشخاصي که متوجه حال خودشان هستند گاهي متوجه مي‌شوند مثلاً توفيقاتي داشته‌اند و کم شده، به حال خود رسيدگي مي‌کنند، می‌فهمند دليلي دارد مثلاً معاشرتي پيدا شده است.
 
در مسأله معاشرت اگرچه انسان در حوزه است و همه طلبه يا استادند ولي مع‌ذلک اینکه انسان معاشرتش را با افرادي که صحيح الاعتقاد و صحيح العمل باشند قرار دهد بسيار مهم است.
 
يک وقت مي‌بينيد انسان با کسي معاشرت و مجالست پيدا مي‌کند که ما را به‌کلي نابود مي‌کند و يا در معاشرت‌هاي خوب مسائل و مقاصد بلندي را به دست می‌آورد.
 
انسان بايد با افرادي که از خودش خوب‌ترند معاشرت کند و از آنها کسب فيض و کمال نمايد و از معاشرت با کساني که از آنها بهره‌اي نمی‌برد بپرهيزد.
 
البته مسائل اخلاقي بسيار است يکي غيبت نکردن است که بسيار مهم است، ديگر اینکه انسان بتواند زبانش، چشمش، اعضا و جوارحش را در اختيار داشته باشد، وقتي حرف می‌زند يا نگاه مي‌کند مواظب مسئوليت‌هاي خدايي باشد.
 
ارتباط با حضرت وليّ عصر ارواحنا فداه را نگه داريد
 
اميدوارم شما بتوانيد مخصوصاً ارتباط با حضرت وليّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را نگه داريد و فراموش نکنيد که ما وابسته به ايشان هستيم يعني معرفي شده‌ايم به اینکه وابسته به ايشان هستيم و مردم ما را اين‌گونه می‌شناسند.
 
می‌خواهيم بگویيم که ما دنبال اهداف و مقاصد ايشان هستيم و درحقيقت ما دنبال کارهایي که ايشان دارند هستيم، اين مسئوليت بسيار بزرگي است.
 
وظایف شيعيان در عصر غيبت
 
کتاب‌هایي در مورد وظایف انسان در زمان غيبت نوشته شده است که شيعيان حضرت بايد اخلاق و رفتاري داشته باشند تا سبب توجه مردم به دين و مذهب و امام زمان ارواح العالمین له الفدا شود و مردم خوش‌بين شوند، اگر مردم ببينند ما آدم‌هایي هستيم که روش درستي نداريم، اخلاق خوبي نداريم، حلم و کظم غيظ و تواضع و گذشت نداريم، به جامعه روحانيت بدبين مي‌شوند، گمان مي‌کنند که اينها چون چهار کلمه ياد گرفته‌اند متکبّرند. اگر انسان دو هزار سال هم عمر پيدا کند و مرتب درس بخواند باز هم مجهولاتش در مقابل معلوماتش الي ما شاء الله زياد است. انسان وقتي علمش بيشتر می‌شود، تواضع و خضوعش در برابر خداوند متعال و کائنات و عظمت خلقت بيشتر مي‌شود.
 
تفکر يا وسيله کمال
 
اگر انسان حال تفکر داشته باشد براي او اسباب کمال است.  «الَّذِينَ يذْكُرُونَ اللّهَ قِياماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»[4] تفکر در خلقت آسمان و زمين، تفکر در اعمال خويش، تفکر در حوادث و اوضاع دنيا.
 
در روايت از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ».[5]
 
البته اين حديث لفظ‌هاي مختلفي دارد. «فِكْرَةُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ».[6]  «تَفَكَّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ».[7]
 
اينها هر کدام معنایي دارد و برحسب درجات تفکر و اشخاص متفاوت است. از امام در مورد اين حديث پيغمبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کردند که چگونه تفکر کنيم؟ كَيْفَ نَتَفَكَّرُ؟ قَالَ: «يَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ أَوْ بِالدَّارِ فَيَقُولُ: أَيْنَ سَاكِنُوكِ؟ أَيْنَ بَانُوكِ؟ مَا لَكِ لا تَتَكَلَّمِين‏؟».[8]
 
حضرت فرمودند: «هنگامی ‌که انسان عبور مي‌کند به مکان خرابي از روي تفکر بگويد: کجا رفتند آنها که تو را بنا کردند؟ کجا رفتند آنها که در تو ساکن بودند؟ چرا سخن نمی‌گویي؟».
 
انسان وقتي به دنيا نگاه مي‌کند، قبرها را می‌بيند و آگاهانه روي زمين راه می‌رود از همه مناظري که می‌بيند می‌تواند عبرت بگيرد.
 
موعظه موسي بن جعفر علیهماالسلام به‌ هارون
 
هارون به موسي بن جعفر علیهماالسلام نوشت:
«عِظْنِي وَأَوْجِز»؛ «مرا موعظه کن اما مختصر». حضرت در جوابش فرمودند: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلا وَفِيهِ مَوْعِظَة»؛[9] «در هرچه چشمت آن را می‌بيند موعظه است».
 
حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام می‌فرمايند: «إِنَّ اَوْلِيَاءَ اللهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا»؛[10] «هنگامی‌که مردم به ظاهر دنيا نگاه مي‌کنند اوليای خدا به باطن آن نظر می‌اندازند.»
 
هرکسي می‌رسيد می‌گفت چرا طلبه شدي؟!
 
امروز براي کساني که بخواهند درس بخوانند وسيله هست، در گذشته وسائل اين‌گونه فراهم نبود، نه استاد بود، نه مدرسه، نه تشويق و ترغيبي و نه اینکه کسي به انسان بگويد احسنتم، هر‌کسی می‌رسيد مي‌گفت: چرا طلبه شدي؟ چرا درس می‌خواني؟ چرا معطلي؟ چرا رها نمی‌کني؟
 
مواظب مجالست‌هاي غير مطلوب باشيد، کتاب‌هایي که نبايد خواند، برخی مباحثی که خارج از کتاب و سنّت است، اينها چه بسا حجاب رسيدن انسان به مقامات و مدارج عاليه مي‌شود.
 
خداوند همه طلاب عزیز را از مروجين بزرگ شرع قرار دهد و اميدوارم از کساني باشند که بتوانند رضاي خاطر مبارک امام زمان ارواح العالمین له الفدا را به احسن وجه فراهم کنند، و به مقاصد عاليه‌اي که دارند نائل گردند.
 
مقاصد دنيا، جاه و مقام و رياست مانع است و بسا اينها به‌قدري انسان را از خداوند دور مي‌کند که نزديک شدن بسيار مشکل مي‌شود.
 
در اين فکر نباشيد که فلاني چه شد؟ کجا رفت، چه چيزي پيدا کرد؟ روي مقاصد دنيایي حساب نکنيد اگر تمام دنيا را به انسان بدهند و در مقابل يک ساعت درس خواندن را بدهيم باز هم ارزان فروخته‌ايم.
 
در عين‌حال که نبايد تکبر داشت و مغرور بود اما بايد توجه داشت کسي که ايمان و ولايت اهل‌بيت علیهم السلام را دارد بايد به آفتاب و ماه و همه اينها اعتنا نداشته باشد و فقط به رضاي خداوند متعال و توسل به اهل‌بيت علیهم السلام توجه داشته باشد.
 
[1]. عصر، 1- 3. «سوگند به عصر، که انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند».
[2]. کلینی، الکافي، ج٢، ص٤٥٣؛ ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ص396؛ طبرسی، مشکاة الانوار، ص247؛ مجلسی، بحار الانوار ج١، ص١٥٢؛ ج75، ص311؛. «از ما نيست کسي که هر روز به حساب کار خودش رسيدگي نکند تا اگر عمل خيري انجام داده است آن عمل را زياد کند و اگر عمل بدي کرده، استغفار کند».
[3]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج16، ص99؛ مجلسی، بحار الانوار، ج٧٠، ص٧٣. «خودتان را پیش از آنکه به‌حساب شما برسند محاسبه کنید و پیش از آنکه اعمال شما سنجیده شود خودتان را بسنجید و برای عرضه اعمال در روز بزرگ (قیامت) آماده شوید.»
[4]. آل‌عمران، ١٩١. «همان‌ها که خدا را در حال نشسته و ایستاده، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند (و می‌گویند:) بار الها اینها را بیهوده نیافریده‌ای؛ منزهی تو؛ ما را از عذاب آتش نگه‌دار».
[5]. برقی، المحاسن، ج1، ص26؛ کلینی، الکافي، ج ٢، ص ٥٤.
[6]. سیوطی، الجامع الصغیر، ج2، ص219؛ متقی هندی، کنز العمال، ج٣، ص ١٠٦.
[7]. عیاشی، تفسیر، ج2، ص208؛ سمرقندی، تفسیر، ج1، ص276؛ قرطبی، تفسیر، ج4، ص314؛ بحرانی، البرهان، ج3، ص245.
[8]. برقی، المحاسن، ج1، ص26؛ کلینی، الکافي، ج ٢، ص ٥٤ـ55.  
[9]. صدوق، الامالی، ص559، مجلس، ص٧٦؛ فیض کاشانی، الوافی، ج4، ص386؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ٦٨، ص ٣٢٤؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج15، ص196 – 197.
[10]. نهج البلاغه، حکمت ٤٣٢ (ج4، ص101).
https://www.razavi.news/vdccm1qs.2bqmp8laa2.html
razavi.news/vdccm1qs.2bqmp8laa2.html
کد مطلب ۱۷۳۵۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما