نگاهی به وظایف ملت در برابر برنامههای دشمن بر مبنای «بیانیه گام دوم انقلاب»
به گزارش خبرگزاری رضوی، همواره جوامع بشری برای پیشبرد برنامههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود در ابعاد مختلف نیازمند شناخت کافی از شرایط زمانه، امکانات، استعدادها، ظرفیتها و به تبع آن استراتژی، برنامه و اهدافی است که برپایه و اساس و حرکت در آن مسیر میتوانند ضمن حفظ استقلال، آزادی و صلابت خود با امیدواری به آینده گامهای موفقیت خود را یکی پس از دیگری بردارند و نه تنها خود به سعادت و رستگاری برسند بلکه اسوه و الگویی باشند برای سایر جوامع انسانی و اجتماعی.
حال که تک تک انسانهای وارسته، دانشمند، عالم و دلسوز نمی توانند و امکان آن نیز وجود ندارد که بنشینند و برای جامعه خود یک برنامه و چشم انداز صحیح ترسیم کنند که البته در صورت تحقق این امر به دلیل وسیع بودن تعاریف و ابعاد علوم انسانی و زاویه دیدها به موضوعات خود نیز میتوانند سبب تشتت و به هم ریختگی شود.
پس لازم است مجموع فرهیختگان حول محور یک نفر در جامعه اسلامی که دارای شرایط، مدیریت، تدبر، عالم، شجاع، بینش سیاسی و اجتماعی، عدالت، تقوی و در نهایت آگاه به امور باشد جمع شوند و این مهم را به نتیجه برسانند. البته امروز تمام این شرایط به فضل الهی در ولی امر مسلمین و ولی فقیه تبلور یافته است که این موضوع خود برگرفته و خروجی نظر جمع کثیری از خبرگان ملت است. حال با توجه به تمام این تفاسیر بیش از هر زمان دیگری اهمیت وجود یک برنامه و خط مشی و افق پیش روی یک ملت آشکار میشود.
در بهمن 97 بود که مقام معظم رهبری بیانیه ای را با عنوان گام دوم انقلاب خطاب به ملت عزیز ایران منتشر کردند که با مطالعه دقیق آن و بیان دیدگاههای مختلف صاحبنظران و فرهیختگان جامعه بیش از پیش به ماهیت این بیانیه پی میبریم و مشخص میشود این بیانیه همان خط مشی و افق پیش روی ملت ایران و حتی جوامع اسلامی و انسانی برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود در استقلال، آزادی و رستگاری دنیوی و اخروی آنها است.
نگارنده در این مقال به دنبال آن است تا بیان کند مبادا در هیاهوهای به وجود آمده در دنیای امروز در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... در سطح جامعه داخلی و خارجی این بیانیه و فهم عمیق آن توسط ملت و اندیشمندان دلسوز به فراموشی و یا حداقل به غفلت سپرده شود که البته در ادامه بیان خواهد شد که همین فضای هیاهوی غبارآلود و پرتنش برای ملت ایران و ملتهای مسلمان سایر کشورها از مهم ترین برنامههای دشمن برای غفلت ملتهای مسلمان و آزادی خواه از این بیانیه و سایر روشنگریهای انقلاب اسلامی به رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری است.
در اینجا صحبت از دشمن شد، خوب است بدانیم کلمه دشمن به عنوان عنصری مهم و تأثیرگذار همواره موازی با حرکتهای خیرخواهانه و استبداد ستیز ملتها و ملت مسلمان ایران وجود داشته و خواهد داشت و به هیچ وجه امکان انکار آن وجود ندارد؛ دشمن نیز با ایجاد شبهه بدنبال بی اهمیت جلوه دادن این عنصر کلیدی سخنان رهبری واز سوی دیگر توجه دادن دلسوزانه و به خصوص رهبر انقلاب به دشمن و اینکه او درصدد پیشبرد اهداف خود و ضربه زدن به ملتهاست.
دشمن همان گونه که بیان شد انکارناپذیر است ولی ناآگاهان و یا ایادی دشمنان برای کم اهمیت کردن نفوذ کلامها در تبیین دشمن همواره درصدد زیر سوال بردن بیان آن توسط بزرگان و یا بیارزش کردن تکرار آن در جامعه هستند و بیان میکنند چرا این همه روی وجود دشمن تأکید میکنید و یا بیان میشود که با ایجاد دشمنهای فرضی میخواهند مردم را سرگرم و یا فریب دهند. در حالی که برعکس همین دو موضوعی که بیان می کنند نشان میدهد که خودشان اهل فریب هستند و به دنبال وارونه جلوه دادن معانی و جابجایی مفاهیم هستند زیرا به عنوان یک مثال ساده میتوان گفت، آیا میشود یک پزشک را به دلیل تکرار کلمه و اصطلاح پزشکی و علمی ویروس و میکروب مورد انتقاد، سرزنش و تخطئه قرار داد؟ و به او گفت چرا این قدر مردم را از ویروس و میکروب میترسانید و این دو اصلاً وجود ندارد؟ آیا هیچ شخص عاقل و عالمی این موضوع را میپذیرد؟ و یا در پاسخ میگوید میکروب و ویروس دو عنصر واقعی و اجتناب ناپذیر در طبیعت است.
در اینجا میتوان نتیجه گرفت دشمن نیز عنصری واقعی و حقیقی است که برای شناخت آن همچون میکروب و ویروس نیازمند متخصص و اهل فن است. دشمن کیست؟ چیست؟ عامل به وجود آمدن آن چیست؟ از کجا به جامعه ورود میکند؟ هدفش چیست؟ برنامه او چیست؟ و در نهایت چگونه ظهور و بروز پیدا میکند و چگونه سبب اضمحلال یک جامعه انسانی، یک تفکر و یا شکست بشریت میشود.
در طول تاریخ پر است از حوادث تلخی که چگونه دشمن به واسطه افراد ساده لوح و زودفریب به جوامع نفوذ کرد و برنامههای خود را اجرایی نمود، خوب را بد و بد را خوب، منکر را معروف و معروف را منکرا معرفی و سپس در جوامع نشر داد و در آخر سبب هلاک همان جامعه شد؛ آثار این مدعا هم در قرآن و هم در کتب تاریخی و بیان سرگذشت جوامع بشری به وفور ذکر شده است.
حال جای سؤال است چگونه باز عده ای وجود دشمن را وهن میدانند که اگر ناآگاه نباشند قطعاً یا خود دشمن هستند که به دنبال تغییر مفاهیم برای مخفی و یا تطهیر خود هستند و یا از ایادی و جیره خواران آن.
حال که متوجه این مهم شدیم یک سؤال به وجود میآید و اینکه آیا ما در مقابل این دشمن هیچ وظیفه ای نداریم؟ در اینجاست که رهبر فرزانه انقلاب از عنصر دشمن به عنوان یک شاخص مهم سخن به میان آورده و میآورند و کمتر سخنرانی ایشان طی سالهای اخیر را میتوان یافت که صحبتی از این دشمن نکنند؛ چرا؟ چون ایشان با درایت خود، علم و آگاهی و مدیریت الهی، خوب دشمن را شناخته است میداند که این عنصر نامطلوب جامعه انسانی و اسلامی کیست، چیست، عامل به وجود آمدن او چیست، از کجا وارد جامعه میشود، هدف و برنامه او چیست، و در نهایت چگونه ظهور و بروز پیدا میکند و خواهد کرد. پس به عنوان ولی فقیه باید به وظیفه خود که روشنگر و هدایتگر مردم است اقدام کند.
حال آیا صرف روشنگری کفایت میکنند؟ نه، باید برای مقابله با آن نیز دستورالعمل و برنامه و بیانیه صادر کنند تا در کنار کمک به ملت به عنوان چراغی در تاریکی ظلمات راه را از بیراهه و راه سعادت از شقاوت و رستگاری از نابودی را نشان دهد.
بیانیه گام دوم راه و رسم فلاح در برابر انحطاط
اینجاست که بیانیه گام دوم انقلاب صادر میشود که مملو از راه و رسم فلاح در مقابل انحطاط است و به یک تعبیر، در آن «برنامههای دشمن و وظیفه ما» تبلور یافته است که در این مقال به تعدادی از آنها به عنوان نمونه اشاره میشود. ولی لازم است افراد صاحب قلم، صاحب اندیشه و فکر، اصحاب رسانه، خانواده، تلویزیون و سینما نیز به میدان بیایند و با سلاح هنر خود هرکدام به اندازه توان و تخصص به موضوع دشمن شناسی و برنامههای آن و از سوی دیگر وظیفه تک تک آحاد جامعه به عنوان هم یک شهروند و هم یک متخصص در اجتماع بپردازند. تا در درجه اول دشمن در برنامهها و اهداف خود ناکام شود و در درجه دوم ملت به رستگاری که همان استقلال، آزادی و فلاح است برسند.
شناسایی دشمن و اینکه دشمن کیست و چگونه نفوذ میکند نیز در سخنان رهبری کامل مشخص و مشهود است.
البته بایستی به این نکته اشاره شود که دشمن به دو قسم تقسیم میشود. دشمن بیرونی و دشمن داخلی؛ دشمن داخلی نیز دارای 2 عنصر داخلی و درونی دارد بدان معنا که داخلی یعنی ایادی و یا افرادی در داخل کشور که برای اضمحلال جامعه و هموطنان خود خواسته یا ناخواسته گام برمیدارند که تکلیف آنها را نیز اسلام و قرآن به عنوان منافقین مشخص کرده است.
بخش دیگری از دشمنان داخلی هم افرادی هستند که به عنوان فرصت طلبانی که همواره به دنبال نقطه ضعفی در کشور هستند؛ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و در این فرصت کارهایی میکنند که چه بسا دشمن خارجی برای تحقق آن میلیاردها دلار لازم است هزینه کند ولی او خواسته یا ناخواسته به راحتی در مسیر همان دشمن خارجی گام برمی دارد.
دشمن درونی نیز همان نفس شیطانی است که میتواند یک شخص و عضوی از جامعه اسلامی را به عنصر دشمن داخلی و یا ایادی دشمن خارجی تبدیل کند.
با بررسی سخنان رهبر انقلاب شاهدیم که همواره ایشان نسبت به وجود همین دشمنان و نفوذ آن هشدار میدهند.
«مهم این است که در هر دوره ای از دورهها ما بفهمیم دشمنی دشمن چگونه است و چکار دارد با ما میکند، نقشه دشمن را بفهمیم؛ درست مثل جنگ نظامی، و... باید حدس بزنید دشمن چه کار میخواهند بکند». 96.10.6
و یا در جای دیگر میفرمایند: «دشمن کیست؟ دشمن امروز مشخصاً عبارت است از آمریکا، انگلیس، زرسالاران بین المللی، صهیونیستها و دنبالههایشان، حالا دنبالههایشان خیلی اهمیتی ندارند، ارزشی ندارند که آدم اسم از آنها بیاورد؛ اصلیها اینها هستند. آمریکا دشمن است با جمهوری اسلامی، با ایران مستقل، با ایران رو به جلو» 95.10.19
این موارد در خصوص دشمن خارجی است؛ ایشان همچنین نسبت به دشمنان داخلی نیز بارها هشدار داده اند و تاکید میکنند: «این را توجه داشته باشید، گزارشهایی که به من میرسد که یک جریانی، این را من جریان احساس میکنم، در کشور سعی میکنند آموزش و پرورش را از چشمها بیندازند؛ ارزش آموزش و پرورش را و اعتماد به آن را در دلها از بین ببرند؛ مقاصدی دارند. این از بیرون هم هدایت میشود» 96.2.7
و مجددا در جمع نخبگان علمی جوان مورخ 28 آبان 95 میفرمایند: «دشمنان عامل دارند؛ اینکه قابل انکار نیست، ملت، ملت بزرگی است، ملت خوبی است، اما در درون ملت مثل همه ملتهای دیگر آدمهای غریب پرست، سست عنصر، مادی و فریب بخور هستند»
در بخشهای اقتصادی، تولید، فرهنگی و امنیتی هم هشدارهایی وجود دارد و در دهها مطلب دیگر رهبری با درایت و تیزبینی خود بحث دشمن شناسی را مطرح و چند عامل مهم وسوسه، ضعف در مباحث اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، علمی و...، برنامههای استکباری و استعماری را برای این نفوذ بر میشمارند به گونه ای که در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در 20 اسفند 94 به صورت مستقیم از نقشه نفوذ دشمن پرده بر میدارند و بیان میکنند: «من محاسبه میکردم با خودم، دیدم شاید حدود ده راه مهم را برای نفوذ در کشور پیدا کرده اند و دارند عمل میکنند، همین حالا دارند عمل میکنند».
این مباحث بر میگردد به همان بخش نخست این مقاله که از شناخت دقیق و هشدارهای رهبری به عنوان چراغ راه ملت برای تشخیص راه از بیراه در تاریکیها و هیاهوهای خودساخته همین دشمنان که بهدنبال «گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی» هستند، سخن گفتیم.
حال که بخش اول خوب تببین و فرهنگ سازی شد آیا کفایت میکند؟ آیا صرف بیان و هشدار جلو نفوذ و برنامههای دشمن گرفته میشود؟ پاسخ مشخص است که منفی است؛ پس باید چه کرد؟ چه کسی هدایت فکر جامعه و اهداف برنامه ریزان را تبیین و هدایتگر و پیشرو میشود؟
در ابتدا نیز اشاره شد فردی با مشخصات ولی امر مسلمین، کسی است که راه نفوذ را خوب میشناسد و میداند که جامعه به چه چیزی نیاز دارد، کسی که میداند و با قلبی سرشار از معنویت و اعتماد به خدا میگوید: «ابزارهای دشمنی این دشمن به ظاهر مقتدر نامحدود نیست؛ چند ابزار اساسی دارد که اینها ابزارهای فعال اوست: یکی تبلیغات است. ایران هراسی، یکی نفوذ است، یکی هم تحریم» 95.1.1
کلید واژه مرزبندی با دشمن
مقام معظم رهبری در کلید واژههای سخنان خود مرزبندی با دشمن، برنامه ریزی بلندمدت، وسوسه نشدن، از بین بردن نقاط ضعف، تقویت اقتصاد نه به عنوان هدف بلکه وسیله و از همه مهمتر حفظ انسجام را بارها مورد تاکید قرار میدهند.
اینجاست که جامعه تشنه برنامه است دلسوزان، مسؤولان و برنامه ریزان برای گذر از چالشهایی که دشمنان به وجود آورده و خواهند آورد و برای به دست آوردن پیشرفتهای خیره کننده و سربلندی خود چشم به رهبر و مقتدای خود دارند که بیاینه «گام دوم انقلاب» صادر و ابلاغ میشود.
دقیقاً نسخه کاربردی و رهایی بخش در برابر همان برنامههای دشمن که بیان شد و میتوان از آن به عنوان وظیفه ما و یا وظیفه ملت نام برد که صد البته منشأ آن در قرآن و معارف متعالی و حیات بخش اسلام عزیز است. رهبری در بیانیه گام دوم همچون بخش اول مقال که با تیزبینی و ریزبینی جزئیترین مباحث مربوط به دشمن و دشمن شناسی را مورد واکاوی و بررسی قرار داده بودند وظیفه ملت و برنامه رهایی از نفوذ دشمن را در بیانیه گام دوم انقلاب تبیین و ابلاغ میفرمایند.
با توجه به محدودیت؛ امکان بیان همه وظایف ملت در این مقاله امکان پذیر نیست و نویسنده ضمن دعوت خوانندگان و صاحب نظران به تدبیر بیشتر و تبیین وظایف ملت به گوشههایی از این وظایف اشاره میکند ولی معتقدیم هر کدام از این وظایف به ساعتها زمان برای تبیین نیاز دارد: دفاع ابدی از نظریه نظام انقلابی همچون پدیده ای زنده و بااراده، پایبندی به اصول و مرزبندی با رقیبان و دشمنان و حساسیت نسبت به آنها، پرهیز از افراط و تفریط، حفظ شجاعت و صراحت در برابر دشمن و دفاع از مظلوم، جهاد برای ساختن ایران اسلامی، کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب حراست شود، اعتقاد به اصل ما میتوانیم، توجه به ظرفیتهای طبیعی و انسانی کشور و عدم غفلت توسط آِینده سازان ایران، ورود مدیران کارآمد و پرانگیزه و خردمند برای استفاده از ظرفیتهای خدادادی و نهفته در کشور که تاکنون مغفول مانده است، بهره برداری از دستاوردهای گذشته، نگاه خوش بینانه به آینده در عین پرهیز از امیدهای کاذب و فریبنده.
بخش توصیههای بیانیه گام دوم انقلاب نیز سرشار از وظایف ملت در مقابل با برنامهها و نفوذ دشمن است که بخشی از آنها عبارتند از: جوشاندن چشمه دانش با احساس مسؤولیت بیشتر، برجسته کردن ارزشهای معنوی همچون اخلاص، ایثار، توکل، ایمان در خود و جامعه و اخلاق به معنای رعایت فضیلتهایی چون کمک به نیازمندان- راستگویی- تواضع- اعتماد به نفس، ایجاد اقتصادی قوی، مستقل و تعیین کننده نه البته به عنوان هدف بلکه وسیلهای برای رسیدن به هدف، مدیریت خردمندانه، پرهیز از وابستگی به نفت، عدم نگاه به خارج و توجه به توان و ظرفیتهای داخلی تولید و اقتصاد، توجه به شاخص اقتصاد مقاومتی، مردمی کردن اقتصاد، پرهیز از وسوسه مال و مقام و ریاست، تلاش برای زهد انقلابی و ساده زیستی، مبارزه با فساد، طهارت اقتصادی، مبارزه با تشکیل نطفه فساد، دفع محرومیتها و شکافهای عمیق طبقاتی، سپردن زمام اداره بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان، تلاش برای استقلال ملی در برابر زورگویی و سلطه جویی قدرتهای جهان که به واسطه خون شهدا به دست آمده است، توجه به 3 اصل عزت، حکمت و مصلحت، جهاد همه جانبه و هوشمندانه برای سبک زندگی اسلامی؛ اینها تنها بخشی از وظایف و تکالیف مردم و مسؤولان ایران اسلامی و عزیزمان است که رهبر فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت برشمردند و هرکدام از این موارد در برابر یک راه نفوذ و برنامه دشمن بیان شده است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که برنامه دشمن امروز انحراف توجهات ملت به بیانیه گام دوم و وظیفه ملت عمل به بیانیه گام دوم است.نویسنده تاکید میکند که در جای جای این بیانیه بیمها و امیدهایی وجود دارد که فکر و بصیرت و حساسیت فرهیختگان و صاحب نظران را میطلبد که به آن بپردازند ولی تاکنون آن گونه که باید، در هیاهوی رسانهای و مشغلههای فکری جامعه که معتقدیم این نیز از برنامههای نفوذ دشمن برای در حاشیه ماندن بیانیه گام دوم انقلاب و عدم پردازش متفکران به آن است میباشد، به آن پرداخته نشده است.
پس لازم است مجموع فرهیختگان حول محور یک نفر در جامعه اسلامی که دارای شرایط، مدیریت، تدبر، عالم، شجاع، بینش سیاسی و اجتماعی، عدالت، تقوی و در نهایت آگاه به امور باشد جمع شوند و این مهم را به نتیجه برسانند. البته امروز تمام این شرایط به فضل الهی در ولی امر مسلمین و ولی فقیه تبلور یافته است که این موضوع خود برگرفته و خروجی نظر جمع کثیری از خبرگان ملت است. حال با توجه به تمام این تفاسیر بیش از هر زمان دیگری اهمیت وجود یک برنامه و خط مشی و افق پیش روی یک ملت آشکار میشود.
در بهمن 97 بود که مقام معظم رهبری بیانیه ای را با عنوان گام دوم انقلاب خطاب به ملت عزیز ایران منتشر کردند که با مطالعه دقیق آن و بیان دیدگاههای مختلف صاحبنظران و فرهیختگان جامعه بیش از پیش به ماهیت این بیانیه پی میبریم و مشخص میشود این بیانیه همان خط مشی و افق پیش روی ملت ایران و حتی جوامع اسلامی و انسانی برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود در استقلال، آزادی و رستگاری دنیوی و اخروی آنها است.
نگارنده در این مقال به دنبال آن است تا بیان کند مبادا در هیاهوهای به وجود آمده در دنیای امروز در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... در سطح جامعه داخلی و خارجی این بیانیه و فهم عمیق آن توسط ملت و اندیشمندان دلسوز به فراموشی و یا حداقل به غفلت سپرده شود که البته در ادامه بیان خواهد شد که همین فضای هیاهوی غبارآلود و پرتنش برای ملت ایران و ملتهای مسلمان سایر کشورها از مهم ترین برنامههای دشمن برای غفلت ملتهای مسلمان و آزادی خواه از این بیانیه و سایر روشنگریهای انقلاب اسلامی به رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری است.
در اینجا صحبت از دشمن شد، خوب است بدانیم کلمه دشمن به عنوان عنصری مهم و تأثیرگذار همواره موازی با حرکتهای خیرخواهانه و استبداد ستیز ملتها و ملت مسلمان ایران وجود داشته و خواهد داشت و به هیچ وجه امکان انکار آن وجود ندارد؛ دشمن نیز با ایجاد شبهه بدنبال بی اهمیت جلوه دادن این عنصر کلیدی سخنان رهبری واز سوی دیگر توجه دادن دلسوزانه و به خصوص رهبر انقلاب به دشمن و اینکه او درصدد پیشبرد اهداف خود و ضربه زدن به ملتهاست.
دشمن همان گونه که بیان شد انکارناپذیر است ولی ناآگاهان و یا ایادی دشمنان برای کم اهمیت کردن نفوذ کلامها در تبیین دشمن همواره درصدد زیر سوال بردن بیان آن توسط بزرگان و یا بیارزش کردن تکرار آن در جامعه هستند و بیان میکنند چرا این همه روی وجود دشمن تأکید میکنید و یا بیان میشود که با ایجاد دشمنهای فرضی میخواهند مردم را سرگرم و یا فریب دهند. در حالی که برعکس همین دو موضوعی که بیان می کنند نشان میدهد که خودشان اهل فریب هستند و به دنبال وارونه جلوه دادن معانی و جابجایی مفاهیم هستند زیرا به عنوان یک مثال ساده میتوان گفت، آیا میشود یک پزشک را به دلیل تکرار کلمه و اصطلاح پزشکی و علمی ویروس و میکروب مورد انتقاد، سرزنش و تخطئه قرار داد؟ و به او گفت چرا این قدر مردم را از ویروس و میکروب میترسانید و این دو اصلاً وجود ندارد؟ آیا هیچ شخص عاقل و عالمی این موضوع را میپذیرد؟ و یا در پاسخ میگوید میکروب و ویروس دو عنصر واقعی و اجتناب ناپذیر در طبیعت است.
در اینجا میتوان نتیجه گرفت دشمن نیز عنصری واقعی و حقیقی است که برای شناخت آن همچون میکروب و ویروس نیازمند متخصص و اهل فن است. دشمن کیست؟ چیست؟ عامل به وجود آمدن آن چیست؟ از کجا به جامعه ورود میکند؟ هدفش چیست؟ برنامه او چیست؟ و در نهایت چگونه ظهور و بروز پیدا میکند و چگونه سبب اضمحلال یک جامعه انسانی، یک تفکر و یا شکست بشریت میشود.
در طول تاریخ پر است از حوادث تلخی که چگونه دشمن به واسطه افراد ساده لوح و زودفریب به جوامع نفوذ کرد و برنامههای خود را اجرایی نمود، خوب را بد و بد را خوب، منکر را معروف و معروف را منکرا معرفی و سپس در جوامع نشر داد و در آخر سبب هلاک همان جامعه شد؛ آثار این مدعا هم در قرآن و هم در کتب تاریخی و بیان سرگذشت جوامع بشری به وفور ذکر شده است.
حال جای سؤال است چگونه باز عده ای وجود دشمن را وهن میدانند که اگر ناآگاه نباشند قطعاً یا خود دشمن هستند که به دنبال تغییر مفاهیم برای مخفی و یا تطهیر خود هستند و یا از ایادی و جیره خواران آن.
حال که متوجه این مهم شدیم یک سؤال به وجود میآید و اینکه آیا ما در مقابل این دشمن هیچ وظیفه ای نداریم؟ در اینجاست که رهبر فرزانه انقلاب از عنصر دشمن به عنوان یک شاخص مهم سخن به میان آورده و میآورند و کمتر سخنرانی ایشان طی سالهای اخیر را میتوان یافت که صحبتی از این دشمن نکنند؛ چرا؟ چون ایشان با درایت خود، علم و آگاهی و مدیریت الهی، خوب دشمن را شناخته است میداند که این عنصر نامطلوب جامعه انسانی و اسلامی کیست، چیست، عامل به وجود آمدن او چیست، از کجا وارد جامعه میشود، هدف و برنامه او چیست، و در نهایت چگونه ظهور و بروز پیدا میکند و خواهد کرد. پس به عنوان ولی فقیه باید به وظیفه خود که روشنگر و هدایتگر مردم است اقدام کند.
حال آیا صرف روشنگری کفایت میکنند؟ نه، باید برای مقابله با آن نیز دستورالعمل و برنامه و بیانیه صادر کنند تا در کنار کمک به ملت به عنوان چراغی در تاریکی ظلمات راه را از بیراهه و راه سعادت از شقاوت و رستگاری از نابودی را نشان دهد.
بیانیه گام دوم راه و رسم فلاح در برابر انحطاط
اینجاست که بیانیه گام دوم انقلاب صادر میشود که مملو از راه و رسم فلاح در مقابل انحطاط است و به یک تعبیر، در آن «برنامههای دشمن و وظیفه ما» تبلور یافته است که در این مقال به تعدادی از آنها به عنوان نمونه اشاره میشود. ولی لازم است افراد صاحب قلم، صاحب اندیشه و فکر، اصحاب رسانه، خانواده، تلویزیون و سینما نیز به میدان بیایند و با سلاح هنر خود هرکدام به اندازه توان و تخصص به موضوع دشمن شناسی و برنامههای آن و از سوی دیگر وظیفه تک تک آحاد جامعه به عنوان هم یک شهروند و هم یک متخصص در اجتماع بپردازند. تا در درجه اول دشمن در برنامهها و اهداف خود ناکام شود و در درجه دوم ملت به رستگاری که همان استقلال، آزادی و فلاح است برسند.
شناسایی دشمن و اینکه دشمن کیست و چگونه نفوذ میکند نیز در سخنان رهبری کامل مشخص و مشهود است.
البته بایستی به این نکته اشاره شود که دشمن به دو قسم تقسیم میشود. دشمن بیرونی و دشمن داخلی؛ دشمن داخلی نیز دارای 2 عنصر داخلی و درونی دارد بدان معنا که داخلی یعنی ایادی و یا افرادی در داخل کشور که برای اضمحلال جامعه و هموطنان خود خواسته یا ناخواسته گام برمیدارند که تکلیف آنها را نیز اسلام و قرآن به عنوان منافقین مشخص کرده است.
بخش دیگری از دشمنان داخلی هم افرادی هستند که به عنوان فرصت طلبانی که همواره به دنبال نقطه ضعفی در کشور هستند؛ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و در این فرصت کارهایی میکنند که چه بسا دشمن خارجی برای تحقق آن میلیاردها دلار لازم است هزینه کند ولی او خواسته یا ناخواسته به راحتی در مسیر همان دشمن خارجی گام برمی دارد.
دشمن درونی نیز همان نفس شیطانی است که میتواند یک شخص و عضوی از جامعه اسلامی را به عنصر دشمن داخلی و یا ایادی دشمن خارجی تبدیل کند.
با بررسی سخنان رهبر انقلاب شاهدیم که همواره ایشان نسبت به وجود همین دشمنان و نفوذ آن هشدار میدهند.
«مهم این است که در هر دوره ای از دورهها ما بفهمیم دشمنی دشمن چگونه است و چکار دارد با ما میکند، نقشه دشمن را بفهمیم؛ درست مثل جنگ نظامی، و... باید حدس بزنید دشمن چه کار میخواهند بکند». 96.10.6
و یا در جای دیگر میفرمایند: «دشمن کیست؟ دشمن امروز مشخصاً عبارت است از آمریکا، انگلیس، زرسالاران بین المللی، صهیونیستها و دنبالههایشان، حالا دنبالههایشان خیلی اهمیتی ندارند، ارزشی ندارند که آدم اسم از آنها بیاورد؛ اصلیها اینها هستند. آمریکا دشمن است با جمهوری اسلامی، با ایران مستقل، با ایران رو به جلو» 95.10.19
این موارد در خصوص دشمن خارجی است؛ ایشان همچنین نسبت به دشمنان داخلی نیز بارها هشدار داده اند و تاکید میکنند: «این را توجه داشته باشید، گزارشهایی که به من میرسد که یک جریانی، این را من جریان احساس میکنم، در کشور سعی میکنند آموزش و پرورش را از چشمها بیندازند؛ ارزش آموزش و پرورش را و اعتماد به آن را در دلها از بین ببرند؛ مقاصدی دارند. این از بیرون هم هدایت میشود» 96.2.7
و مجددا در جمع نخبگان علمی جوان مورخ 28 آبان 95 میفرمایند: «دشمنان عامل دارند؛ اینکه قابل انکار نیست، ملت، ملت بزرگی است، ملت خوبی است، اما در درون ملت مثل همه ملتهای دیگر آدمهای غریب پرست، سست عنصر، مادی و فریب بخور هستند»
در بخشهای اقتصادی، تولید، فرهنگی و امنیتی هم هشدارهایی وجود دارد و در دهها مطلب دیگر رهبری با درایت و تیزبینی خود بحث دشمن شناسی را مطرح و چند عامل مهم وسوسه، ضعف در مباحث اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، علمی و...، برنامههای استکباری و استعماری را برای این نفوذ بر میشمارند به گونه ای که در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در 20 اسفند 94 به صورت مستقیم از نقشه نفوذ دشمن پرده بر میدارند و بیان میکنند: «من محاسبه میکردم با خودم، دیدم شاید حدود ده راه مهم را برای نفوذ در کشور پیدا کرده اند و دارند عمل میکنند، همین حالا دارند عمل میکنند».
این مباحث بر میگردد به همان بخش نخست این مقاله که از شناخت دقیق و هشدارهای رهبری به عنوان چراغ راه ملت برای تشخیص راه از بیراه در تاریکیها و هیاهوهای خودساخته همین دشمنان که بهدنبال «گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی» هستند، سخن گفتیم.
حال که بخش اول خوب تببین و فرهنگ سازی شد آیا کفایت میکند؟ آیا صرف بیان و هشدار جلو نفوذ و برنامههای دشمن گرفته میشود؟ پاسخ مشخص است که منفی است؛ پس باید چه کرد؟ چه کسی هدایت فکر جامعه و اهداف برنامه ریزان را تبیین و هدایتگر و پیشرو میشود؟
در ابتدا نیز اشاره شد فردی با مشخصات ولی امر مسلمین، کسی است که راه نفوذ را خوب میشناسد و میداند که جامعه به چه چیزی نیاز دارد، کسی که میداند و با قلبی سرشار از معنویت و اعتماد به خدا میگوید: «ابزارهای دشمنی این دشمن به ظاهر مقتدر نامحدود نیست؛ چند ابزار اساسی دارد که اینها ابزارهای فعال اوست: یکی تبلیغات است. ایران هراسی، یکی نفوذ است، یکی هم تحریم» 95.1.1
کلید واژه مرزبندی با دشمن
مقام معظم رهبری در کلید واژههای سخنان خود مرزبندی با دشمن، برنامه ریزی بلندمدت، وسوسه نشدن، از بین بردن نقاط ضعف، تقویت اقتصاد نه به عنوان هدف بلکه وسیله و از همه مهمتر حفظ انسجام را بارها مورد تاکید قرار میدهند.
اینجاست که جامعه تشنه برنامه است دلسوزان، مسؤولان و برنامه ریزان برای گذر از چالشهایی که دشمنان به وجود آورده و خواهند آورد و برای به دست آوردن پیشرفتهای خیره کننده و سربلندی خود چشم به رهبر و مقتدای خود دارند که بیاینه «گام دوم انقلاب» صادر و ابلاغ میشود.
دقیقاً نسخه کاربردی و رهایی بخش در برابر همان برنامههای دشمن که بیان شد و میتوان از آن به عنوان وظیفه ما و یا وظیفه ملت نام برد که صد البته منشأ آن در قرآن و معارف متعالی و حیات بخش اسلام عزیز است. رهبری در بیانیه گام دوم همچون بخش اول مقال که با تیزبینی و ریزبینی جزئیترین مباحث مربوط به دشمن و دشمن شناسی را مورد واکاوی و بررسی قرار داده بودند وظیفه ملت و برنامه رهایی از نفوذ دشمن را در بیانیه گام دوم انقلاب تبیین و ابلاغ میفرمایند.
با توجه به محدودیت؛ امکان بیان همه وظایف ملت در این مقاله امکان پذیر نیست و نویسنده ضمن دعوت خوانندگان و صاحب نظران به تدبیر بیشتر و تبیین وظایف ملت به گوشههایی از این وظایف اشاره میکند ولی معتقدیم هر کدام از این وظایف به ساعتها زمان برای تبیین نیاز دارد: دفاع ابدی از نظریه نظام انقلابی همچون پدیده ای زنده و بااراده، پایبندی به اصول و مرزبندی با رقیبان و دشمنان و حساسیت نسبت به آنها، پرهیز از افراط و تفریط، حفظ شجاعت و صراحت در برابر دشمن و دفاع از مظلوم، جهاد برای ساختن ایران اسلامی، کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب حراست شود، اعتقاد به اصل ما میتوانیم، توجه به ظرفیتهای طبیعی و انسانی کشور و عدم غفلت توسط آِینده سازان ایران، ورود مدیران کارآمد و پرانگیزه و خردمند برای استفاده از ظرفیتهای خدادادی و نهفته در کشور که تاکنون مغفول مانده است، بهره برداری از دستاوردهای گذشته، نگاه خوش بینانه به آینده در عین پرهیز از امیدهای کاذب و فریبنده.
بخش توصیههای بیانیه گام دوم انقلاب نیز سرشار از وظایف ملت در مقابل با برنامهها و نفوذ دشمن است که بخشی از آنها عبارتند از: جوشاندن چشمه دانش با احساس مسؤولیت بیشتر، برجسته کردن ارزشهای معنوی همچون اخلاص، ایثار، توکل، ایمان در خود و جامعه و اخلاق به معنای رعایت فضیلتهایی چون کمک به نیازمندان- راستگویی- تواضع- اعتماد به نفس، ایجاد اقتصادی قوی، مستقل و تعیین کننده نه البته به عنوان هدف بلکه وسیلهای برای رسیدن به هدف، مدیریت خردمندانه، پرهیز از وابستگی به نفت، عدم نگاه به خارج و توجه به توان و ظرفیتهای داخلی تولید و اقتصاد، توجه به شاخص اقتصاد مقاومتی، مردمی کردن اقتصاد، پرهیز از وسوسه مال و مقام و ریاست، تلاش برای زهد انقلابی و ساده زیستی، مبارزه با فساد، طهارت اقتصادی، مبارزه با تشکیل نطفه فساد، دفع محرومیتها و شکافهای عمیق طبقاتی، سپردن زمام اداره بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان، تلاش برای استقلال ملی در برابر زورگویی و سلطه جویی قدرتهای جهان که به واسطه خون شهدا به دست آمده است، توجه به 3 اصل عزت، حکمت و مصلحت، جهاد همه جانبه و هوشمندانه برای سبک زندگی اسلامی؛ اینها تنها بخشی از وظایف و تکالیف مردم و مسؤولان ایران اسلامی و عزیزمان است که رهبر فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت برشمردند و هرکدام از این موارد در برابر یک راه نفوذ و برنامه دشمن بیان شده است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که برنامه دشمن امروز انحراف توجهات ملت به بیانیه گام دوم و وظیفه ملت عمل به بیانیه گام دوم است.نویسنده تاکید میکند که در جای جای این بیانیه بیمها و امیدهایی وجود دارد که فکر و بصیرت و حساسیت فرهیختگان و صاحب نظران را میطلبد که به آن بپردازند ولی تاکنون آن گونه که باید، در هیاهوی رسانهای و مشغلههای فکری جامعه که معتقدیم این نیز از برنامههای نفوذ دشمن برای در حاشیه ماندن بیانیه گام دوم انقلاب و عدم پردازش متفکران به آن است میباشد، به آن پرداخته نشده است.