۰
تاریخ انتشار
شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۶
جواد افشار:

موفقیتی که در سایه برجام گم شد/ سانسور برخی سکانس‌های تأثیرگذار

موفقیتی که در سایه برجام گم شد/ سانسور برخی سکانس‌های تأثیرگذار
به گزارش خبرگزاری رضوی، «گاندو» اولین سریال جاسوسی - پلیسی رسانه ملی است. این اثر که با استقبال بسیار وسیع مخاطبان رو‌به‌رو شد، حواشی بسیاری از طیف‌های ‌گوناگون درپی داشت، حتی محمدجواد ظریف و دستگاه دیپلماسی هم اظهار‌نظرهایی درباره این سریال داشتند. این اثر تلویزیونی که قرار است فصل‌های بعدی هم داشته باشد ساخته جواد افشار، کارگردان نام آشنای سیماست. درباره این موضوع با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید. 
 
 درباره چرایی و چگونگی شکل‌گیری این ایده برایمان توضیح دهید.
 
پیش از ساخت سریال «آنام» آرش قادری که پیشتر با او همکاری کرده بودم با من تماس گرفت و گفت درحال نگارش سناریویی است که دوست دارد کارگردانی آن را من به عهده بگیرم و من قول دادم پس از پایان آنام با او همکاری کنم. البته قرار بود آنام در ۴۰ قسمت ساخته شود، اما به دلیل استقبال مخاطبان تا ۶۵ قسمت ادامه یافت. به هر حال بعد از پایان آنام، مجتبی امینی، تهیه‌کننده گاندو با من تماس گرفت و برای ساخت این مجموعه دعوت به همکاری کرد. در ضمن باید تأکید کنم در طول نگارش فیلمنامه، گام به گام متن را مطالعه می‌کردم. از همان زمان احساس کردم این سناریو قادر است در شرایط فعلی جامعه که حال مردم خوب نیست کمی برای تغییر این فضا تلاش کنم. پیش از نوشتن فیلمنامه چند پرونده امنیتی در اختیار مجتبی امینی، تهیه‌کننده قرار گرفته بود تا از میان آن‌ها یکی را برای تولید انتخاب کند و او هم تشخیص داد و او هم این پرونده را انتخاب کرد. سپس فیلم‌نامه آن نگاشته شد و توافقات جانبی صورت گرفت. 

 این سریال یکی از آثار خوش ساخت سیما در ژانر جاسوسی – پلیسی است. چگونه این اتفاق را رقم زده‌اید به ویژه که در کارنامه شما، فیلم یا سریالی با این محوریت وجود ندارد؟

خوشحالم که گاندو را معیارهای فیلم‌سازی می‌سنجید زیرا برخی اهالی رسانه، بدون این‌که به مباحث فنی این مجموعه توجه کنند، تنها به حاشیه‌های این اثر پرداخته‌اند و البته این حجم حاشیه هم برای یک سریال به نوع خود کم نظیر بود. به هر حال، این اثر یک اتفاق جدید در تلویزیون بود، زیرا تا به حال سریالی با این حجم در ژانر جاسوسی ـ پلیسی تولید نشده بود، البته بکر بودن موضوع به خودی خود امتیازی برای موفقیت این سریال محسوب نمی‌شد، چون ممکن بود کمی بی‌دقتی باعث شود مجموعه دچار آسیب شود، ولی خوشبختانه با تلاشی که عوامل گاندو داشتند این اثر مورد استقبال  مخاطبان واقع شد. گاندو نشان داد می‌توان بدون تکیه بر کلیشه‌های سطحی به ویژه مثلث‌های عشقی در جذب تماشاگر موفق بود.
 
تمام تلاشم را کردم که آگاهی‌های لازم را درباره این سبک فیلم‌سازی کسب کنم، سریال‌هایی همچون «هوملند» و «۲۴» را که شاخص‌ترین سریال‌های جاسوسی هستند را تماشا کردم اما سعی نکردم آن‌ها را الگویی برای خودم قرار دهم. زیرا کپی‌برداری هیچ وقت نتیجه مطلوب در پی ندارد و البته چنین موضوعاتی به خودی خود به واسطه قصه ساختار مناسب را به وجود می‌آورند و دیگر نیازی به کپی‌برداری نیست. تلاشمان در گاندو این بود تا اقتدار نیرو‌های امنیتی کشورمان را به خوبی تصویر کنیم جدا از این‌که وابسته به کدام نهاد یا سازمان هستند. هنرمندان این سریال نمایندگان نیروهای امنیتی کل کشورند و به هیچ‌وجه اشاره خاصی به گروهی نداشتیم.

ضرورت پرداختن به چنین موضوعی از آنجا نشئت می‌گیرد که امنیت حاکم بر کشورمان با هیچ کشوری در خاورمیانه قابل مقایسه نیست و با وجود اینکه کشورمان در بستر و کانون اتفاقات قرار گرفته اما با تلاش نیرو‌های امنیتی، مردم در امنیت زندگی می‌کنند و البته کارشناسان خبره‌ای از امنیت سپاه هم در این زمینه به ما مشورت‌های خوبی دادند تا آنچه برای مخاطبان ترسیم می‌شود واقعی و جذاب باشد. 

 شخصیت‌پردازی اکثر نقش‌ها مطلوب بود و درباره جیسون رضائیان هم این اتفاق رخ داد، اما فکر می‌کنم در سکانس‌های پایانی، کمی دستخوش سفارش شدید تا شخصیت منفی فیلم‌تان زبون ترسیم شود. برای مثال گریه صحنه پایانی این مجموعه و لحظات گریه مایکل هاشمیان به نظرم دور از منطق است.
 
این نقش تا حدودی رگه‌های خاکستری داشت، برای همین در بخش‌هایی، تماشاگر با آن همذات پنداری می‌کرد، درباره سؤالتان باید دو نکته اشاره کنم. اولاً صحنه‌ای که گریه مایکل هاشمیان نشان دادیم گوشه‌ای از آن چیزی نبود که در عالم واقع رخ داده بود. نکته بعد این‌که به هر حال رضائیان، ریشه ایرانی دارد و به همین جهت به خیانتش واقف است و به همین جهت این چالش باید به شکلی ترسیم می‌شد و این شکست را ما اینگونه نشان دادیم.

 تأکید دارید در گاندو واقع‌نگرانه عمل کرده‌اید، اما شبهاتی در این زمینه وجود دارد، زمان معاوضه هاشمیان جدا از پول، چند نیروی ایرانی که به جرم جاسوسی دستگیر شده بودند هم قرار بود معاوضه شوند. چرا به این موضوع نپرداختید؟
 
در گاندو یک قهرمان و یک ضد قهرمان وجود داشت، بنابراین تصمیم گرفتم، متناسب با این دو شخصیت پیش روم و از پرداختن به حاشیه‌ها دوری کنم، هر چند می‌شود در گاندو‌های بعدی به این موضوع هم توجه کرد. در ضمن فرآیند آزادسازی ایرانیان به لحاظ زمانی با استرداد مایکل هاشمیان همزمان نبود، پس نمی‌توانستیم در زمان معاوضه چنین بخشی را به داستان اضافه کنیم، ولی آنجایی که قرار بر دریافت مطالبات ایران از آمریکا بود، دقیق به این موضوع اشاره کردیم. جالب اینجاست که بدانید ما ۳۰۰ میلیون دلار از آمریکا طلب داشتیم، ولی با حساب سود آن، بیش از یک میلیارد دریافت کردیم. این امر نشان دهنده اقتدار ایران است و تلاش کردیم به زیبایی ترسیم شود. این اتفاق به شدت غرور آفرین بود و در سایه برجام به نوعی گم شد و ما تلاش کردیم این موضوع را برای مخاطبان به تصویر بکشیم. 

 آرش قادری نویسنده این اثر در گفت‌وگوهایی اعلام کرده بود که ۸۰ درصد این کار تخیل است، هرچند روز بعد، او این گفته را تکذیب کرد. درباره این موضوع توضیح دهید. 

در این زمینه یک شیطنت رسانه‌ای رخ داده است زیرا آرش قادری گفته بود بر اساس پرونده‌های تحقیقاتی که توسط نیرو‌های امنیتی در اختیارش قرار گرفته بود توانسته برای تشریح برخی حواشی از تخیلش استفاده کند. برای مثال در برخی از شخصیت‌ها نقش از زن به مرد تبدیل شده بود و قطعاً برای بیان جزییاتی از افراد نیاز است نویسنده از تخیلش استفاده کند. 
تیم بازیگران گاندو به خوبی انتخاب شده بود، چون از وجود بازیگرانی استفاده کردید تا وجودشان در نیروهای امنیتی قابل باور باشد، اما درباره کامبیز دیرباز توضیح دهید که چرا این نقش اینگونه طراحی شد؟
 
کامبیز دیرباز به صورت افتخاری در سریال حضور داشت، و با لطف خاصش حاضر شد این نقش را ایفا کند، البته حضور او یکی از مهم‌ترین سکانس‌های این سریال بود که متأسفانه سانسور شد. دیرباز در گاندو نقش مأمور امنیتی را بازی می‌کرد که در حوزه مفاسد اقتصادی فعالیت می‌کرد. او زمانی که برای دستگیری یکی از مفسدان اقتصادی می‌رود و از این کار منع می‌شود و درباره این موضوع با رئیسش بحث می‌کند. جالب است بدانید، وقتی که او از این بازداشت منع می‌شود در مسیر بازگشت به منزل ترور می‌شود، این اتفاق به شدت جذاب و دراماتیک بود، اما چون شائبه‌هایی در این زمینه به‌وجود آمد دچار تیغ سانسور شد. 
 
درباره دیگر بازیگران هم باید بگویم با آگاهی کامل در این زمینه عمل کردیم. تأکید ویژه من همانگونه که گفتم گمنام بودن نیرو‌های امنیتی بود، پس چاره‌ای نبود جز این‌که از چهره‌های کمتر دیده شده استفاده کنیم. در این میان یکی حضور پیام دهکردی یکی از اتفاقات خوب این سریال بود. او جز بازیگرانی بود که تماشاگر او را می‌شناخت، اما بازی خوب او سبب شد مخاطبان ارتباط نزدیکی با این شخصیت برقرار کنند. درباره وحید رهبانی هم باید بگویم سال‌ها پیش در یک تله فیلم با او همکاری کردم و می‌دانستم توانایی زیادی دارد و اکنون خوشحالم که سال‌ها تلاش او در گاندو به ثمر نشست. 
 
 از نگاه شما اقتدار نیرو‌های امنیتی با اقتدار دولت منافات دارد؟
گاندو به اقتدار دولت خدشه وارد نکرده است و چون چنین قصدی هم وجود نداشت، زیرا نه نیرو‌های امنیتی حق دخالت در مسائل دیپلماتیک را دارند نه این‌که نیرو‌های دولتی قادرند به این موضوعات خدشه‌ای وارد کنند. در زمان مذاکرات برجام از محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران دائماً درباره جیسون رضائیان سؤال می‌شد و رایزنی‌هایی درباره آزادی او صورت می‌گرفت. فشارهای بین‌المللی هم سبب شد، اعضای دولت هم بار‌ها پیگیر وضعیت رضائیان شوند. آیا بیان این موضوع به معنی کاهش اقتدار دولت است؟ البته در انتخاب بازیگر نقش وزیر خارجه دچار اشتباه شدیم و من این اشتباه را می‌پذیرم. زیرا بازیگری که نقش وزیر امور خارجه را بازی می‌کرد به لحاظ کیفی قدر برابری با نقش عبدی (داریوش فرهنگ) را نداشت، به همین جهت این تصور به وجود آمده که قصد داشتیم شخصیت ظریف را کم توان نشان دهیم. به جرئت می‌گویم اگر یک بازیگر قوی را در این زمینه انتخاب می‌کردیم هرگز چنین تصوری پیش نمی‌آمد و این اشکال به ما وارد است.
 در سریال قصد داشتید بگویید حرکت در مسیر برجام اشتباه بود، زیرا اعتماد به آمریکا ساده‌لوحانه است، آیا واقعاً اینگونه تصور می‌کنید.
زمانی که برجام مطرح شد، عده‌ای با آن مخالفت کردند و عده‌ای دیگر هم موافق بودند، ولی من جزء موافقان برجام بودم و فکر می‌کردم مذاکرات باید انجام شود، رهبری هم به نوعی این موضوع را تأیید کردند، البته ایشان تأکید داشتند که به غربی‌ها نباید اعتماد کرد، ولی اجازه دادند مذاکرات انجام شود، به شرطی که منافع ایران تأمین شود. به هر حال برجام انجام شد، اما حاصل آن به نفع ایرانیان نبود، زیرا اشکالاتی در آن وجود داشت که اجازه داد آمریکا بدون پایبندی به تعهدش از آن خارج شود.

البته من خود را در جایگاهی نمی‌بینیم که بخواهم درباره موضوعاتی، چون برجام نظر کارشناسی بدهم، اما دیگر این نکته عیان است که به واسطه برجام در مباحث اقتصادی و صنعتی آسیب‌های فراوانی دیدیم، چون با باز شدن درب واردات، بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل شدند و به ویژه در حوزه هسته‌ای آسیب فراوان دیدیم و نتیجه سال‌ها تلاشمان بی‌ثمر شد. 

نمایندگان مجلس از گاندو استقبال چشم‌گیری داشتند، این اتفاق برای شما قابل پیش‌بینی بود؟
فکر نمی‌کنم مجلس شورای اسلامی تا امروز اینگونه از سریالی حمایت کرده باشد. جدا از نمایندگان با گذشت چند روز از پخش آخرین قسمت این سریال هنوز هم پیام تشکر از طرف علمای قم، ائمه جمعه و.. به دستمان می‌رسد. از همه مهم‌تر استقبالی بود که مردم از این اثر داشتند و با این همه واکنش‌های مثبت این سؤال در ذهنم به وجود آمد که چرا دولت خود را در مقابل مردم قرار می‌دهد و با اثری که اقتدار ایران را به نمایش درآورده است مخالفت می‌کند. 

احساس شخصی من این است افرادی در دولت وجود دارند که به دنبال شکاف‌اند. جیسون رضائیان سال ۸۷ وارد ایران شد و در اتفاقات سال ۸۸ هم نقش داشت. اصولاً آمریکایی‌ها در این حوزه با نقشه براندازی ورود کردند. این مسائل هم قابل کتمان نیست، چون مدارک آن موجود است. در سال ۹۲ هم او موفق می‌شود در بخش‌هایی هم نفوذ کند و این اتفاقات به زودی در قالب مستندی از سیما پخش خواهد شد و در آن به روابط جیسون رضائیان به طور مستدل می‌پردازیم.
 
در پایان باید بگویم، مردم ما در سال‌های اخیر سرخورده شده‌اند، زیرا به طرق گوناگون ما را از آمریکا ترسانده‌اند، اما گاندو نشان داد ایرانیان در بحث امنیت و قدرت نظامی چیزی از آمریکایی‌ها کم نداریم. سرنگونی پهپاد آمریکایی شاهد خوبی برای این مدعاست. آن‌ها حتی توان جواب دادن به این اتفاق را نداشتند. توقیف نفتکش انگلیسی نیز یکی دیگر از اتفاقات افتخار آمیز این روزهای کشور است. همچنین در گاندو شاخص‌های امنیتی کشور را نشان دادیم و سعی کردیم بیان کنیم که در دنیای ملتهب امروز، ایران همچنان امن و آرام است.
مرجع : ایکنا
https://www.razavi.news/vdccxsq0.2bq008laa2.html
razavi.news/vdccxsq0.2bq008laa2.html
کد مطلب ۴۴۱۴۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما