برزگر مزرع شعر و ادب درگذشت
شاعر «فصل عطش» به سرای باقی کوچ کرد
به گزارش خبرگزاری رضوی، برزگر شاعر بلندآوازه دیار خراسان، صبح پنجشنبه پس از تحمل طولانی یک دوره بیماری، دار فانی را وداع گفت.
این هنرمند نامدار، متولد سال 1322 در محله نوغان مشهد بود و اولین قدمهای خود را در وادی شعر در همان کودکی و در محضر استاد غلامرضا قدسی برداشت.
برزگر خراسانی، هنر موسیقی را نزد میرزا ابوالقاسم آفتابپور معروف به شیخ گلکار فرا گرفت و سپس به شاگردی استاد علیاکبرخان قنبری در آمد.
این هنرمند مشهدی، بعدها برای ادامه تحصیل در رشته نقاشی به دانشکده هنرهای دراماتیک تهران رفت تا طبع و استعداد خود را در این رشته هنری نیز بیازماید و حاصل این هنرآموزی، تأسیس نخستین هنرکده نقاشی در مشهد و خلق تابلوهای نقاشی زیادی است که از وی به یادگار مانده است.
برزگر خراسانی، بعد از بازگشت به مشهد و فعالیت در انجمنهایی مانند انجمن شعر فرخ، انجمن شعر امید جوانان را تأسیس کرد تا مأمنی برای جوانان شاعر و با استعداد همشهریاش باشد.
استاد برزگر که به عنوان شاعری آیینی نیز شناخته میشود و در مدح ائمه اطهار اشعار بیشماری دارد، طبع ادبی خود را در سبکهای متفاوت و قالبهای گوناگونی مانند غزل، چهارپاره و حتی شعر نیمایی آزموده است.
از امیر برزگر خراسانی به جز آثار منظوم، آثاری هم به نثر باقی مانده که رُمان «شورانگیز»، مجموعه داستانی «رها در ناکجاآباد» و همچنین «سفرنامه حج» از جمله آنها است.
از آثار منتشرشده منظوم این هنرمند که عضو هیئت رئیسه کانون هنرمندان و عضو شورای سیاستگذاری شعر بود، میتوان به «سخن آینهها»، «برگی از دیوان امیر»، «نماز عاشقی»، «فصل عطش» و کتاب «از شرنگ و شهد» اشاره داشت.
در غزلی از کتاب «فصل عطش» از این شاعر می خوانیم:
«همچو آیینه به عمر خود ندیدم خویش را... من به شوق دیدن او پروریدم خویش را... ادعای عاشقی سخت است، میدانم، ولی...بارها در پای دلبر سر بریدم خویش را... روزگار! ای تیغت از چنگیز خونآشامتر... بارها کشتی مرا، باز آفریدم خویش را... کاش از این آتشکده آگاه میبودم، امیر... آن زمانی کز نیستان میبریدم خویش را».
پیکر این شاعر بلندآوازه، صبح فردا در آرامگاه فردوسی توسی به خاک سپرده خواهد شد.
این هنرمند نامدار، متولد سال 1322 در محله نوغان مشهد بود و اولین قدمهای خود را در وادی شعر در همان کودکی و در محضر استاد غلامرضا قدسی برداشت.
برزگر خراسانی، هنر موسیقی را نزد میرزا ابوالقاسم آفتابپور معروف به شیخ گلکار فرا گرفت و سپس به شاگردی استاد علیاکبرخان قنبری در آمد.
این هنرمند مشهدی، بعدها برای ادامه تحصیل در رشته نقاشی به دانشکده هنرهای دراماتیک تهران رفت تا طبع و استعداد خود را در این رشته هنری نیز بیازماید و حاصل این هنرآموزی، تأسیس نخستین هنرکده نقاشی در مشهد و خلق تابلوهای نقاشی زیادی است که از وی به یادگار مانده است.
برزگر خراسانی، بعد از بازگشت به مشهد و فعالیت در انجمنهایی مانند انجمن شعر فرخ، انجمن شعر امید جوانان را تأسیس کرد تا مأمنی برای جوانان شاعر و با استعداد همشهریاش باشد.
استاد برزگر که به عنوان شاعری آیینی نیز شناخته میشود و در مدح ائمه اطهار اشعار بیشماری دارد، طبع ادبی خود را در سبکهای متفاوت و قالبهای گوناگونی مانند غزل، چهارپاره و حتی شعر نیمایی آزموده است.
از امیر برزگر خراسانی به جز آثار منظوم، آثاری هم به نثر باقی مانده که رُمان «شورانگیز»، مجموعه داستانی «رها در ناکجاآباد» و همچنین «سفرنامه حج» از جمله آنها است.
از آثار منتشرشده منظوم این هنرمند که عضو هیئت رئیسه کانون هنرمندان و عضو شورای سیاستگذاری شعر بود، میتوان به «سخن آینهها»، «برگی از دیوان امیر»، «نماز عاشقی»، «فصل عطش» و کتاب «از شرنگ و شهد» اشاره داشت.
در غزلی از کتاب «فصل عطش» از این شاعر می خوانیم:
«همچو آیینه به عمر خود ندیدم خویش را... من به شوق دیدن او پروریدم خویش را... ادعای عاشقی سخت است، میدانم، ولی...بارها در پای دلبر سر بریدم خویش را... روزگار! ای تیغت از چنگیز خونآشامتر... بارها کشتی مرا، باز آفریدم خویش را... کاش از این آتشکده آگاه میبودم، امیر... آن زمانی کز نیستان میبریدم خویش را».
پیکر این شاعر بلندآوازه، صبح فردا در آرامگاه فردوسی توسی به خاک سپرده خواهد شد.