۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۳
گشایشی در عین سختی!

نقدی بر مستند«لسک » به کارگردانی محمدرضا وطن دوست

نقدی بر مستند«لسک » به کارگردانی محمدرضا وطن دوست
ما در رویدادهای دوران معاصر جامعه‏مان به میدان جنگی وارد شدیم که حوادث تلخ و شیرین بسیاری را ایجاد کرد و اکنون که بیش از سی سال از پایان آن می‏گذرد، اذهان جستجوگر، ابعاد تازه‏ای از تبعات این جنگ را یافته و اعلام می‏‏کنند. اگر در سینمای داستانی به مواردی خاص چون برخورد برادر با برادر در صحنه عملیات و قربانی کردن برادر برای حفظ سکوت و استتار عملیات به عنوان تک مورد رخ داده، پرداخته شده، آنچه در مستند «لسک» می‏بینیم، فقط برای یک نفر خاص نیست و برای حدود 43 هزار اسیری است که بعد از اتمام جنگ، به خانواده‏هایشان پیوستند و آثاری از دوران اسارت را با خود آوردند.
مستند «لسک» بتدریج ما را با نوعی افسردگی ایجاد شده در آزادگان جنگ آشنا کرد که کمتر کسی تاکنون از آن سخن گفته بود و مشخص است که واقعه‏ای شایع و قابل درک است که بنیاد شهید و امور ایثارگران استان محل سکونت قهرمان این مستند، بانی ساخت آن شده و خواسته، وجود چنین موضوع شایعی در این افراد و توجه اجتماعی به آن را یادآوری کند. اینکه اندکی بعد از خواندن خطبه عقد، داماد به جنگ رفته و ده سال بعد، در حالی که عروس هفده ساله‏اش به سن بیست و هفت سالگی رسیده، از اسارت بازگشته و هنوز بعد از این همه سال، همان علاقه را به همسرش دارد؛ اینکه نشان می‏دهد آزاده‏ای بعد از جنگ، به روی زمین کشاورزی‏اش برگشته و زراعت می‏کند و علاوه بر خود و همسرش، مادر کهنسال و نابینایش هم همراه اوست؛ اینکه حداکثر تقدیر از او به مراسمی کوچک در روستای محل زندگیش اختصاص دارد و البته ساعات بسیاری از روز را در اندیشه و اندوه و افسردگی در عین فعالیت در شالیزار سپری می‏کند؛ همه و همه برای آشنایی با افرادی از این جامعه 43 هزار نفری است که در اطراف خود می‏بینیم و باید در برخورد با آنان، رعایت سال‏های اسارت و همچنین مشکلات روحی و روانی ایجادشده را بنماییم.
این فیلم مستند می‏توانست بیشتر از این به جلو برود و از وجود فرزندانی در خانواده یا عدم وجود آنان بگوید، از چگونگی مشکلات تنفسی این آزاده بگوید، از حوادثی که مطابق گفتار زیرنویس شده در فیلم بر همسر وی و مادرش در این ده سال که با تلخی از آن یاد می شود بگوید؛ اما همان طور که در ابتدای این نوشته، آوردم، به علت جدید بودن این بعد خاص از حوادث جنگ و تبعات آن، که شناسایی شده و برایش تصویرسازی می‏شود، بدیهی است مستندساز حداکثر ایجاز را به کار برده و خیلی از موارد را به ذهن فعال بیننده واگذارکرده تا خود بیندیشد که احتمالا چه شده است. از این نظر، تلاش کارگردان، قابل احترام است و امید که در آثار دیگر، این موارد بیشتر تشریح شود.
خلاصه هدف مستتر در این مستند در همان عبارتی است که با دیدن حلزون یا همان «لسک» می‏آید که بالأخره بعد اینهمه سختی، گشایشی هم رخ خواهد داد و همان، نقطه امید و آرزوی همسر این آزاده برای رسیدن دوباره به همسرش بوده است و به آن رسید!
مرجع : سایت دوازدهمین جشنواره فیلم مستند
https://www.razavi.news/vdcaiine.49n0o15kk4.html
razavi.news/vdcaiine.49n0o15kk4.html
کد مطلب ۳۷۶۹۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما