۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۲

مطالعه آکادمیک اسلام؛ زمینه‌ساز فضای گفت‌وگو میان اسلام و غرب

مطالعه آکادمیک اسلام؛ زمینه‌ساز فضای گفت‌وگو میان اسلام و غرب
به گزارش خبرگزاری رضوی و به نقل از روابط عمومی دانشگاه مذاهب اسلامی، دکتر عباسی در آغاز سخن به بیان دلیل انتخاب عنوان نشست پرداخت و گفت: انگیزه‌ام این بود که مطالعات اسلام در غرب را مرور کنیم و این مسئله بار دیگر تبیین شود. باید تلاش کنیم بدفهمی‌ها درباره مطالعات اسلام در غرب اصلاح شود و تصویری که از مطالعه غربیان درباره اسلام در ذهن داریم واقعی‌تر باشد. غرضم از این نشست، مطالعه عینی در مسئله اسلام‌شناسی غربیان فارغ از پیش‌فرض‌های دینی است.
وی ادامه داد: از حدود ۱۵۰ سال پیش مطالعات آکادمیک در حوزه اسلام‌شناسی آغاز شد و از شیوه ردیه‌نویسی و دفاعیه‌نویسی متمایز شد. اسلام‌شناسی در قرن مدرن یعنی استفاده از همه ابزارها و روش‌های موجود برای شناخت درست اسلام. آنچه می‌خواهم در این نشست تصویر کنم مطالعه آکادمیک است فارغ از اینکه چه کسی آن را انجام می‌دهد. شایسته بود لغت «غرب» از عنوان نشست حذف شود و به صورت «مطالعه آکادمیک اسلام» درج می‌شد. ۱۵۰ سال ادبیات اسلام‌شناسی در غرب داریم و آثاری که ما تاکنون ترجمه کرده‌ایم بسیار محدود است و اساساً انجام این کار از عهده یک یا دو ناشر خارج است.
ضرورت مطالعه آکادمیک اسلام
مترجم مجموعه «دایرةالمعارف قرآن» ادامه داد: در ابتدا باید این سؤال مطرح شود که چرا مطالعات آکادمیک؟ ضرورت مطالعه آکادمیک از کجا برمی‌خیزد؟ یک پاسخ این است که اصولاً آکادمی‌های ما با همین مقالات و پژوهش‌ها زنده است. درباره همه پدیده‌های پیرامون خودمان رشته تأسیس کرده‌ایم و شما هر موضوعی را نام ببرید، رشته‌ای متناظر با آن در دانشگاه موجود است. اسلام هم یکی از موضوعاتی است که باید پیرامون آن مطالعاتی انجام پذیرد.
وی با تأکید بر ضرورت مطالعات آکادمیک اسلام ادامه داد: سوای این پاسخ، باید به وجه دیگر ضرورت مطالعه آکادمیک درباره اسلام اشاره کنم. امروزه اگر زبان آکادمیک نداشته باشیم نمی‌توانیم با دیگران گفت‌وگو کنیم. اگر بخواهیم درباره قرآن، سنت، تاریخ و ... صحبت کنیم باید از روش آکادمیک استفاده کنیم. ناآشنایی با زبان آکادمیک موجب می‌شود که چندین جلد «دایرةالمعارف قرآن» تدوین شود، اما دخالتی در نگارش آن نداشته باشیم و مقاله‌ای از محققان ما در آن منتشر نشود.
وی افزود: اگر ادبیات آکادمیک را نشناسیم نمی‌توانیم با کسانی که دغدغه علمی درباره این موضوعات دارند گفت‌وگو کنیم. محققان غربی در این زمینه دغدغه علمی دارند، گرچه ممکن است دغدغه ایمانی نداشته باشند. به عقیده من فارغ از مسلمان بودن و غیرمسلمان بودن همه می‌توانند درباره اسلام پژوهش کنند و حرف بزنند.
توجه اندیشمندان اسلام به مطالعه روشمند قرآن کریم
دکتر عباسی به ذکر نمونه‌هایی از تراث اسلامی درباره ضرورت مطالعه آکادمیک پرداخت و اظهار کرد: بحث مطالعه آکادمیک در سنت ما هم ریشه دارد و بحث‌هایی در آثار سنتی خودمان در این خصوص مشاهده کرده‌ام؛ به عنوان مثال جلال‌الدین سیوطی در کتاب «الاتقان فی علوم القرآن» علوم مورد نیاز مفسر را ذکر می‌کند و در مجموع به ۱۵ دانش اشاره می‌کند. مورد اول تا چهاردهم، همه از جنس کتاب، قلم و کاغذ است؛ مانند فقه، اصول و حدیث. ایشان در ادامه می‌گوید که هرکس بدون بهره‌مندی از این دانش‌ها به قرآن رو کند و ادعای فهم قرآن را داشته باشد کارش اشتباه است. در ادامه نیز به این روایت استناد می‌کند «من فسّر القرآن برأیه فلیتبواء مقعده من النار؛ هر کس قرآن را با رأی خود تفسیر کند نشیمنگاهش آتش است».
وی افزود: باید به آنچه سیوطی گفته است نگاه امروزی داشته باشیم. مثلاً ایشان گفته که علم لغت از علوم مورد نیاز برای تفسیر قرآن است. علم لغت در آن زمان فقط صرف و نحو بوده، اما امروزه دانشی به نام «اتیمولوژی»(ریشه‌شناسی) وجود دارد. وقتی در علم ریشه‌شناسی بحث‌های جدیدی درباره علم لغت مطرح شده، لازم است مفسر از آن آگاهی داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: نمونه دیگر در این‌باره مقدمه تفسیر قرطبی است. ایشان در آن مقدمه درباره تفسیر برأی سخن گفته و بر ضرورت تفسیر متعهدانه تأکید کرده است. با این دیدگاه، اگر شما وارد علم تفسیر شدید، چنانچه در گوشه‌ای از دنیا کسی درباره هرمنوتیک و اصول حاکم بر فهم متن حرفی زد بر شما لازم است از آن آگاهی پیدا کنید. اگر می‌خواهیم قرآن را بفهمیم ضرورت دارد بدانیم هرمنوتیک چیست والا به تعبیر قرطبی، تفسیر متعهدانه نکرده‌ایم. باید توجه داشته باشیم که آگاهی از روابط بین زبان‌های سامی در فهم لغت قرآن تأثیر می‌گذارد. آشنایی با نقد ادبی و روایت‌شناسی در فهم قرآن که مملو از روایت و داستان است تأثیر دارد.
وی در ادامه یادآور شد: سومین نمونه در این زمینه بحثی جالبی است که طبری در مقدمه تفسیر خود ذکر کرده است. ایشان درباره واژه‌های دخیل که از زبان غیرعربی وارد قرآن شده‌اند مطالبی را بیان کرده است. طبری درباره این موضوع بحث کرده است که الفاظی که هم در قرآن وجود دارد و هم در زبان‌های دیگر مثل عبری، در اصل عربی است یا عبری؟ ایشان تصریح می‌کند که تا زمانی که اطلاعی در این زمینه نداریم و خبری به دستمان نرسد که موجب علم باشد نمی‌توانیم در این زمینه حکم کنیم و بگوییم این لغت عربی یا عبری است. طبری در زمانی زندگی می‌کرد که دانش زبان‌شناسی تاریخی وجود نداشت، اما امروزه این دانش وجود دارد و باید آن را به کار گرفت.
مترجم و محقق مطالعات اسلامی ادامه داد: درباره انگیزه‌های غربیان در مطالعات اسلامی سه منبع مطالعاتی ذکر می‌کنم؛ اولین منبع مقاله «المستشرقون» در دایرةالمعارف قرآن است که خیلی مقاله خوبی است. در این اثر، مؤلف جریان استشراق را از آغاز تا پایان مرور کرده و تحولات شرق‌شناسی را با تحولات تمدن غرب پیوند می‌دهد. منبع دیگر مقاله‌ای است با عنوان مطالعات قرآنی پیش از سال ۱۸۰۰. این مقاله پیشینه خوبی از مواجهه غربیان با قرآن در اختیار خواننده قرار می‌دهد و از تحولات در این زمینه سخن می‌گوید. یک منبع دیگر هم مقدمه دایرةالمعارف قرآن است که در جلد یک منتشر شده است.
وی اظهار کرد: مؤلف مقاله دوم میان مطالعات قرآنی پیش از سال ۱۸۰۰ میلادی و مطالعات قرآنی پس از عصر روشنگری تمایز گذاشته است. در این مقاله مواجهه غربیان با اسلام قرن به قرن نشان داده شده است. بعد از نقد عهدین و نهضت اصلاح دینی و بحث از رویکرد تاریخی برای شناخت مسیحیت، این جریان در اسلام هم شکل گرفت؛ یعنی غربیان همان الگو و همان پارادایم را در بررسی قرآن و اسلام به کار گرفتند. پیشروان این جریان متخصصان زبان‌های سامی، فیلولوژی و نقد عهدین بودند که زبان، دین و تاریخ خاورمیانه را خوب می‌شناختند.
کنجکاوی غربیان برای شناخت دیگری
مهرداد عباسی در توضیح انگیزه اسلام‌شناسی غربیان توضیح داد: انگیزه‌ای که می‌خواهم بدان توجه دهم عزم برای شناخت جهان و کنجکاوی کسانی است که در غرب زندگی می‌کنند. در پس مطالعات آکادمیک غربیان برای شناخت اسلام یک کنجکاوی برای شناخت دیگری است. شروع این ماجرا در مواجهاتی است که جهان اسلام با غرب دارد؛ چون آن‌ها غم نان نداشتند توانستند به نیازهای دیگرشان بپردازند که یکی از آن‌ها نیاز به شناخت دیگری است.
وی در ادامه به توضیح درباره روش مطالعه آکادمیک پرداخت و گفت: به نظرم کسی که وارد مطالعات آکادمیک اسلام می‌شود باید دانش گسترده درباره اسلام داشته باشد؛ مثلاً اگر می‌خواهد وارد تفسیر شود باید از بحث‌های جدید درباره واژه‌شناسی و روابط بین زبان‌ها آگاهی داشته باشد یا حتی از مباحث زبان دین و فلسفه دین مطلع باشد. دومین نکته ضرورت مسلح بودن به ابزارهای پژوهش است. نکته مهم‌تر توانایی محقق برای تشخیص مسئله و توانایی مسئله‌سازی است. هم ابزارها مسئله می‌سازند و هم مسئله‌ها ما را وا می‌دارند که ابزار بسازیم.
وی افزود: غربیانی که درباره اسلام تحقیق کرده‌اند لزوماً نمی‌خواستند شبهه‌افکنی کنند بلکه مسئله‌سازی کرده‌اند. در آکادمی باید مسئله‌شناسی و مسئله‌پژوهی کنیم، نه شبهه‌شناسی و شبهه‌پژوهی. البته شبهه‌شناسی هم کار شایسته‌ای است که توسط حوزه علمیه انجام می‌شود، اما باید توجه داشت یک زمان رسالت فرد، دفاع از دین است و یک زمان، دفاع از کیان پژوهش.
یادآور می‌شود، مهرداد عباسی دارای مدرک مهندسی صنایع از دانشگاه شریف، مدرک کارشناسی ارشد و دکتری رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است. عنوان رساله دکتری او «ابواسحاق ثعلبی و روش او در تفسیر قرآن» است و دوره پست‌دکتری را به مدت یک‌سال در مؤسسه مطالعات پیشرفته برلین گذرانده است.
فعالیت جدی او در حوزه مطالعات اسلامی پس از آشنایی با بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی آغاز شد. در طی دهه هشتاد خورشیدی در فرآیند نگارش و ویرایش مدخل‌های دانشنامه جهان اسلام با این بنیاد همکاری داشته است. در سال‌های اخیر، علاوه بر ویراستاری ترجمه «دایرة‌المعارف قرآن» در انتشارات حکمت، سرپرستی مجموعه‌ای با عنوان «مطالعات قرآن و حدیث» را در همین انتشارات عهده‌دار بوده است که به نشر ترجمه آثار شاخص غربی در این حوزه اختصاص دارد.
 
مرجع : ایسنا
https://www.razavi.news/vdcevp8x.jh8fzi9bbj.html
razavi.news/vdcevp8x.jh8fzi9bbj.html
کد مطلب ۳۷۶۱۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما