۰
تاریخ انتشار
شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۵
یک استاد حوزه و دانشگاه:

هرکس که اطلاعات دینی دارد، مسلمان خوانده نمی‌شود

هرکس که اطلاعات دینی دارد، مسلمان خوانده نمی‌شود
به گزارش خبرگزاری رضوی،حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدجواد نظافت که در همایش سالانه طرح «هدایت و کوثر» در مرکز آموزشی ـ عقیدتی امام رضا(ع) پیرامون موضوع تربیت امام از منظر نهج‌البلاغه سخن می‌گفت، اظهار کرد: مهمترین مشکل کشور ما در بعد فرهنگی بحث تربیت است. ما بعد از انقلاب در آموزش مفاهیم دینی رشد چشمگیری داشتیم؛ مثلا در سربازخانه‌ها کلاس‌های عقیدتی فراوان شد و به طور کلی نماینده ولی فقیه همه جا بوده است و تقریبا می‌توان گفت در آموزش کم نگذاشتیم. اما سوال آن‌جاست که پس از ۴۰ سال آسیب‌شناسی کنیم چرا بسیاری از جوانان با ما نیستند که به اعتقاد من مشکل از تربیت است.
وی با بیان این که بین آموزش و تربیت تفاوت است، افزود: آموزش با مغز و فکر و تربیت با دل سروکار دارد. در جهت آموزش تنها ما نیستیم که اطلاعات دینی داریم؛ بلکه مخالفان نیز هستند که این اطلاعات را دارند. همچنین می‌دانیم که مستشرقین کسانی‌اند که دین اسلام را مطالعه می‌کنند، ولی مسلمان نیستند و یا یهودی و مسیحی‌اند. بنابراین هرکس که دارای اطلاعات دینی است، مومن و مسلمان خوانده نمی‌شود و چه بسا هر مسلمانی را نیز مومن نمی‌دانیم و بین اسلام و ایمان، بر طبق قرآن فرق قائل می‌شویم.
این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر این که آموزش با فکر و تربیت با دل مربوط است، اضافه کرد: انبیا تنها با افکار ارتباط پیدا نمی‌کردند، بلکه با دل‌ها نیز ارتباط داشته‌اند؛ البته تربیت محتاج به آموزش است. هرجا که تربیت هست، آموزش نیز وجود دارد، اما بسیاری از جاها آموزش هست ولی تربیت نیست. بنابراین اگر آموزش باشد و تربیت نباشد، نه تنها مشکلی حل نمی‌شود بلکه مشکل نیز ایجاد خواهد شد. 
نظافت ادامه داد: ایمان آن است که دین وارد دل آدمی شود؛ پس اگر انسانی وارد دین شد و دین وارد دل او نشد، نفاق اتفاق خواهد افتاد. ما اگر بخواهیم خدمتی به خود، خانواده و آخرتمان انجام دهیم، باید در کنار آموزش به تربیت روی آوریم. زمانی که تربیت باشد، احساس نیز هست و حرکت و شور ایجاد خواهد شد، در حالی که وقتی آموزش باشد، همیشه حرکت ایجاد نمی‌شود. ضمن این که کار انبیا تربیت بوده است و البته آنان ابتدا این کار را از آموزش آغاز می‌کردند.
وی با بیان این که برای شکل‌گیری تربیت باید اقداماتی صورت گیرد، گفت: اگر بخواهیم در ضمن این که امام جماعت هستیم، مربی نیز باشیم، در ابتدا لازمه این امر آن است که خود دوباره مومن شویم؛ «یا ایهاالذین آمَنوا آمِنوا». ضمن این که ایمان درجه به درجه است و نباید در کلاس اول باقی ماند و زمانی که این سطح بالا رفت، اهل عمل و به تبع آن مربی خوبی خواهیم شد.
این استاد حوزه از دو نوع آموزش مستقیم و غیر مستقیم یاد کرد و افزود: به طور مثال، آموزش مستقیم سخنرانی و... را دربرمی‌گیرد. همچنین سریال‌ها و نیز آموزش در خانه غیرمستقیم است. ضمن این که وقتی آموزش غیرمستقیم باشد، دریچه دل باز بوده و زمانی که آموزش مستقیم است، فرد همیشه آمادگی ندارد. بنابراین، در تربیت باید در کنار آموزش‌های مستقیم، به آموزش غیرمستقیم نیز روی ‌آوریم. آموزش غیرمستقیم یعنی امام جماعت و روحانیت می‌تواند همه لحظه‌های زندگی خود مربی باشد؛ زمانی که خود اهل عمل باشد.
نظافت خاطرنشان کرد: مثلا پدر امام خانواده و امام جماعت، امام آن جمع محسوب می‌شود و امیرالمومنین می‌فرماید اگر کسی خود را امام و در این جایگاه قرار می‌دهد، پس ابتدا باید به خودش پیش از دیگران یاد دهد و همچنین ایشان می‌فرمایند ادب کردن و تربیتش باید پیش از زبان، با روش خود باشد. به طور مثال، سخنرانی‌هایی که امام جماعت در بین دو نماز صورت می‌دهد، زمانی اثر دارد که پیش از آن در روش خود آن را نشان داده باشد.
یکی از ابزار خدمت محبوبیت است
وی ضمن اشاره به این که محبوبیت از ابزار خدمت است، ادامه داد: امام جماعت در صورتی به واقع امام خواهد بود که خود اهل عمل باشد و یکی از نکات تربیت که ائمه جماعت باید مد نظر قرار دهند آن است که کاری کنند تا محبوب دل‌ها شوند. پس اگر مردم امام، آخوند و یا مربی را دوست بدارند، یقینا او موفق است و با دل‌ها ارتباط می‌یابد و اگر منفور یا مورد بدبینی و سوء تفاهم بود، در صورتی که روحانیت این بدبینی را برطرف نکند، موفق نخواهد بود. اهمیت این موضوع چنان است که امام سجاد(ع) می‌فرمایند خداوندا مرا دوست‌داشتنی قرار بده. پس از آن‌جا که امام عاشق خلق خداست و انسان‌ها را رشد می‌دهد، در صورتی که مردم او را دوست نداشته باشند، این اتفاق رخ نمی‌دهد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که محبوبیت در زمین بدون محبوبیت در آسمان بی‌ارزش است، افزود: به همین خاطر امام سجاد(ع) می‌فرمایند که خدایا مرا در زمین و آسمان محبوب قرار بده. چه بسا اگر تعارضی بین محبوبیت در زمین و محبوبیت در آسمان ایجاد شد، مومن از محبوبیت در زمین می‌گذرد. همچنین آن حضرت در دعای مکارم‌الاخلاق می‌فرماید که خدایا دشمنی‌های مردم را نسبت به من تبدیل به محبت کن. ضمن این که امام نیاز به این امر ندارد؛ بلکه این یک ابزار خدمت است.
نظافت ضمن بیان این که بهترین مربی‌ها ائمه جماعت هستند که در سطح جامعه پخش شده‌اند، اضافه کرد: لذا ائمه جماعت باید محبوب باشند. زمانی که من عاشق اهل بیت(ع) باشم، عاشق بشر خواهم شد و محبوب می‌شوم و آن‌قدر بحث هدایت انسان مهم است که خداوند می‌خواهد خون امام حسین(ع) که گل سرسبد هستی است، ریخته شود، اما انسان‌ها هدایت شوند.
وی افزود: امیرالمونین(ع) در خطبه نهج‌البلاغه می‌فرمایند آن‌هایی که خدا دستشان را گرفته و مبتلا و آلوده نشده‌اند، باید نسبت به گناهکاران مهربان باشند. همچنین امام جماعت اگر بخواهد پیامبروار طبیب دوار باشد، به این معنا است که باید به گونه‌ای باشد که زمان و مکان برای طبابت تعیین نمی‌کند و عاشق درمانگری است. پس امام جماعتی که این‌گونه باشد، خود به سراغ مردم می‌رود و این عاشق بودن بسیار اهمیت دارد. ضمن این که این عاشق بودن ویژه مسلمانان نیست؛ به عنوان مثال در نامه علی(ع) به مالک اشتر که سندی در سازمان ملل به عنوان قدیمی‌ترین سند حکومتی است، می‌بینیم که خطاب به مالک می‌فرماید مردم را از ته دل دوست بدار و نسبت به آن‌ها محبت و لطف داشته باش و سپس بیان می‌کند که این‌ها دو دسته‌اند؛ یا برادر دینی‌اند و اگر نیستند، انسان بوده و خلقتشان شبیه تو است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این که مربی تا عاشق خلق خدا نباشد، محبوب نمی‌شود، ادامه داد: اگر عاشق بودیم، تحمل بالا می‌رود. مثلا اگر محبتی که نسبت به فرزند خود داریم که یک غریزه خداوندی است، نسبت به دیگران داشته باشیم، این محبت، یک محبت عقلانی و یک ارزش بزرگ خواهد بود و دوست داشتن نرم‌خویی را به وجود می‌آورد و این نرم‌خویی نتیجه مهربانی است.
اولین اثر نرم‌خویی «جذب» است
نظافت با بیان این که اولین اثر نرم‌خویی «جذب» است، خاطرنشان کرد: امیرالمونین(ع) انسان و یا مربی نرم‌خو را به درخت نرم تشبیه می‌کند؛ به این صورت که درختی که چوب نرم دارد، شاخه‌هایش زیاد و درختی که چوب سخت دارد، شاخه‌هایش کم است. بنابراین مساجدی که پر و شلوغ است، امام جماعت نرم‌خو و مهربان و نیز هیات امنا و یا خادم نرم‌خو و مهربانی دارد. از طرفی، کسی که نرم‌خو باشد، دوستی‌ها با او دوام می‌یابد. این در حالی است که گاهی جذب می‌کنیم، اما قدرت نگه‌داری و تثبیت نداریم و امیرالمونین می‌فرمایند تثبیت نتیجه نرم‌خویی است.
وی درمورد سومین خاصیت نرم‌خویی در نهج‌البلاغه ادامه داد: امیرالمومنین(ع) در این‌باره می‌فرمایند که اگر کسی عصبانی شد، تو نرم باش تا وی کم‌کم نرم شود و بنابراین تبدیل دشمن به مخالف، مخالف به موافق و سپس موافق به طرفدار نیز از آثار نرم‌خویی است.
این استاد حوزه اضافه کرد: یک امر مهم در تربیت، داشتن ظرفیت است؛ گاهی برخی انسان‌ها زودجوش‌اند؛ به این خاطر که ظرفشان کوچک است. همچنین از نتایج این ظرفیت و شرح صدر اهل تغافل بودن است؛ غافل یعنی بی‌خبر و متغافل یعنی به روی کسی نیاوردن. مثلا جوانی به شما متلک می‌اندازد و انگار شما نمی‌شنوید.
نظافت در پاسخ به این سوال که یک امام جماعت برای محبوبیت از چه راه‌هایی باید وارد شود؛ افزود: در روایت داریم که احسان انسان را محبوب می‌کند. احسان چیزی فراتر از عدالت است. دوم داشتن چهره گشاده است و روایت است که چهره گشاده برای همه است. نکته دیگر اهل ارتباط بودن است و لازم است نهضتی به نام ارتباط راه بیاندازیم. ضمن آن که امیرالمومنین(ع) نیز می‌فرمایند: «علیکم بالتواصل و التباذل».
 
مرجع : ایسنا
https://www.razavi.news/vdcb80bf.rhb00piuur.html
razavi.news/vdcb80bf.rhb00piuur.html
کد مطلب ۳۶۶۶۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما