گفتگو با جوان کاریکاتوریست و پرافتخار قوچانی
از کارتون تا کاریکاتور/ به خاطر صراحت و طنزی که در کاریکاتور هست به آن زیاد بها داده نمیشود
در ادبیات کلمه کاریکاتور به توضیحاتی که جنبه مسخرهآمیز یا هجوآمیز دارد و شخص یا اشخاص مورد توصیف را به شکل اغراقآمیزی مجسم میکند، اطلاق میشود و سابقۀ این شیوه به یونانیان باستان میرسد. چارلز دیکنز از جمله نویسندگان بزرگی است که از «کاریکاتورهای ادبی» در آثار خود فراوان استفاده کرده است.
کاریکاتور از لحاظ جنبههای ظاهری خود تفاوتهای بسیاری با سایر هنرهای تصویری و تجسمی دارد. همانطور که از اسم کارتون برمیآید و تجسماتی در ذهن ما نسبت به آن شکل میگیرد، برای خلق کارتون میبایست از تصاویر به اصطلاح کاریکاتورگونه استفاده کرد. بر همین اساس کارتون بهدنبال موضوعیتی عامتر و دنبالهدار است و برخلاف کاریکاتور، هدفش رساندن سریع یک پیام کلی در قالب تصویر واحد با اختصار عناصر تصویری نیست.
کارتون، به جای یک تصویر به دنبال نشان دادن جوانبی بیشتر برای درک اثر توسط مخاطبانش است. همچنین هدف، لذت بردن مخاطب از دیدن تصاویر به هم بافته شده در چند فریم است و کمتر به جنبههای تفکری قضیه یا اینکه حتماً مخاطبان را روی تکتک تصاویر متوقف کند توجه دارد و هدفش را در مجموعه تصاویر دنبال میکند.
داوود هوشمند، جوان باذوق و خوش قریحۀ قوچانی است که از دوران نوجوانی و با استعداد ذاتی خودش بدون استاد و راهنمایی در این عرصه گام نهاده و به موفقیت های جهانی دست یافته است. با این جوان هنرمند گفتگویی داشته ایم که توجه شما را به آن جلب میکنم:
«من داوود هوشمند، فارغ التحصيل رشته نقاشي هستم. از سال 75 بهصورت کاملا تجربی و بدون استاد به رشتۀ کاريکاتور گرايش پيدا کرده و در چندين مسابقۀ داخلي و خارجی شرکت کردم که از جملۀ آنها:
ــ کسب عنوان نفر برتر در مسابقه کاریکاتور چهره پکن کشورچین2018،
ــ کسب مدال برنز از اولین مسابقۀ کاریکاتور چهرۀ کشور چین سال2017،
ــ برندۀ جایزه از جشنوارۀ روزی حلال در بخش چهرۀ استاد علیزاده،
ــ مقام اول در جشنوارۀ بینالمللی طنز و کاریکاتور مادرید کشور اسپانیا با موضوع آزاد،
ــ برنده جایزه در اولین جشنوارۀ کاریکاتور مطبوعات کشور(نسیم فرهنگ) در بخش آزاد سال1394،
ــ شایستۀ تقدیر و برگزیده در جشنوارۀ بینالمللی مقاوم سازی1390،
ــ چاپ آثارم در مسابقۀ آیدین دوغان ترکیه در 2002 و2012،
نصرالدین هوجای2013،_
ــ جشنوارۀ بحران آب مادرید اسپانیا 2013،
ــ کارپیک لهستان 2011،
ــ راهیابی به جشنواره و
ــ مسابقۀ بینالمللی روسیه با عنوان زندان،
ــ راهیابی به جشنواره و چاپ اثرم در جشنواره کارتون و کاریکاتور اولنس کشور بلژیک2015،
ــ فینالیست در مسابقه طنز گرافیکی هومورالیا با عنوان" تساوی حقوق زن و مرد "کشور اسپانیا2014،
ــ منتخب آثار کارتونیستهای جهان با موضوع خرافات،
ــ جشنوارۀ بینالمللی با عنوان چین از نگاه هنرمندان جهان،
جشنوارۀ بین المللی با عنوان رسانههای دیجیتال، _
مسابقۀ بین المللی با عنوان جنگ یمن _
ــ راهیابی به نمایشگاه و کاتالوگ مسابقۀ کشوری جمعیت و تهاجم فرهنگی حوزه هنری خراسان شمالی
ــ کاتالوگ بمب اتمي و محيط زيست گل آقا،
ــ نفر اول بخش کاريکاتور در چهارمين جشنوارۀ هنرهاي تجسمي خراسان در سال 82،
ــ نفر اول مسابقه اعتياد در دانشگاه زاهدان،
ــ شرکت در مسابقه بین المللی خودروی ايران کارتون و جشنوارۀ بین المللی دوسالانۀ کتاب تهران
ــ دوسالانۀ بین المللی کاریکاتور ایران در سه دوره و راهیابی به بخش نمایشگاه و کاتالوگ آن
ــ شرکت در ورکشاپ پیامبر اعظم ، ورکشاپ روزی حلال بجنورد،ورکشاپ نقاشی شهدای دفاع مقدس زاهدان سال 85
ــ راهیابی و چاپ آثارم در بیش از سی جشنواره خارجی معتبر دیگر....
ــ برگزاری اولین نشست تخصصی کارتون و کاریکاتور در قوچان سال 95 با حضور عباس ناصری و محمود آزاد نیا
همچنين سه نمايشگاه انفرادي کاریکاتور و 6 نمايشگاه گروهي نيز داشتهام و آثارم در روزنامۀ شرق، روزنامه قانون ،روزنامه کارتون و کاریکاتور نیشخط و ماهنامۀ طنز نیمروز اصفهان و دو هفته نامۀ اترک و آوای قوچان به چاپ میرسد.
در کارنامۀ هنری خود سابقۀ6 سال تدريس طراحی در دانشکدۀ سما، دانشگاه حکیم نظامی، مرکز صنايع دستي، دبيرستان و مدارس راهنمایی را دارم. در حال حاضر هم مجوز آموزشگاه آزاد هنرهای تجسمی مکعب هنر را گرفته و در این آموزشگاه مدت 2سال است که مشغول فعالیت هستم.
آشنایی با کاریکاتور، آغاز فصلی نو:
در یک روز پاییزی و بارانی، برگهای از مجلۀ گل آقا در جوی آبی افتاده بود، توجهم را جلب کرد و برایم بسیار جالب بود؛ زیرا از کودکی انیمیشنهای تلویزیون را که مشاهده میکردم و بعدا شخصیت و چهرۀ آنها را با تخیلات خود ترکیب کرده و طرحهای کاریکاتوری و خندهدار میکشیدم. بعدها برادرم مجلات کهنۀ گلآقا را برایم تهیه کرد و من این مجله را مطالعه کردم به آن علاقمند شدم و با مجلات گلآقا کارم را شروع کرده، با دنیای کاریکاتور
چاپ اولین اثر هنری:
اولین اثر من در دو هفته نامۀ آوای قوچان چاپ شد. فکر میکنم سال 73بود. آن زمان حدودا 13یا14 ساله بودم و موضوع آن تریبون بود. از همان آغاز فعالیت در این رشته استادی نداشتم و با کمک مجلات پیشرفت کردم. بعدا در رشتۀ نقاشی دانشگاه دولتی زاهدان قبول شدم که هدفم بیشتر قوی شدن طراحیام برای کاریکاتور بود. طی 4 سالی که درس میخواندم، کاریکاتور را کنار گذاشتم و به تحصیل در نقاشی و طراحی پرداختم.
روشهای یافتن ایدهها و سوژه ها در کاریکاتور:
بعضی از ایدههایم را از محیط اطرافم پیدا میکنم. مثلا طنزهایی در دور و اطرافم میبینم و آنها را به شکل کاریکاتور در میآورم.
چیزهای مختلفی را هم از اساتید مختلف یاد گرفتم. مثلا بعضی مواقع که ایدهای به سراغم نمیآید، فقط عکس نگاه میکنم تا اینکه چیزی به ذهنم برسد. گاهی اوقات با شیوۀ کلیدواژهها موضوعم را انتخاب میکنم. مثلا واژههای بسیار زیادی مینویسم و بعد به واژهای دیگر آن را مربوط میکنم و از آن ایدهای به دست میآورم.
قبلا سوژههایی با مضامین اجتماعی انتخاب و کار میکردم؛ مثل محیط زیست که خیلی به آن علاقه دارم؛ ولی اکنون چون با مجلات و روزنامهها کار میکنم، بیشتر سوژههایم سیاسی شده است.
استفاده از ابزار و تکنیکهای مختلف:
برای کارم از ابزار مختلفی استفاده میکنم. معمولا افرادی که در زمینۀ کارتون و کاریکاتور کار میکنند، بعد از چند سالی دستخطی پیدا میکنند، ولی متأسفانه یا خوشبختانه من چنین نبودهام. من از مداد شروع کردم بعد قلم فلزی و بعد آبرنگ و بعد راپید و فتوشاپ و رنگ روغن و پاستیل گچی و .... .
هیچوقت ابزار ثابتی نداشتهام و کلا چنین نیست که تکنیک خاصی هم داشته باشم و تکنیکم متفاوت است.
من قبلا کارتون کار میکردم ولی بعدا به کاریکاتور هم روی آوردم.
تفاوت و شباهت کارتون با کاریکاتور:
کارتون، طنز موضوعیست؛ مثلا برای محیط زیست که در آن چهره به صورت اختصاصی کار نمیشود و حول موضوع خاصیست و تصاویر و ترکیب بندی یکطور طنز ترسیمی موضوعیست، ولی کاریکاتور طنز و اغراق در چهره است و روی چهره کار میشود؛ مثل خصوصیات روانشناسی، ترکیب و خطوط چهرۀ افراد.
کاریکاتور اصطلاحیست که فقط برای طنز ترسیمی چهره به کار میرود و چون در ایران هنرهایی که وارد شده یا با اسامی اشتباه وارد شده و یا مردم عادی آن را مرسوم کردهاند، به
شباهت در طنز و موضوع است. هر دو موضوعاتشان رو است و زیاد ابهام ندارد؛ برخلاف نقاشی که در آن زیاد ابهام به چشم میخورد و همین ابهام اثر را زیباتر
میکند. کاریکاتور شسته رُفته و صریح است.
وضعیت کاریکاتور در ایران:
کاریکاتور در ایران جایگاه آنچنانی والایی از دید عوام مردم و مسئولین نداشته و ندارد؛ هرچند زیاد در این مورد کار شده و شاهد جشنوارههای معتبری هستیم، ولی متاسفانه حقوق مادی و معنوی اثر هنرمند اصلا جدی گرفته نمی شود و گاهی به خاطر صراحت و طنزی که در کاریکاتور هست به آن زیاد بها داده نمیشود. البته در مورد حقوق معنوی هنرمند خیلی کار نشده و در این بین حال هنر کاریکاتور از همه بدتر است، چون رشتهای است که عموم به چشم طنز ساده به آن نگاه میکنند و این هنر را در مواقعی آنچنان که باید، جدی نمیگیرند؛ در صورتی که ایران جزء قطبهای کاریکاتور جهان است.
اساتید بهنام و صاحب سبک ایران در جهان شناخته شده و معروف هستند، ولی چون جایگاه کارتون بیشتر در جراید و روزنامههاست و به دلیل نداشتن بودجه و یا فضای کافی، بیشتر آثار کارتونیستهای ایرانی، نمایشگاهی است و هدف اغلب آنان شرکت در مسابقات است که همین جنبۀ رقابتی و کسب جوایز، گاهی بیشترین دغدغه هنرمندان جوان در این رشته میشود، ولی به خاطر امکانات در کشورهای دیگر کارتونیست و کاریکاتوریست اثرش خریداری شده و یا در مجلات و روزنامههای مختلف چاپ میشود و جایگاه خود را پیدا کرده است.
با فشارهای اقتصادی که در کشور وجود دارد،کارتونیستها شغل دیگری برای تأمین زندگیشان دارند.این قضیه در گذشته برعکس بود و افراد به صورت تخصصی فقط به این هنر میپرداختند و شغل دیگری نداشتند، مثل سیحون و امثالهم که اختصاصی از طریق این هنر پول در میآوردند.
بهعنوان مثال من در کاریکاتور مقام جهانی آوردم. وقتی در شهر خودم برای دریافت جایزۀ تشویقی که مبلغ آن 50 میلیون بود به شورا رفتم، گفتند تو ورزشکار نیستی و زحمتی نکشیدهای که این جایزه را به تو بدهیم؛ درصورتی که در قوانینشان هم بود که به هنرمندان چنین تسهیلاتی بدهند. میگفتند
به یاد دارم وقتی خانوادهام خواستند برای تشویق من بنر در اداره ارشاد شهرمان نصب کنند با تعلل زیاد اداره و پیگیریهای مداوم خواهرم انجام شد، در صورتی که خانوادهام هزینه کرده بودند و حتی اسم ارشاد هم زیر آن درج شده بود!!!
بیمهریهایی که در شهر قوچان به هنرمندان میشود، بسیار زیاد است و متاسفانه هنر اینجا جایگاهی ندارد. البته در شهرهای بزرگتر به آن بها داده میشود، ولی آنجا نیز اساتید بزرگی هستند که جوانترها زیر سایۀ آنها بوده و گاه آنچنان که باید آثارشان دیده نمیشود.
در مورد خود بنده، حمایت نشدم، به دلیل اینکه من در یک خانوادۀ پرجمعیت بزرگ شدم و پدر و مادرم اطلاعاتی در زمینه هنر نداشتند. در زمان ما به علت اینکه رسانهها اندک بودند و خوب اطلاع رسانی نمیشد در مسابقات شرکت نمیکردم و اعتمادبهنفس چندانی هم نداشتم، اما بعد از دوران دانشگاه کمکم اعتمادبهنفس خود را به دست آوردم. همیشه فکر میکنم اگر در آن زمان کسی بود که مرا راهنمایی کند، خیلی از معادلات عوض میشد. به نظر من باید به مردم این هنر را شناساند تا مردم اطلاعاتشان در مورد این هنر بیشتر شود.
من معتقدم در ایران معاصر چند هنر سردمدار هنرهای دیگر هستند. در مقام اول کاریکاتور و بعد عکاسی و گرافیک و به نظر من نقاشی بعد از همۀ اینها قرار میگیرد و سردمدار آنها از نظر تعداد شرکت کنندهها و کارهایی که انجام شده کاریکاتور است.
در کارتون و کاریکاتور اگر جزء باندی باشی، حتما برایت نمایشگاه میگیرند، داورت میکنند و در مسابقات برنده می شوی و رزومهای پر بار برایت فراهم میشود که همین رزومه باز برایت جایزه میآورد و وزنهای میشوی و حتی به خاطر آن رزومه در کشورها و مسابقات خارجی هم بهتر مطرح شوی. گاهی افرادی در دورهای اکثر مسابقات و جایزه ها را درو میکنند. وقتی دقت کنید میبینید فقط چند نفر هستند که هر سال مقام میآورند و اکثر مسابقات دچار نوعی باند بازی شده است. این را تنها من نمیگویم، بلکه اکثر هنرمندانی که در رشتۀ کاریکاتور مشغول به فعالیت هستند بارها مشاهده کردهاند.
همینها
من گلههای دیگری هم دارم. به عنوان مثال که درچندین دوره در مسابقات تهران جایزه گرفتم وکارهایم چاپ شد؛ اما حتی حاضر نمیشوند برای ما شهرستانیها کاتالوگ یا جوایز را ارسال نمایند؛ درحالیکه در قوانین همان مسابقات درج شده به هر هنرمندکه اثرش برنده یا به کاتالوگ جشنواره راه پیدا کند، یک نسخه از کاتالوگ تعلق میگیرد.
باید در همین جا بگویم شهری که در ایران توانسته با برگزاری مستمر و منظم در زمینه کارتون و کاریکاتور گوی سبقت را از شهرهای دیگر بگیرد شهر بجنورد است که رتبه دوم را در برگزاری مسابقات کاریکاتور کشور دارد و در این زمینه بسیار فعال است و تمام آن را مرهون زحمات هنرمند بیبدیل و کاردرستی مثل عباس ناصری دوست و استاد بجنوردی بنده است.
عباس ناصری برای هرکسی که در مسابقه شرکت کرده، یک نسخه از کاتالوگ را ارسال میکند. او عقیده دارد که شاید همین کاتالوگ به روستا و یا یک جای خیلی دورافتاده برود و همین کار باعث اطلاع رسانی و پیشرفت هنرمندان مستعد و جوان بشود و با دیدن آن به فعالیتش ادامه بدهد و بزرگ شود و اتفاقات خوب دیگری برایش بیوفتد. ولی شهرهای بزرگ چنین عملکردی ندارند و کاتالوگی که چاپ میشود برایت نمیفرستند.
من سه دورۀ دو سالانۀ کاریکاتور شرکت کردم و آثارم به نمایشگاه و کاتالوگ راه پیدا کرده و حتی یک کاتالوگ هم برایم نفرستادهاند؛ در حالی که کسانی که حتی در این دوسالانه شرکت نکردهاند، کاتالوگ برایشان ارسال میشود. حوزه هنری مشهد هم با اینکه هنرمندان بهنام و زحمتکشی دارد، ولی برای شهرهای کوچکی مثل قوچان هیچگاه اطلاع رسانی مناسبی ندارند. اساتید کارتون و کاریکاتور ایران
اسامی افراد خوب و کاربلد در این زمینه در ایران زیاد است و واقعا نمیشود همه را نام برد، ولی اجازه بدهید از اساتید محترم: کامبیز درم بخش، جواد علیزاده، نوری نجفی، بهمن عبدی، دیواندری و طباطبایی و مسعود ضیایی زردخشویی و...یاد کنم.از هنرمندان خوب در استان خراسان که اصالت قوچانی هم دارند، دوست عزیزم محمودآزادنیا و علیرضا پاکدل و همشهری خودم مرحوم گل محمد خداوردی زاده و عباس ناصری از بجنورد را میتوانم نام ببرم. البته اسامی خیلی زیاد است و می ترسم اسمی از قلم افتاده باشد. همین جا از تمام هنرمندان درجه یک عذرخواهی میکنم.»