گفتگو با کاظم طلایی؛ تصویرگر، ناشر و کارشناس تصویرسازی مذهبی
ظرفیت های مغفول تصویرسازی مذهبی در ایران
کاظم طلايي در سال 1342 در يكي از روستاهاي همدان به دنيا آمد. وی سال 1359 ديپلم خود را در رشتۀ رياضي و در سال 1361 مدرك فوق ديپلم خود را در رشتۀ آموزش ابتدايي از «دانشگاه شهيد رجايي» گرفت.
او چند سالي را در مدرسههاي روستايي به تدريس پرداخت و سپس تحصيلاتش را در دانشكدۀ هنر تهران ادامه داد. در سال 1365، گواهينامۀ كارشناسي گرافيك، و در سال 1369 كارشناسي ارتباط تصويري و در سال 1372، مدرك كارشناسي ارشد پويانمايي (انيميشين) را دريافت كرد.
اين هنرمند كه مرحلۀ ممتاز خوشنويسي را هم گذرانده، ضمن داوري در چند جشنوارۀ تصويرسازي كشوري و بينالمللي و داوري چندين دوره جشنوارۀ مطبوعات كودك و نوجوان و تصويرگري متن و جلد بيش از يكصد كتاب كودك و نوجوان و بزرگسال را هم به انجام رسانده است و با مطبوعات مختلف و به عنوان مديريت هنري مجلات رشد همكاري داشته است. با ایشان در مورد فعالیتها و نظراتشان در عرصه تصویرگری به گفتگو نشستهایم که شما توجه شما را به آن جلب میکنیم:
معرفی و فعالیتها
کاظم طلایی هستم، متولد سال1342. تقریبا 30 سال مدیر انتشار دفتر کمک آموزشی بودهام و درحال حاضر مدیر نشر طلایی و مدیر هنری به نشر هستم.
وقتی که انقلاب شد، ما در مسجدمان کتابخانهای داشتیم. در واقع آنجا هم کتابخانه را اداره میکردم و هم کلاس نقاشی و هم کلاس سرود داشتم و با بچهها در سطح حرفهای کار میکردم؛ البته قبل از انقلاب هم دورههایی
شاید بتوان گفت اولین کارهایم و کارهایی که در مجلۀ رشد انجام میدادم، تصویرسازیهایم بود و تا زمانیکه بهصورت جدی تصویرسازی را ادامه دادم،گاهی با موضوع مذهبی هم کار میکردم.
تصویرسازی و تصویرسازی مذهبی در ایران
بعد از انقلاب در حوزۀ تصویرسازی مذهبی کارهای بسیاری انجام شده، چون مورد نیاز بوده است. اوایل تصویرسازی در حوزۀ کودک بسیار اندک بود و از میان آنها تعداد کمی هم در حوزۀ تصویرسازی دینی بود که معمولا بهصورت روایی و تاریخی بود و اصطلاحا به صورت نان فیکشن کار میکردند؛ یعنی رویدادهای مذهبی را به صورت تاریخی تصویرسازی میکردند. بعد از ده بیست سالی که از انقلاب گذشت و کمکم ناشرها علاقمند شدند که در این حوزه کار کنند، نویسندههای بیشتری در این حوزه وارد شدند و تصویرسازیهایی با روح و تم مذهبی و با بیانی جدید، کمکم زیاد شد و حتی شاهد این بودیم که ارشاد، تصویرسازی مذهبی بهصورت بینالمللی در ایران برگزار کرد که در نوع خود، نقطۀ عطفی بود. بعد از آن توجه بیشتری به این موضوع شد وکمکم ناشرها بهطور حرفهای در این زمینه فعالیت کردند. ولی مباحث تئوری در این زمینه کمتر از آن بود که بتواند به ناشران و تصویرگران کمک کند و برای آنها
کاستیهای حوزۀ تصویرسازی مذهبی و راهکارها
تصویرسازی دینی محدودیتهای خودش را دارد؛ در صورتی که تصویرگرها دوست دارند آزادانه از تخیل خود در کارها استفاده کنند و به همین دلیل تمایل به تصویرگری داستانهای تخیلی و شعر دارند و در حوزه تصویرسازی دینی به سختی وارد میشوند. متأسفانه در این زمینه کمکاری شده و خلأهای فراوانی به چشم میخورد. چون محدودیتها زیاد است و چارچوبها تقویت نشده است.
بنابراین، من فکر میکنم که در این حوزه باید کار پژوهشی جدی انجام شود و این ممکن نیست، جز اینکه متخصصین مختلف، اعم از کارشناسان دینی، روانشناسان تعلیم و تربیت، داستاننویسها، شعرا و تصویرگران در کنار یکدیگر جمع شوند و چارچوب تصویرسازی دینی را مکتوب کنند و چه بسا در سطحی بالاتر به تصویب برسانند تا همگان بدانند در چه چارچوبی باید کار کنند.
خیلی از ناشرانی که در شهرهای مذهبی و یا در تهران هستند، دوست دارند که در این حوزه کار کنند و دلیلش هم این است که این حوزه مخاطبین زیادی دارد و نهادهای تربیتی دنبال این کتابها هستند؛ اما کارهایی که تولید می شود و ما میبینیم از چارچوبهایی استاندارد برخوردار نیست. گاهی دیده میشود که تصاویر به صورت طنز کار میشود و سبک کاریِشان با موضوعی که انتخاب کردهاند هماهنگ نیست؛ ظرف و مظروف با هم هماهنگی ندارند و از این مثالها میتوان فروان زد که به فراوانی هم تولید میشوند.
شما
این تصاویر هرچند خواهان زیادی دارد، ولی درواقع خوراک مناسبی برای مخاطبان ما نیست. وقتی ما تعریف درستی از تصویرسازی دینی نداشته باشیم، هر کسی به خودش اجازه میدهد هر کاری را انجام دهد و آن کار را به عنوان کار دینی معرفی کند.
اتفاقا کتابهای زیادی در این زمینه تولید شده و ناشران زیادی در این حوزه کتاب منتشر کردهاند، ولی آنچه مهم است، این است که آن کتابها ماندنی نشدند. یعنی ما نمیتوانیم از آنها بهعنوان آثار دینی یاد کنیم. البته در این بین کتابهای خوبی هم وجود دارد، ولی ستارههایی هستند که در آسمانی به این وسعت به چشم نمیآیند.
انیمیشن، تصویرسازی، کتاب
من وقتی درسم را به پایان رساندم، آرزو داشتم در زمینۀ انیمیشن کار کنم. در همان زمان به انجمن خوشنویسان هم میرفتم و خوشنویسی را تا درجۀ ممتازی ادامه دادم، ولی وقتی به صورت تخصصی به فعالیتم ادامه دادم، احساس کردم که فقط باید یکی از این شاخهها را انتخاب کنم و بهصورت تخصصی در آن حوزه فعالیت کنم. به همین دلیل کتاب را انتخاب کردم و تصویرسازی و گرافیک کتاب از موضوعاتی بود که از قدیم الایام مورد علاقهام بود؛ بنابراین نتوانستم در حوزههای دیگر مثل انیمیشن ادامه
در عصر حاضر، در بسیاری از کشورها شاهکارهای بزرگ را علاوه بر اینکه کتاب میکنند از آن انیمیشن میسازند، آن را برند میکنند و برای وسایل مدرسه و آموزشی و تیشرتها از آن استفاده میکنند. این ایدۀ بسیار خوبی است که ما هم باید آن را انجام دهیم؛ یعنی علاوه بر این که یک کتاب را تولید میکنیم، در کنارش انیمیشن و ابزار و وسایلی که مورد احتیاج بچههاست تولید و برندسازی کنیم. اگر ما چنین کاری را نکنیم، خارجیها چنین کاری را برای ما میکنند که این اتفاق بسیار دیده شده است و متأسفانه ما سالها عقب افتادهایم. جاهایی که در سطح گسترده فرهنگسازی میکنند، بایستی به فکر برندسازی باشند و کارهای فرهنگی را به صورت مجموعه ببینند. یعنی تولید انیمیشن، کتاب، وسایل، عروسک، و همه چیز را در کنار هم ببینند و تولیدات اینچنینی داشته باشند.
توانمندیها و متخصصین
ما کارگردانهای خیلی خوبی در زمینۀ انیمیشن داریم. زمانی از این نظر کمبود داشتیم که یا این کار را بلد نبودند و یا توانایی این کار را نداشتند، ولی الان کانونها و گروههای مختلفی جمع شدهاند و به کمک حمایتهایی که شرکت صبا و صدا و سیما انجام دادند، کارهای انیمیشن خوبی تولید کردند و خیلی از تصویرگرها جذب این کانون ها شدند. اکنون نیز میتوانند به صورت حرفهای در این راه وارد شوند و تولیداتشان قابل رقابت با کارهای خارجی شود، ولی این کارها همینطور که میدانید،
توصیه به نهادهای دولتی برای حمایت از تصویرگری
نهادهایی که توانایی دارند، باید وارد حوزۀ تولید انیمیشنهای خوب و قوی شوند؛ چرا که ما امکاناتمان از نظر نویسندگی، تصویرگری و کارگردانی کم نیست. نهادهایی که توان مالی خوبی دارند، باید همت کرده و از این نیاز پشتیبانی کنند تا این گروهها هم توانشان بالا برود و هم تخصصشان و آن جای خالی را که در جامعه وجود دارد پر کنند.
همانطور که سینمای ما در دنیا صاحب سبک شناخته شده، ما میتوانیم در حوزه دینی نیز که کمتر در دنیا کار شده با کمکهای متخصصین مختلفی که در سطح جامعه وجود دارند، این حوزه را در سطح جهانی مطرح و تقویت کنیم.
تصویرسازهایی داریم که به علت نبود کار یا عدم پرداختهای مناسب برای کارشان، مهاجرت میکنند. باید اینها را جذب و کارهایی تولید کنیم و با سبک کاریِمان، هم در زمینۀ کتاب و هم انیمیشن در واقع به دنیا خط و مشی دهیم و راه را باز کنیم تا در این عرصه وارد شوند و فعالیت کنند. من عاجزانه از نهادهای دولتی میخواهم که در این عرصه وارد شوند تا از این امکاناتی که افراد سالها در دانشگاه کار کرده و زحمت کشیدهاند استفاده کنیم و مانع از مهاجرت آنها شویم تا با حمایتشان آنها بتوانند سبکهای جدیدی را به وجود بیاورند و با تولیدات انبوه و در پی آن با نقد و نظرها شاهد تعالی و روند بهبودی کارها شویم و ارتقا پیدا کنیم. به امید آن روز!