کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

در گفتگو با اسماعیل بایگی نویسنده و کارگردان تئاتر مطرح شد؛

تئاتر؛ منبع تفکر و تکاندن نگاه مخاطب/ تئاتر رضوی گسترش و رشد خوبی داشته­ است

20 تير 1397 ساعت 11:27

مخاطب در این سال ها دارد آشتی کنانش را با تئاتر در مشهد سپری می کند. اما در این آشتی کنان، گاهی دوباره قهر هم پیش می آید. در تئاتر خراسان و خاصه مشهد آثار درخشانی اجرا شده است. جوانان خوش قلم و زیبااندیشی رشد کرده اند. هم تحصیل کرده و هم خوش فکر و خلاق. هم در بازیگری و هم کارگردانی و نویسندگی. در واقع مخاطبان امروز تئاتر از تلاش این جوانان تازه نفس و پرنفس است که می آیند، بلیت می خرند و تئاتر می بینند


ریحانه سادات میرمرتضوی/ سرویس هنر،خبرگزاری رضوی
متولد آذر ماه هزار و سیصد و چهل و هشت در تهران هستم. تئاتر را از اول راهنمایی شروع کردم. نقش علاقه این عارضه زیبا از کودکی با بریده بریده ­های نقاشی ­ها و عکس ­ها از مجله کیهان بچه ها شروع شد. آن­ ها را به ملحفه‌ای سفید و پاره‌پاره که در انباری خانه پدری ­ام بود می­ چسباندم. سپس با آینه­ ای که از تکه ­های خرد­ شده یک آینه بزرگتر در کوچه پیدا کرده­ بودم، نور خورشید را ذوق ­زنان به ملحفه میتاباندم و عکس­ ها و نقاشی ­ها روشن می ­شدند. به خیالم؛ آن سوی پرده یا همان ملحفه، تماشاگران نشسته ­اند و داستان خیالی من را با شوق می ­بینند و می ­شنوند. این ذوق تمام ­نشدنی و ناپایان هنوز نیز مستمر با من است. با این تفاوت که این روزها مخاطب را کنار خود احساس می ­کنم. این علاقه در واقع از کودکی­ هایم با من آمده­ است و تا امروز نیز ادامه دارد.
به ذوق­ زدگی ­هایم خط و ربط دادم
از سال ۶۲ جدی­ تر به تئاتر پرداختم. جدی از آن جهت که به ذوق ­زدگی هایم خط و ربط دادم. به خانه جوانان هلال احمر خراسان پیوستم و با مردی آشنا شدم که هنوز رد اندیشه و قلم و دانشش بر تنه حیات هنری ­ام دیده­ می­ شود. سعید تشکری؛ مردی سراسر شعور و آقای قلم. هنوز استمراری از سعید می ­آموزم. آهسته­ آهسته پایم به مرکز هنرهای نمایشی در اداره ارشاد اسلامی خراسان کشیده شد. در آن روزها داریوش ارجمند و مرحوم انوشیروان ارجمند و صابری و دیگران بودند. از همگی آموختم؛ تا الفتی که با مرحوم رضا سعیدی حادث شد. مردی از جنس احساس و خلاقیت. سرشار از دانسته­ های ذاتی و تجربی. فعلی بود که تا بودنش آن­چنان که میبایست بالفعل نشد. هم نگذاشتند و گاهی هم جدای از این همه نگذاشتن، خودش نمی­ خواست. ایام می­ گذشت و من در تئاتر از نوجوانی به جوانی می­ رسیدم. کم‌کم از بازیگری به نوشتن سوق پیدا کردم. حقیقتا از کودکی تشنه حرف ­زدن بودم و گاهی اوقات احساس می­ کردم حرف­ زدن کافی نیست، بایستی آن­چه را که حرف می­زنم بنویسم.


خالقِ «همه مرد منتظر»
اولین نمایشنامه ­ام را با نام «بخت قهوه ­ای» نوشتم که در همان دهه شصت توسط شاپور ترکمنی سرابی در جشنواره تئاتر استانی به اجرا درآمد و مورد استقبال تماشاگران و خصوصا هنرمندان قرار گرفت و من، اسماعیل بایگی، بیشتر شناخته ­شدم. تا به حال بیشتر تمرکز، مطالعه و سختکوشی ­ام در حوزه نوشتاری بوده­ است. از من تا­ کنون بیست­ و یک نمایشنامه در گونه­ های کودکان، اجتماعی، دینی و دفاع مقدس موجود است؛ که ده نمایشنامه به چاپ رسیده­. تازه ­ترین نوشته ­ام «همه مرد منتظر» بود که ماه مبارک رمضان در تماشاخانه بهار واقع در پارک ملت روی صحنه رفت. نمایشی با رویکرد دفاع مقدس و دغدغه­ های بعد از جنگ. استقبال از نمایش خوب بود و نه ایده ­آل. مخاطب در این سا ل­ها دارد آشتی­ کنانش را با تئاتر در مشهد سپری می­ کند. اما در این آشتی­ کنان، گاهی دوباره قهر هم پیش می­ آید. در تئاتر خراسان و خاصه مشهد آثار درخشانی اجرا شده­ است. جوانان خوش ­قلم و زیبا­اندیشی رشد کرده ­اند. هم تحصیل ­کرده و هم خوش ­فکر و خلاق. هم در بازیگری و هم کارگردانی و نویسندگی. در واقع مخاطبان امروز تئاتر از تلاش این جوانان تازه ­نفس و پرنفس است که می ­آیند، بلیت می­خرند و تئاتر می­ بینند.
دور شدن آثار اجرایی از تئاتر فاخر
در دهه 70 و 80 تئاتر، دولتی بود. یعنی ما نمایش تولید می­ کردیم و در وقت اجرا هزینه­ ای را وزارت ارشاد لحاظ می­ کرد که توسط اداره کل ارشاد استان برای اجرای نمایش در اختیارمان قرار می­ گرفت. البته که بودجه چشمگیری هم نبود. بیشتر هزینه دکور، لباس، پوستر و بروشور می­ شد. اگر هم جشنواره می ­رفتیم، خرج ایاب و ذهاب می­ شد؛ که باز هم از جیب خودمان هزینه می­ کردیم. اما بابت اجرا در شهرمان اجاره سالن نمی­ دادیم. بعد از دهه هشتاد، دولت دیگر حمایت مالی از جانب وزارت ارشاد و اداره کل استان ­ها نکرد. تئاتر به سمت خصوصی­ سازی جهت گرفت. هنرمندان خودشان کار تولید می­ کنند و سالن­ های نمایش را اجاره می­ کنند و نمایش  را به معرض دید تماشاگران می­ گذارند. این اتفاق، اشکالی ندارد اما ایراد بزرگش سمت و سوق آثار اجرایی است که از ساختارهای یک تئاتر مناسب و فاخر کمی دور شده ­است . نمایش ­های سخیف و در قالب کمدی، تنها خنده و شوخی است و عاری از هر گونه پیام درست و پند آموز. این اتفاق نا­خوب، بیشتر رویکردش از جانب تولید­کنندگان گیشه است و صد البته که حق دارند. چرا که بایستی اجاره سالن و دستمزد بازیگر و عوامل را بدهند. لاجرم تئاتر به پهلویی می­ خوابد که شاید میل و تمایل تولید­کنندگانش هم نیست. تئاتر همه رسالتش خنداندن و لودگی نیست. تئاتر منبع تفکر، اندیشه، جری­ شدن و تکاندن نگاه مخاطب است. این نگرانی که نکند عادت مخاطب از نگاه کردن تئاتر فقط خنده باشد و نه گونه ­های دیگر تئاتری، این روزها و سالها بیشتر و بیشتر می­ شود. نظرم بر این است که متولیان تئاتر و خاصه مسئولین هنری این استان و شهر مشهد، ذره ­ای احساس تئاتری را در خود زنده کنند و هوای هنرمندان را به جد داشته ­باشند.
چه ذوقی از این پر­ارتفاع‌تر که برای هشتمین امام شیعیان قلم بزنیم
تئاتر رضوی؛ در این سال­ ها گسترش و رشد و پیامدهای خوبی داشته­ است. بنده چند دوره شرکت داشتم. بسیار هم برایم شعف ­انگیز و خاطره ­ساز بوده. یکی از گونه­ های تئاتر با رویکرد دینی و مذهبی است که در کاکل پیدایش آن امام هشتم می‌درخشد و چه ذوقی از این پر­ارتفاع‌تر که برای هشتمین امام شیعیان قلم بزنیم و نمایش تولید کنیم؟ من همین امسال در این جشنواره متن دارم که پذیرفته­ شده و توسط استاد حسن­ زاده از تربت حیدریه در حال تولید است.


کد مطلب: 30603

آدرس مطلب :
https://www.razavi.news/fa/interview/30603/تئاتر-منبع-تفکر-تکاندن-نگاه-مخاطب-رضوی-گسترش-رشد-خوبی-داشته

رضوی
  https://www.razavi.news