۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۴
عبدالحسین مُختاباد با حضور در خبرگزاری رضوی عنوان کرد؛

رشد چشمگیر و کیفی هنر پس از انقلاب /کم کاری رسانه ملی در معرفی موسیقی سنتی ایرانی/هنر مانند خون در رگ است

رشد چشمگیر و کیفی هنر پس از انقلاب /کم کاری رسانه ملی در معرفی موسیقی سنتی ایرانی/هنر مانند خون در رگ است
محدثه داودی/سرویس هنر خبرگزاری رضوی، سید عبدالحسین مُختاباد امریی (متولد ۱ فروردین ۱۳۴۵ در امره)، آهنگ ساز و خواننده موسیقی سنتی ایرانی، عضو اصلاح‌طلب چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران و رئیس دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است.
وی موسیقی را نزد استادانی چون کریم صالح عظیمی (آواز)، عطاءالله جنگوک (سه تار) و همچنین کامبیز روشن‌روان، شاهین فرهت و محسن الهامیان (تئوری موسیقی، سلفژ و هارمونی) و امیر بیداریان (تنبک) فرا گرفته‌است. وی در عرصه موسیقی تاکنون بیش از ۲۰ آلبوم تولید کرده‌است. او فارغ‌التحصیل کارشناسی علوم اجتماعی از دانشگاه تهران، کارشناسی زبان انگلیسی از دانشگاه یورک کانادا، کارشناسی موسیقی از دانشگاه اتاوا کانادا و دکترای موسیقی (آهنگ سازی و اجرا) از دانشگاه گلداسمیت انگلستان است. مختاباد در کنار تحصیل دانشگاهی‌اش سال ۱۳۷۰ بعد از بیش از یک دهه تعلیم و فراگیری ظرایف موسیقی ایرانی و غربی فعالیت رسمی هنری و موسیقیایی اش را با ارایه اثر معروفش به نام تمنای وصال با آهنگ سازی و خوانندگی خود آغاز کرد.
مُختاباد در سال ۱۳۷۸ بعد از حدود یک دهه فعالیت هنری و ارایه چندین آلبوم و نیز اجرای کنسرت‌های متعدد در ایران، اروپا، آمریکای شمالی و… برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی به خارج از ایران رفت. ابتدا در کانادا (دانشگاه اتاوا – مقطع لیسانس) و سپس در انگلستان (دانشگاه گلد اسمیت لندن- مقطع فوق لیسانس و دکتری) رشته آهنگ سازی و اجرا زیر نظر استادان برجسته‌ای چون پروفسور جان بیلی به عنوان استاد راهنما، و پروفسور استانلی گلاسر به عنوان استاد آهنگ سازی، تا سال ۱۳۸۶ به تحصیل مشغول بود. او علاوه بر اجرای موسیقی سنتی، به تحقیق و پژوهش در زمینه‌های جامعه‌شناختی موسیقی نیز می‌پردازد. وی مشغول تدریس موسیقی در دانشکده صدا و سیما، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی است.
همچنین از آخرین آثار وی می‌توان به اپرای آرش کمانگیر اشاره کرد که بر اساس منظومه آرش کمانگیر سروده سیاوش کسرایی ساخته شده است. نوشتن این اثر پیش از پنج سال طول کشیده و در سال ۱۳۹۰ به پایان رسیده است و اکنون منتظر فراهم شدن مقدمات
اجراست. زمان‌بندی این کار که برای دو خواننده و گروه کر نوشته‌شده، به صورتی است که یک ساعت و نیم تا دو ساعت طول می‌کشد و یک بخش از آن تئاتر است که کارگردان، نمایش را در دست می‌گیرد و بخش دیگر هم موسیقی است که با دو خواننده و گروه کر به اجرا در می‌آید.
خبرگزاری رضوی یا این هنرمند پیشکسوت گفت و گو کرده است که در ادامه می خوانید:

شروع فعالیت شما در حرفه ی موسیقی چگونه اتفاق افتاد؟
بنده از کودکی، وقتی حدودا 6 سالم بود علاقه به خواندن داشتم و در زمان گذشته ترانه هایی که از رادیو پخش می شد را حفظ می کردم و بعد می خواندم همچنین از اول ابتدایی خواننده ی مدرسه خودم در روستای محل زندگیمان بودم و به تصنیف های موسیقی ایرانی علاقه مند شدم؛ می توانم بگویم این استعداد از کوچکی در من وجود داشت چراکه پدر بزرگ پدری ام نی نواز قهاری بود و پدرم نیز صدایی حماسی داشت و از کودکی با این هنر آشنا شدم.

شما از جمله هنرمندانی هستید که پس از انقلاب فعالیت هنری خود را شروع کردید، چه ارزیابی از موسیقی بعد از انقلاب تا اکنون دارید؟
از سال‎های اولیه انقلاب با شنیدن آلبوم‌های گروه چاووش و صدای محمدرضا شجریان به موسیقی سنتی علاقه‌مند شدم. هنر در ایران پس از انقلاب رشد کیفی بسیاری در همه ی عرصه ها از جمله سینما و تئاتر و ... داشته است. نگاه های افراطی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت که این انقلاب همه ی هنرمندان را به کناره می کشاند اما عملا این اتفاق نیافتاد و هنر به عنوان یکی از بازوهای اصلی در تفکر انقلابی مطرح شد و در عرصه های مختلف خودنمایی کرد.
دراوایل انقلاب سرودهای انقلابی ساخته شد و در زمان جنگ هم به همین صورت، به بیان دیگر هنر پا به پای تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توانست در بالندگی جامعه نقش داشته باشد. انقلاب در صدد رشد هنر قدم برداشت که موسیقی هم مانند دیگر هنرها پس از انقلاب راه خود را پیدا کرد.

باتوجه به اینکه عمده آثار شما در زمینه ی موسیقی سنتی ایرانی است وشما تحصیلات آکادمیک در انگلیس و کانادا داشته اید چرا همچنان از سبک سنتی پیروی می کنید؟ در این باره توضیح بفرمایید.
آنچه به عنوان موسیقی سنتی کلاسیک در دنیا مطرح است و اخوتی که بین
فضاهای موسیقی کلاسیک غربی و ایرانی وجود داشته است بسیاری از آهنگسازها و موسیقی دان های ایرانی با بهره گیری از نمادهای موسیقی کلاسیک غربی آثار خوبی را اجرا کردند بنابراین هدف من از تحصیل در کشورهای غربی و آموختن موسیقی کلاسیک غربی این نبود که موسیقی غربی را ترویج کنم بلکه سعی می کردم دانش خودم را در زمینه ی موسیقی بالا ببرم و از نمادهای موسیقی کلاسیک غربی در زمینه ی بالندگی و رشد موسیقی خودم بهره بگیرم. ایجاد سبک در هنر و موسیقی کار بسیار سخت و دشواری است بنابراین یادگیری متون غربی به این معنا نیست که یک هنرمند موسیقی اصیل خود را به فراموشی بسپارد و بنده به نگاه موسیقایی خود وسعت بخشیدم؛ من در کشورهای غربی تنها موسیقی کلاسیک غربی را نیاموختم بلکه به جهت بسط و گسترش آگاهی هایم نسبت به موسیقی اطلاعاتم را در زمینه ی موسیقی جاز و پاپ بالا بردم و معتقدم بی تاثیر نیست.

                                     
در خصوص جایگاه موسیقی سنتی ایران درجهان و به طور کل جایگاه موسیقی سنتی در ایران توضیح بفرمایید.
موسیقی سنتی ایرانی در رسانه های داخلی و خارجی حضور جدی ندارد و جایگاه خود را نیافته است. در دنیای امروز که دنیای رسانه است یکی از اتفاقاتی که در رسانه ها رخ می دهد تبدیل کردن شنونده های هزاری به میلیونی است به عنوان مثال وقتی کنسرت موسیقی در مکانی برگزار می شود اگر رسانه ی ملی همکاری کند و این رسانه پخش شود هزار نفری که این برنامه را می بینند به یک میلیون نفر تبدیل می شوند، ما در بهترین زمان هایی که می توانستیم برای رشد موسیقی ایرانی از رسانه کمک بگیریم رسانه سکوت کرد و متاسفانه امروزه رسانه های جانبی مانند تلگرام و اینستاگرام و ... رشد کرده، موسیقی ایرانی به دلیل اینکه یک وقفه ی سه دهه ای داشته از بسیاری از موارد رسانه ای بودن محروم شده است. موسیقی ایرانی در افکار عمومی در دنیا آنچنان که باید نتوانسته خودش را نشان دهد.

با توجه به اینکه هنر آواز ایرانی تلفیقی از دستگاه های موسیقی ایرانی و اشعار عارفانه است، چه تمهیداتی مسئولین باید در جهت احیا و ارتقا موسیقی سنتی داشته باشند؟
هنرمندان از مسئولین انتظار خاصی ندارند
فقط آنان باید فضایی ایجاد کنند تا این هنر بین مردم بیشتر خودنمایی کند و در زمینه ی استحکام پایه های سنتی موسیقی اصیل ایرانی تلاش کنند وباید این موسیقی را اشاعه دهند تا هنرمند فعال در این زمنیه برای اجرای کنسرت مشکل نداشته باشد حتی نباید برای نشان دادن ساز در رسانه ی ملی مشکل داشته باشیم و نباید فرصت ها را از دست بدهیم.
هنرمند انتظار کمک مالی از مسئول را ندارد بلکه باید فضای مناسب را جهت بسط و رشد این هنر و برگزاری کنسرت ایجاد کنند. پس از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب در ایران 4 سالن استاندارد موسیقی وجود ندارد در صورتی که باید در مراکز استان ها تعداد سالن ها به بیش از 10 عدد می رسید، بنابراین هنرمندان در زمینه ی اجرای موسیقی دچار یک فقر جدی هستند که با توجه به وضعیت اقتصادی امروزه نمی دانم چه طور می شود این فقر ریشه کن شود؟

با توجه به اینکه جوانان نسل امروز به موسیقی های بی محتوای غربی تمایل پیدا کردند نظر شما درباره ی سبک های رپ و ... که برگرفته از فرهنگ غربی است، چیست؟
وقتی موسیقی سنتی به جوان ایرانی شناخته نشود با مشکلات این چنینی مواجه می شویم، این موضوع به سه دهه سکوت تلویزیون جمهوری اسلامی در بسط و اشاعه ی موسیقی سنتی ایران باز می گردد.در صورتی که در دهه های مختلف این سکوت به جوانان لطمه زد و در دهه های ی اول با گسترش ویدئو و ماهواره و امروزه با گسترش رسانه های مجازی جوانان سرگرم شدند لذا جوان در عصر رسانه و مدیا وقتی الگویی صحیح نداشته باشد مسلما به سمت مواردی می رود که فراگیر شده است.به عنوان مثال در شهر مشهد اگر رستوران های غذای ایرانی را تعطیل کنیم و فقط فست فود ها فعال باشند قطعا مردم و جوانان مجبورند خوراک نا سالم را انتخاب کنند.
به سبب فعال نبودن رسانه ی ملی موسیقی ایرانی ضربه ی جبران ناپذیری را متحمل شده، پس از گذشت چند سال هنوز هم رسانه ی ملی پوشش موسیقی ایرانی را ندارد و اجازه نمی دهد موسیقی دان ایرانی با ارتباط گیری با رسانه های دیگر آثار خود را در عصر رسانه معرفی کند. موسیقی پاپ و جاز غربی در سطح دنیا توسط رسانه های ملی خود شناخته شدند و از شرق و غرب دنیا، مردم به صورت زنده می توانند آن ها را مشاهده کنند.موسیقی منبع درآمد توریستی و
اقتصادی است، کمپانی های موسیقی در اروپا درآمدشان از نفت ایران هم بالاتر است اما ما نتوانستیم در عصر ارتباطات نتوانستیم جهت رشد نهادهای اصیل فرهنگ جامعه تلاش کنیم طبیعی است در این صورت الگوی غربی، الگوی نسل جوان می شود متاسفانه برخی آثار جدید موسیقی در ایران ساخته می شود سطحی و بدون مطالعه است و وجد لحظه ای ایجاد می شود که خیلی زود هم فراموش می شود.

                                     
شما در مبحث جامعه شناسی موسیقی، پژوهش و تدریس داشته اید؛ از تاثیر موسیقی در فضای اجتماعی جامعه بگویید.
موسیقی به عنوان یکی از شاخصه های تمدن در جامعه می باشد و در یک بررسی اجتماعی نسبت موسیقی صحیح گوش کردن و کتاب خواندن را با هم می سنجند و خوشبختانه علی رغم همه ی فشارهای اقتصادی و اجتماعی مردم ایران همچنان به عناون یک ملت فرهیخته که علاقه مند به هنر هستند در سطح دنیا شناخته شده اند، ما نژادی هستیم که وقتی تاریخ در مورد ما قضاوت می کند به کوه های بزرگی از اندیشه مانند مولانا و سعدی و هزاران هزار اندیشمند از عرصه های فرهنگی و علمی بر می خورد بنابراین این جامعه هیچ زمان از رویکرد به هنر تهی نیست و جامعه باید به سمتی رود که مصرف کننده ی هنر جدی و اصیل باشد.

از آثار رضوی خود برایمان بگویید و اینکه چه تعاملی قرار است با بنیاد بین المللی امام رضا(ع) داشته باشید؟
یکی از افتخارات بنده خواندن یک اثر برای امام مهربانی ها حدود 8سال گذشته بود و در حال حاضر به سفارش بنیاد بین المللی امام رضا(ع) مجدد یک اثری برای این حضرت می خوانم که باعث افتخار بنده است حضرت امام رضا(ع) آثار کم ارزش مرا پذیرا باشند.

به نظر شما تولید یک اثر رضوی چه شاخصه هایی باید داشته باشد؟
مهمترین شاخصه ی تولید یک اثر با موضوع امام رضا(ع) دلی بودن آن اثر است و نباید خواننده ها و مداحان سطحی به آن نگاه کنند، یک اثر مذهبی اثری نیست که تنها مخاطب را به گریه بیاورد بلکه باید یک ارتباط معنوی و عمیق و عرفانی میان خواننده و اثری که تولید می کند باشد. شخصیت امام رضا(ع) شخصیتی اثرگذار در تاریخ زندگی بشر است و تنها به مسلمانان تعلق ندارند؛ ائمه ی ما انسان هایی بودند که اخلاق، عرفان،
از خودگذشتگی و شادی را به جامعه تزریق می کردند و وجود آنان پس از مرگشان هم منبع حیات و امید می باشد وباید این وجوهات و جنبه های اخلاقی و عرفانی را در آثار هنری مشاهده کنیم.

فعالیت های بنیاد در تولید آثار موسیقیایی چه تاثیری دارد؟ نظر شما در این زمینه چیست؟
بنیاد بین المللی امام رضا(ع) چند سالی است که در جامعه ی هنری خود نمایی می کند و در زمینه های مختلف درجهت بسط و ترویج فرهنگ رضوی تلاش می کند، این بنیاد تا اکنون در فعالیت های خود موفق عمل کرده و با زبان هنر باید وجوهات شخصیت امام رضا(ع) و جنبه های عمیق زندگی ایشان را برای مردم تبیین کند چراکه واکاوی شخصیت بزرگان دین تاثیرات عمیق دینی و اجتماعی و فرهنگی و .. دارد که فقط با زبان هنر زنده می شود. امیدوارم این بنیاد در سال های آینده به عنوان قطب فرهنگی هنری در کشور شناخته شود و تعامل با هنرمندان را در این مرکز بیشتر شود چراکه هر کس در این بنیاد همکاری می کند بر سر سفره ی امام رضا(ع) نشسته است وظیفه دارد بهترین کار را انجام دهد.

چه خطراتی موسیقی سنتی ایرانی را تهدید می کند؟
موسیقی ایران بسیار خطردیده که خطری نمانده برای تهدید! یکی از معضلات امروزه نبود مدیر فرهنگی برنامه ریز در جامعه است که نتوانسته بحث اقتصاد هنر را در موسیقی مطرح کند به عنوان مثال بحث کپی رایت یکی از معضلات جوامع ایرانی است که با گذشت 4 دهه هنوز کسی حاضر نیست برای هنر ارزش قائل شود و کالا ی اصلی را خریداری کند. اقتصاد در هنر بحث پایه ای است، اگر اقتصاد نباشد هنر از هم می پاشد و هنری که بخواهد یارانه ای اداره شود هنر مرده ای است لذا باید فضاهای جدی را برای موسیقی دان ایجاد کنیم یکی از آن موارد اجرای کنسرت برای مردم است. همانطور که می دانیم یکی از جنبه های هنر ایجاد و تامین شغل در جامعه است به عنوان مثال یک فیلم سینمایی که ساخته می شود حداقل 150 نفر مشغول به کار می شوند و بیش از 30 شغل درگیر می شود. هنر یکی از راه های روح بخشیدن در جامعه است چراکه هنر به عناون یک صنعت یاد می شود. در جامعه ای که نمادهای هنری رشد کند اقتصاد نیز به راحتی رشد می کند، هنر مانند خون در رگ ها است لذا مسئولان باید از هنر حمایت کند تا این صنعت پیشرفت کند.
https://www.razavi.news/vdchkvni.23nwxdftt2.html
razavi.news/vdchkvni.23nwxdftt2.html
کد مطلب ۲۹۰۳۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما