هدیه سادات میرمرتضوی/ سرویس هنر،خبرگزاری رضوی
وقتی از او سوال میشود اگر روزی بگویند دیگر نباید دوتار بزند چه میکند؟ با اطمینان میگوید هیچوقت چنین روزی نخواهد رسید. مگر اینکه برایش مشکلی از لحاظ جسمی پیش بیاید. میگوید زندگی با دوتار، انتخابی بوده که از دلش برآمده است. یک انتخاب همیشگی. شاید همین علاقه به ساز دوتار است که غفور محمدزاده، شاعر، خواننده، نوازنده، پژوهشگر و بالاخره مدرس موسیقی را واداشته تا18 سال از عمرش را صرف تالیف اولین مجموعه مرجع در موسیقی تربتجام کند. این هنرمند که در حال حاضر در صدا و سیمای مرکز خراسان جنوبی، به عنوان کارشناس موسیقی صدا و سیما اشتغال دارد، در کنار شغل خود از پژوهش در حوزه موسیقی مقامی نیز لحظهای غافل نیست. او یک لحظه هم دست از تلاش برنمیدارد مبادا هنر آباء و اجدادیاش به فراموشی سپرده شود. هنری که میراث اساتید نامدار دیار تربتجام و نسل حنجرههای طلایی است.
پویایی نسل جوان
هنرمند برجسته دوتار، درباره حال موسیقی مقامی این روزهای شهرش میگوید: «این روزها بحمدالله حال موسیقی مقامی تربتجام خوب است. با اینکه ما طی این سالها اساتید بزرگی از جمله ذوالفقار عسگریان، غلامعلی پورعطایی، حاجنورمحمد دُرپور، عبدالله سروراحمدی، غلامعلی نینواز، ابراهیم شریفزاده، غلامحسین سمندری را از دست دادهایم، پویایی نسل جوان در آموختن موسیقی تربتجام آنقدر رو به رشد است که ما دلگرم باشیم این موسیقی همچنان ادامه پیدا کند و انشاءالله در نسلهای بعدی شاهد اجرای دوتارنوازی توسط هنرمندان نسل جدید خواهیم بود. افراد در تربتجام خیلی جدی به این موضوع میپردازند و آموزشگاههایی در این زمینه دایر شده که به طور تخصصی بر مقوله موسیقی مقامی تمرکز دارد و آیندهای روشن را برای این سبک موسیقی نوید میدهد».
در محضر اساتید
محمدزاده که به گفته خودش از نوجوانی به شکل حرفهای وارد عرصه دوتارنوازی شده در پاسخ به این سوال که طی این سالها،از چه اساتیدی بیشتر آموخته، جواب میدهد: «موسیقی منطقهای تربتجام در دوتارنوازی، سُرنانوازی و آواز، اساتید بسیار خوبی به خود دیده است. این که میگویند تربتجام مهد موسیقی و قطب موسیقی در خراسان است و در کشور، حرفهای زیادی برای گفتن دارد به پشتوانه وجود اساتید مرحومی است که نام آنها گفته شد. از استادهایی که در قید حیات هستند نیز میتوان از کریم کریمی، حاج مرادعلی سالاراحمدی، غلامحسین غفاری، عبدالله امینی، عبدالرئوف برنا، عبدالعزیز احمدی، اسفندیار تخمکار، حسین دامنپاک و... نام برد که زحمت زیادی برای موسیقی این دیار میکشند. من از تکتک این اساتید بزرگ، درسها آموختم. ولی اینطور نبوده که گوشهای بنشینم، دفتری داشته باشم و یادداشت بردارم. یادگیری ما از اساتید از نوارهای آنها بوده و از رفت و آمدهایی که با آنها داشتیم و داریم. مثلا من در خانه استاد پورعطایی با بچههایش بزرگ شدم. ایشان با پدرم دوست صمیمی بودند. رفت و آمد با استاد دُرپور و عسگریان نیز به همین شکل بوده است. به جهت ارادتی که به این عزیزان داشتم، در محضرشان حاضر میشدم و استفاده میکردم. آنها مینواختند و من گوش میدادم و روی ساز پیاده میکردم. الحان را یاد میگرفتم، میخواندم و رفع نقص میکردم».
اولین اجرای رسمی
خاطرهانگیزترین اجرای این هنرمند در نوع خودش شنیدنی است: «من در سال 1373 کارم را شروع کردم و تا سال 1381 ساز نداشتم. بالاخره سال 1381 توانستم یک ساز از استاد عسگریان تهیه کنم. یعنی به مدت 8 سال ساز نداشتم. ولی در همان سه سال اول، نوازنده اول دوتار کشور شدم و همه این موفقیتها مرهون پشتکاری است که داشتم. سال 1376، در سیزدهمین جشنواره موسیقی فجر، سالن رودکی تالار وحدت، مقام اشترخجو را اجرا کردم و این اجرا برایم رتبه اول کشوری را در بخش جوان، به همراه داشت. به همین خاطر، این اجرا در ذهنم ماندگار شده است. بعد از آن، چند بار دیگر هم در تالار وحدت اجرا داشتهام. ولی آن اجرا، برایم بسیار خاطرهانگیز است و حس و حالی که در آن لحظات داشتم، هیچوقت از خاطرم نمیرود».
جشنواره آواها و نواهای رضوی
جشنواره "آواها و نواهای رضوی"، سالها است که به همت بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) در حال برگزاری است و مورد استقبال هنرمندان قرار میگیرد. هنرمند موسیقی مقامی کشور، درباره این جشنواره میگوید: «دو بار در جشنواره آواها و نواهای رضوی شرکت کردم. سال اول در بخش محلی، بخش رقابتی خواننده برگزیده کشوری شدم. بار دیگر نیز در بخش محلی، بخش جنبی اجرا داشتم که مورد استقبال گرم مردم قرار گرفت. به اعتقاد من، وجود جشنوارههایی مانند آواها و نواهای رضوی بسیار ارزشمند است. البته به شرطی که هنرمندان شرکتکننده، ابتدا پژوهش داشته باشند و سپس به اجرای یک اثر بپردازند. حداقل خروجی و نتیجه چنین جشنوارههایی باید این باشد که دو مقام به مقامهای موسیقی منطقهای اضافه شده و آواهای ناشناخته رضوی کشف و معرفی شود. ولی با توجه به هزینههای مالی، نیروی انسانی و... کپیبرداری در چنین جشنوارههایی به هیچ وجه درست نیست».
از تولد تا مرگ با موسیقی
این کارشناس موسیقی و پژوهشگر، درباره خاستگاه و ریشه آوازها در موسیقی مقامی، توضیح میدهد: «ریشه اصلی آوازهای مقامی تربتجام از آداب و رسوم مردم آن خطه نشأت میگیرد و چیزی جدا از آن نیست. موسیقی ما متنوع است و از تولد تا مرگ همراهیمان میکند. موسیقی تولد، سور، پیوند، کار، موسیقیهای مذهبی مثل مدح خداوند و پیامبر(ص) و منقبت ائمه اطهار(ع) و... هر کدام در مناسبت خود اجرا میشود. من نیز بسته به محل اجرا و مخاطبین، مقامها و اشعاری که انتخاب میکنم، متفاوت هستند. به اعتقاد من، هنرمندان باید روانشناسی اجرا داشته باشند. یعنی بر اساس اینکه مخاطب اجرا چه افرادی هستند، اشعار را انتخاب کنند. هنرمند باید در ابتدای امر، شعر را بشناسد و با آن ارتباط برقرار کند. آنوقت است که میتواند آن حس را به مخاطب نیز انتقال دهد و در اجرا به موفقیت برسد».
اشعار معنوی برایم اولویت دارند
محمدزاده، اگر چه شعر را به خوبی میشناسد و با ادبیات آشنایی دارد و در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل میکند، اما خود را شاعری حرفهای نمیداند بلکه به گفته خودش گاه و بیگاه برای اجراهایش شعر هم میسراید. درباره انتخاب اشعار در اجراهایش توضیح میدهد: «چند قطعه سرودهام و اجرا کردهام و از شبکههای تلویزیون هم پخش شده است. دوست دارم کارهایی را بخوانم که اشعارش دلی باشد. منظورم آثاری است که مانند مدح و منقبت، حال و هوای الهی و عرفانی داشته باشد. این اشعار، بار معنایی خاصی داشته و برای شنونده از نظر معنوی سود دارند. ممکن است مخاطب عام برای انتخاب موسیقی، اول به ریتم و سپس به محتوا توجه کند. اما برای من، محتوا و معنا در اولویت هستند و البته نقش ریتم هم در جای خود و در نوع خاصی از اجرا محفوظ است. ملاک اصلی برای من، محتوا و بار معنایی شعر است. به همین دلیل، بیشتر آثارم را از شعرای کهن ایران مثل سعدی، حافظ، مولانا، فردوسی، شیخ احمد جامی، عبدالرحمن جامی، قاسم انوار و... انتخاب میکنم».
وضعیت، بهتر شده است
غفور محمدزاده با ابراز رضایت از وضعیت پخش موسیقی محلی از رسانه ملی کشور، میگوید: «وضعیت نسبت به قبل، مساعدتر شده است. چون سکاندار موسیقی استانها در صدا و سیما کسی است که خودش با هنرمندان موسیقی محلی کار کرده و مسئول واحد شعر و موسیقی در صدا و سیمای خراسان رضوی بوده است. به نظر من، شکل پخش موسیقی محلی در شبکههای تلویزیونی خیلی بهتر از قبل شده است. به عنوان مثال، ما در برنامه "ترانهباران" موسیقی محلی میشنویم. در شبکه چهار، برنامه "دلنوازان" را داریم. در شبکههای استانی نیز به همین شکل از هنرمندان دعوت به عمل میآید تا اجرا داشته باشند. این برنامهها مورد استقبال گرم مردم قرار میگیرد».
ماحصل 18 سال پژوهش
18 سال از عمرش را صرف گردآوری فرهنگنامه موسیقی تربتجام کرده است. اولین مرجع مکتوب در این حوزه که شاید با اندکی توجه از سمت مسئولین، بیشتر مورد اعتنا قرار میگرفت. پژوهشگر عرصه موسیقی مقامی، درباره چگونگی شکلگیری این کتاب میگوید: «در جشنواره موسیقی فجر سال 76 احساس کردم برای موسیقی ما منبع مکتوبی وجود ندارد. پس از آن، شروع به پژوهش کردم. نزد اساتید رفتم و آرشیوهای شخصی و صدا و سیما را بررسی مورد بررسی قرار دادم. خلاصه همه بود و نبود را روی کاغذ آوردم و ماحصلش کتابی 638 صفحهای چاپ انتشارات "سوره مهر"، شد که موسیقی تربتجام را به لحاظ محتوایی، شیوههای مختلف آوازخوانی، معرفی اساتید و... بررسی میکند. اسم اول این کتاب "موسیقی تربتجام؛ مقامهای سازی و آوازی" بود. ولی وقتی استاد هوشنگ جاوید به عنوان پژوهشگر عرصه موسیقی مقامی، آن را خواند، گفت این یک کتاب نیست. بلکه یک فرهنگنامه است و نامش باید تغییر کند. یک سری ویرایشهایی هم در شکل کار و پژوهشها انجام داد».
کشف مقامهای فراموششده
وقتی از این محقق موسیقیایی درباره نتیجه کارش سوال میشود، پاسخ میدهد: «طبیعی است که این اثر، ارزشمند است ولی کامل نیست. چه بسا مقامهایی باشد که بعضی افراد در روستاهای دوردست آنها را در سینههایشان محفوظ داشته باشند. دوستان دیگر هنرمند که علاقه به پژوهش دارند و وقت بهشان اجازه میدهد، باید کمر همت ببندند، این افراد را کشف کنند، دست به قلم شوند و کار را کاملتر کنند. من از نتیجه کارم راضی هستم. ولی مطمئنم اثری جامعتر و کاملتر از این کتاب هم در آینده خواهد آمد». اما فرهنگنامه موسیقی تربتجام، مشکلاتی نیز دارد که هنوز لاینحل باقی مانده است: «این کتاب، هم مخاطبینی عام و هم مخاطبینی خاص مانند پژوهشگران، دانشجویان و هنرمندان دارد. کتاب قرار بود در 2500 نسخه چاپ شود. ولی متاسفانه در 300 نسخه چاپ شد و 70 هزار تومن قیمت خورد. همین موضوع، باعث شده خیلی از مخاطبین، توانایی تهیه کتاب را نداشته باشند. امیدوارم دوستانی که متولی فرهنگی هستند، این مسائل را بررسی کنند تا با انتشار کتاب در شمارگان بالاتر، قیمتش پایین آمده و در دسترس همه علاقهمندان قرار گیرد».
کملطفی مسئولین فرهنگی استان
میگوید از وقتی استاد هوشنگ جاوید، ویراستارکتابش گفته زمانی این اثر به هدف واقعیاش میرسد که هر آنچه در آن نگاشته شده، به اجرا دربیاید، همه تلاشش را میکند تا با اجرای دوتارش، اطلاعات کتاب را بیشتر معرفی کند و به قولی، خودش نمونه صوتی و تصویری اثرش باشد. ولی طبیعی است این تلاش، نیاز به توجه بیشتر مسئولین دارد: «وقتی اولین مجموعه مرجع موسیقی تربتجام را نوشتم، هیچکس از مسئولین فرهنگی نگفت دستت درد نکند. هیچکس نپرسید چرا قیمت کتاب بالا است؟ کجا چاپ شده؟ مشکلش چیست؟ کسی از این اثر، حمایتی نکرد. کم هستند هنرمندان اجراکننده و خواننده و نوازنده که پژوهشگر هم باشند. در طی این سالهای پژوهش، یک نفر نیامد حمایتی بکند و باعث دلگرمی شود. مدیران باید بدون تعصب، برای موسیقی خراسان کار کنند. خوشبختانه موسیقی شمال خراسان در یونسکو، به ثبت جهانی رسیده است. سوال این است چرا این اتفاق برای ما نمیافتد؟ چرا در استانهای دیگر آنقدر به موسیقی بها داده میشود ولی در خراسان رضوی که اقیانوسی از هنرمندان موسیقیایی داریم، کسی برای آنها و هنرشان ارزشی قائل نیست»؟
نقش حیاتی پژوهشگران
وقتی از غفور محمدزاده به عنوان یک پژوهشگر از نقش پژوهشگران در عرصه موسیقی سوال میشود، این نقش را حیاتی میخواند و میگوید: «در کنار هنرمندانی که به اجرا میپردازند، افرادی هم باید باشند تا موسیقی را تشریح کنند، تفسیر کنند و توضیح دهند اصل این مقام چه بوده و ریشهاش از کجاست؟ مقامهایی که در این خانواده هستند کدامند و... شنیدن یک قطعه صِرف، سود چندانی برای مخاطب نخواهد داشت و بدون وجود یک پژوهشگر موسیقی، کسی به اصل مطلب پی نخواهد برد. ولی وقتی پژوهشگر، آن را مکتوب کرده و مو به مو توضیح دهد، مخاطب با موسیقی به شکل علمی آشنا خواهد شد. پژوهشگران و اساتید این عرصه میتوانند به صورت آکادمیک این اطلاعات را در قالب واحدهای دانشگاهی برای دانشجویان معرفی کنند تا کسی که دارد وارد دنیای موسیقی میشود، موسیقی را به شکل علمی بیاموزد».
آثار در دست تولید
حتی تصورش هم جالب است زندگی در خانهای که همه اعضایش هنرمند باشند. از پدر خانواده که افتخارش این است بر ساز استاد عسگریان، زخمه میزند تا همسر و پسرهای خانواده یوسف و بنیامین. غفور محمدزاده ولی در کانون گرم خانوادهاش و در کنار دغدغههایی مثل خوانندگی و نوازندگی، هنوز دست از پژوهش برنداشته و به تولید آثار جدید مشغول است: «به غیر از فرهنگنامه موسیقی تربتجام، "چهاربیتیهای سرزمین جام" را کار کردم و قرار است چاپ شود. آلبوم "هفت شهر عشق" نیز مجوز گرفته و قرار است به زودی رونمایی شود. این اثر، منتخبی از موسیقی آوازی خراسان بوده و اشعارش برگرفته از هفت شاعر نامی ایران، مولانا، شیخ احمد جامی، وحشی بافقی، عطار، سنایی، سعدی و حافظ میباشد و به هفت استاد موسیقی شرق خراسان تقدیم شده است. آثار پژوهشی دیگری نیز در مرحله تحقیقات دارم. کار دیگری نیز که در دست اقدام است، تصحیح و ویرایش منظومه جلالی سرودههای قاضی جلالالدین فقهی سلجوقی از عرفا و شعرای نامدار منطقه است که اگر مشکلاتش حل شود به زودی چاپ خواهد شد».