دکتر علیرضا پیروزمند در گفتگوی اختصاصی با رضوی:
آیت الله حائری یکی از اسطورههای استقامت در زمان ما بود/ مرگ در نظر ایشان، امری حل شده بود
شایسته میدانم عرایض خودم را با این آیهی شریفه آغاز کنم:
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً (احزاب 23). آن مقداری که در طی بیش از سه دههی گذشته، آشنایی ما با مرحوم آیتالله حائری، گواهی میدهد، این است که ایشان مشمول این آیهی شریفه بودند و از بندگان صادق الهی بودند که در همهی صحنهها جز تکلیف الهی، چیزی ایشان را به حرکت وانمیداشت و جز تبعیت از امام رضوانالله علیه و مقام معظم رهبری و خدمت به انقلاب و اسلام، انگیزهی دیگری ایشان را به حرکت وانمیداشت.
از امتیازات و برخورداریهای ظاهری بهشدت پرهیز میکرد برای اینکه بتواند بانفوذ کلمهی بیشتری و تأثیرگذاری افزونتری و تحرک بیشتری برای خدمت به مردم، اهتمام داشته باشد.
استقامت در میدان امتحان
نسل حضرت آیتالله حائری و کسانی که از نظر مقطع تاریخی، هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب را به این کیفیت درک کردند و در این مقطع تاریخی که مقطع رشد و بلوغ آنها بوده است و توانستهاند به عنوان یک کنشگر فعال، در این میدان ظاهر بشوند و در عینحال هم در این مسیر، ثابتقدم بمانند، تعدادشان زیاد نیست و لذا مرحوم آیتالله حائری یک تاریخ مجسمی بودند که در میدان امتحانات مختلف و بسیار دشواری که قبل و بعد از انقلاب، پدید میآمد، مقاومت و استقامت کردند. یکی از ویژگیهای آیتالله حائری در کنار ویژگیهای دیگری که به اختصار عرض خواهم کرد، ویژگی استقامت و تحمل و سعه صدر ایشان بود و شاید اغراق نباشد که بگوییم، میتوان ایشان را یکی از اسطورههای استقامت در زمان خودمان، قلمداد کرد. هم استقامتی که ایشان در قبل از انقلاب و در مقابله با رژیم شاه از خودشان نشان دادند و بارها به رندان افتادند؛ آنهم نه زندانهای عادی بلکه تحت شکنجههای سخت و طاقتفرسایی قرار گرفتند و استقامت کردند که کمتر افرادی، حتی از انقلابیون، این تحمل را داشتند که در زیر این شکنجهها، کمر خم نکنند.
هم استقامت ایشان در بعد از انقلاب، بهویژه بعد از تصدی مسئولیت امامجمعه در شیراز که طبیعتاً استان فارس و شیراز هم مثل بقیه کشور، تحت تأثیر جریانات سیاسی مختلف بود؛ بهویژه طیف طرفداران مرحوم آیتالله منتظری که در همه جای کشور فعال بودند، در شیراز هم فعال بودند و یک جریان مخالف و معارضی را علیه امامجمعه وقت شکل داده بودند و یک تنشهای سیاسی سنگینی را در شیراز، ایجاد کرده بودند و اگر نبود تحمل و حوصله و سعه صدر مرحوم آیتالله حائری، طبیعتاً شیراز ازنظر سیاسی و فرهنگی آسیب بیشتری میدید.
در حادثه فتنه، آگاهانه ظاهر شد
این هم مقطع بعدی بود که ایشان از خودشان تحمل و سعه صدر نشان دادند و بعد هم در جریان فتنه، ایشان از افرادی بود که با هوشیاری برخورد کرد و آگاهانه ظاهر شد و غبار فتنه بر چهره ایشان ننشست و ایشان را به سکوت وانداشت و بعد از امامت جمعه با وجود اینکه مسئولیت ظاهری نداشتند و کهولت سن و کسالت داشتند، مثل یک جوان با نشاط، هر روزی در یک نقطه از این کشور مشغول وعظ و موعظه و دفاع از انقلاب و تربیت ویژه از بُعد اخلاقی نسبت به نسل جوان داشتند و این هم به عبارتی، یک نوع از خودگذشتگی و ایثاری بود که ایشان انجام میداد و تا آخرین لحظهای که توان داشت، از تلاش و از مسئولیت خودش، بهعنوان یک مربی و معلم بزرگ اخلاق، کوتاهی نکرد و بعد هم که دوران کسالت ایشان عارض شد، ابداً روحیهی خودش را از دست نداده بود و بانشاط در مواجهههایی که در این ایام با ایشان میشد، برخورد میکرد.
مرگ، برایش حلشده بود
با وجود اینکه قاعدتاً در این اواخر، معلوم بود که مریضی ایشان قابل علاج نیست، ولی مرگ برای ایشان حلشده بود و اصلاً فکر اینکه از لحاظ جسمی در چه وضعیتی هستند را نداشت. مشخصاً سه روز پیش به عیادت ایشان رفتیم. معمولاً متعارف این است که احوالپرسی جسمی میکنند و دعا برای شفای مریض میکنند؛ اما ایشان با وجود اینکه سخت صحبت میکردند و نفسشان بهسختی در میآمد و صدایشان جوهره نداشت؛ ولی با این وجود، اولاً تذکر دادند که علوم انسانی، اسلامی نیست و باید در اسلامی سازی علوم انسانی پیگیر باشید و در ادامه بحث پول اسلامی را مطرح کردند و انگار در یک شرایط کاملاً طبیعی و علمی، شروع به یک بحث علمی کردند ولو به زحمت و چند دقیقه مطرح کردند که پول فعلی به دلیل اینکه پشتوانه مشخصی ندارد، از نظر فقهی، صحت معاملات قابل تردید است و باید بر مبنای تورم حساب شود و باید اقتصاد اسلامی پشتوانه متفاوتی برای پول ایجاد کند و باید طلا، پشتوانه پول قرار بگیرد و این مسائل را مطرح فرمودند.
غرض اینکه تا آخرین نفس از کار علمی مسئولانه در قبال انقلاب اسلامی، از تلاش باز نایستادند و به دیگرانی که احتمال میدادند، کلامشان تأثیر داشته باشد، این بحث را پیگیری میکردند.
نفوذ کلمه ایشان در مخاطبان
در تفسیر، ایشان صاحب سبک بودند و نوآوری و خلاقیت داشتند. ایشان، به دلیل اینکه خودشان به شدت، اهل مراقبه و اهل گریز از تعلقات دنیایی بودند، افزون بر شرایط اخلاقی خودشان، نفوذ کلمهای را در ایشان ایجاد کرده بود که از زمان جبههها که در کنار رزمندگان حاضر میشدند، صحبتهای ایشان بین رزمندگان دستبهدست میگشت و صحبتهای ایشان باعث تقویت روحیه رزمندگان میشد
خاطرهی مرحوم صیاد شیرازی از ایشان
یکی از دوستان در جلسهای، از مرحوم صیاد شیرازی نقل میکرد که در اول جنگ که عراق به خاک ایران تجاوز کرد و تا پشت مرزهای اهواز آمد، همه ما متحیر مانده بودیم و منفعل شده بودیم که چه باید کرد. نه امکانات زیادی داشتیم و نیروی منسجمی داشتیم و به تعبیر من، خودمان را باخته بودیم. در جلسهای مرحوم حائری، برای فرماندهان صحبتی را شروع کردند و این صحبت اینقدر در ما نافذ شد که از ایشان، خواهش کردیم، این جلسات ادامه پیدا کند و این جلسات ادامه پیدا کرد و مرحوم صیاد شیرازی فرموده بودند که صحبتهای آقای حائری شیرازی باعث شد که ما خودمان را پیدا کنیم و بفهمیم که چقدر توان و امکانات داریم و خودمان روی این امکانات حساب نمیکردیم و همین باعث شد که ما خودمان را جمعوجور بکنیم و بتوانیم بهتدریج دشمن را عقب بزنیم.
غرض اینکه این شخصیت اخلاقی و ابتکار عمل ایشان در بیان، تبیین آموزههای قرآنی و روایی و مباحث کاربردی از زمان جنگ وجود داشت و بعد از جنگ هم ادامه داشت. توان ایشان در انتقال زیبای مطالب به مخاطبین بهویژه از طریق مثالها یکی از ویژگیهای مثالزدنی ایشان در میدان تربیت و تبلیغ دین بود.
اهمیت به موضوع تربیت
به موضوع تربیت اهمیت زیادی میداد و اخیراً جلساتی را در قم به دلیل اینکه احساس میکردند، شرایط جامعه و دنیای اسلام، شرایط ویژهای است و حوادثی که اتفاق میافتد، حوادث فوقالعادهای است که میشود انتظار داشت، زمان ظهور نزدیکتر شده باشد، باو جودی که توان جسمی ایشان اقتضا نمیکرد؛ ولی جلسات منظمی را در یکی دو سال اخیر در صبحهای جمعه به عنوان دعای ندبه برگزار میکردند و هم مواعظ اخلاقی داشتند و هم جلسات معنوی را داشتند و همچنین درسهای اخلاقی که اخیراً برای طلاب بعد از امامت جمعه شیراز داشتند، درسهای تأثیرگذاری بود که مورد استقبال نسل جوان از طلاب قرار گرفته بود.
عاش سعیداً و مات سعیدا و امیدواریم که خدای متعال ایشان را با انبیاء و اولیاء و شهدا و امام راحل محشور کند و به شاگردان و بازماندگان ایشان صبر و اجر عنایت کند و به علمای باقیمانده، توفیق ادامه دادن راه ایشان را عنایت بفرماید.